اختلال شخصیت خودشیفته

اختلال شخصیت خودشیفته

اختلال شخصیت خودشیفته

قرار گرفتن در ارتباط با یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در جایگاه یک شریک عاطفی، فرزند، والد
یا در قالب یک ارتباط دوستانه، تجربه ای دشوار و در بسیاری از موارد فرساینده است.

ویژگی های متمایز کنندهٔ افراد اختلال شخصیت خودشیفته
  • احساس برخورداری از قدرت
  • استعداد
  • زیبایی و موفقیت‌های بی انتها
  • باور به خاص بودن و استثنایی بودن خود
  • رفتار و منش تکبرآمیز
  • احساس اغراق شده ای از محق و متوقع بودن در شرایط مختلف
  • فقدان حس همدلی

 

افراد با اختلال شخصیت خودشیفته، در عین ناتوانی از شناسایی و پاسخ به نیازهای دیگران، نیاز سیری ناپذیر به موارد زیر دارند

  •  دریافت تائید و تحسین
  • توقع احترام
  • قدردانی و برخوردهای ویژه از اطرافیان خود

و احساس سرخوردگی شدیدی را، هنگامی که این انتظارات به طور کامل برآورده نمی‌شوند، تجربه می‌کنند.
ارضا نشدن نیاز شدید یک فرد خودشیفته به تحسین، توجه و احترام، در حین یک رابطه، منجر به بی ارزش شدن کامل آن رابطه در ذهن او و جستجو برای ارضا از منابع دیگر می‌شود.

در چه شرایطی رابطه با یک فرد با اختلال شخصیت خودشیفته می تواند بسیار جذاب و رویاگونه باشد:

پذیرش خود یا دیگران، به عنوان موجودیتی متشکل از وجوه خوب و بد، برای یک فرد خودشیفته دشوار است.
بر همین اساس، آنها ممکن است در شروع رابطه، تصویر بی نقصی از خود را، به طرف مقابل نشان دهند، و یا چنین تصوری را از طرف مقابل به او انعکاس دهند.
در چنین شرایطی، رابطه با یک فرد اختلال شخصیت خودشیفته، در شروع خود، می‌تواند بسیار جذاب و رویاگونه باشد.

به مرور زمان، و با آشکار شدن نقاط ضعف و محدودیت های طبیعی هر یک از طرفین، ناتوانی فرد خودشیفته از پذیرش هرگونه انتقاد، و‌ در عین حال، انتظار بی نقص بودن از طرف مقابل، منتهی به احساس سرخوردگی شدید و افول رابطه خواهد شد.
با افزایش انتظارات و توقعات فرد خودشیفته، و از طرفی بی توجهی او به انتقادات و خواسته های طرف مقابل، احساس جراحت و کاهش تدریجی اعتماد به نفس، در آن سوی رابطه اجتناب ناپذیر خواهد بود.

دشوارترین قسمت رابطه با افراد اختلال شخصیت خودشیفته

یکی از دشوارترین قسمت های رابطه با افراد خودشیفته، فقدان یا کمبود قدرت همدلی در آنان است
که منجر به احساس تنهایی در طرف مقابل رابطه، و تجربهٔ دوری روانی، علیرغم حضور فیزیکی در کنار یکدیگر، میشود.
باید تاکید کرد که ناتوانی از همدلی، در یک فرد خودشیفته، بیش از هر چیز، نشانهٔ یک اختلال، و نه یک نفرت یا بی‌رحمی آگاهانه، است.
در عین حال، احساس نادیده گرفته شدن، مهم نبودن، و مردد بودن دائمی میان ماندن یا رها کردن رابطه،
تجربه های هیجانی مشترک در میان بسیاری از کسانی است که در ارتباط عاطفی با یک فرد خودشیفته قرار دارند.

قرار گرفتن تحت سوء استفاده، یک تجربهٔ مشترک در میان بسیاری از افرادی است که در رابطهٔ نزدیک با یک فرد خودشیفته قرار دارند.
از جمله شایع ترین انواع سوء استفاده در افراد خودشیفته، نادیده گرفتن، عدم مراقبت، حمله های کلامی در قالب سرزنش و انتقادگری مفرط، دروغگویی و رفتارهای تحقیر آمیز است.

برای بسیاری از افراد خودشیفته، شناسایی و پذیرش الگوهای ناسالم و مخرب در طرز فکر و رفتارشان، دشوار است،
و این موضوع یکی از مهمترین موانع جستجوی کمک حرفه ای توسط آنان است.
برهمین اساس می‌توان گفت نخستین گام برای کمک به یک فرد مبتلا به اختلال خودشیفتگی و بهبود رابطه با او،
تلاش برای درک همدلانه، شناسایی الگوهای ناسالم، به رسمیت شناختن وجود یک مشکل، و انتقال این آگاهی به فرد مبتلا به اختلال است.

تماس با ما

جهت کسب هر گونه اطلاعات بیشتر در این رابطه می توانید با شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی تماس حاصل فرمایید.

برچسب‌ها:,

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *