خیانت نافرمانی در یک ازدواج و یا یک رابطه است که برای افراد درگیر با آن به شدت آزار دهنده است.
این امر باعث میشود که فرد احساس ویرانی، تنهایی، سردرگمی و خیانت کند.
بعضی افراد به رابطه پایان میبخشند و برخی زوجین می توانند خودشان رابطه را ترمیم کنند که اغلب میتواند رابطه را قوی تر کند.
راه های درمان خیانت
شایعترین تاثیرات خیانت شامل شوک، حس از دست دادن، اندوه، پایین آمدن عزت نفس،
شک و تردید نسبت به همه و عصبانیت است.
خیانت باعث می شود که آلودگی ذهنی در فرد ایجاد شود و همچنین فرد خیانتکار معمولاً یک منبع آلودگی تبدیل می شود.
برای درمان خیانت به این نکات توجه کنید:
سطح و عمق آسیب دیدگی خود را دریابید.
خیانت باعث احساس ناامیدی، خطر و اضطراب می شود و
توانایی ما را در بیان خود تحت تاثیر قرار می دهد و تنظیم عواطف ما را دشوار میکند.
در نتیجه در حل مسائل ما مشکلاتی به وجود می آید که باعث می شود دیگران را از خود دور کنیم و تنها بمانیم.
کارهایی که باعث بهبودی شما میشود را انجام دهید.
برای شروع می توانید از جلسات زوج درمانی استفاده کنید.
در آنجا تمرین راهبردهای مقابلهای به آسیبهای ناشی از خیانت به شما داده می شود.
افراد در این جلسات به رابطه قویتری دست پیدا می کنند و به آنها کمک می شود که
در کنار هم زندگی بهتری را داشته باشد.
همچنین اگر فرد تمایلی به ادامه زندگی مشترک را نداشته باشد
جلسات مشاوره به او کمک می کند که راه مناسبی را انتخاب کند.
فرد خیانتکار را ببخشید.
فرد خیانتکار و تاثیری که بر روان فرد خیانت دیده گذاشته به فرد خیانت دیده کمک می کند که با بخشش بار خود را سبک کند.
درمان خیانت با کمک مشاوره خانواده
خیانت باعث می شود پایه و بنیان خانواده بلغزد.
همچنین بر روی تک تک اعضای خانواده تاثیراتی سوء میگذارد.
که در آینده با مشکلاتی مواجه میشوند بنابراین برای پیشگیری از مشکلات بیشتر و
حل اختلافات از مشاور خانواده کمک بگیرید که راه های مناسبی را پیش روی شما می گذارند.
بلافاصله به طلاق فکر نکنید.
قبل از فکر طلاق به فکر مشاوره باشید و درمان خیانت را امری ضروری بدانید.
به هر حال طلاق نیز عواقب خاص خودش را دارد، مخصوصا اگر دارای فرزندی هستید
باید بیشتر به آن توجه کنید و تمامی شرایط را بسنجید.
آیا مقصر فقط فرد خیانتکار است؟
ممکن است در نگاه اول همه تقصیر ها به گردن فرد خیانتکار بیفتد. .ولی آیا فقط او مقصر است؟
مسلما هیچکس در زندگی کامل نیس همه نواقصی دارند که باید به آن توجه کنند.
برای مثال ممکن است مردی که خیانت کرده برای عدم رفع نیاز های جنسی و یا بداخلاقی های همسر خود
به ستوه آمده باشد و به همین دلیل دست به خیانت زده باشد.
و یا حتی زنی که خیانت کرده است برای رفع نیاز های عاطفی خود این کار را کرده باشد.
بنابر این لازم است که فرد خیانتکار حتما درمورد احساس و انگیزه ای که به این کار داشته با روانشناس صحبت کند
و به دنبال رفع مشکلات خود با همسرش بیاندیشد.
جهت اخذ نوبت ، مشاوره حضوری و تلفنی در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
افراد تراجنسی یا ترنسکشوال که به اختصار به آنها ترنس هم گفته میشود،
افرادی هستند که هویت جنسی آنها از ابتدای تولد با جنسیت آنها متفاوت بوده است.
و آنها از هورمونها و از عمل جراحی برای تغییر جنسیت استفاده می کنند.
برای مثال فردی که موقع تولد دختر خوانده می شود اما خود را مرد می داند
و برای آن که بدنش به بدنی متناسب با مردان برسد از داروهای هورمونی
برای تغییر فیزیکی و ظاهری خود استفاده میکند تا جنسیتش همان مرد شود.
البته ناگفته نماند که برخی از افراد تراجنسی دست به عمل های جراحی می زنند و به دلایلی از انجام عمل امتناع میکنند.
ترنسکشوال چیست؟
ترنسکشوال به نوعی یک نارضایتی جنسیتی و یا آشفتگی جنسیتی است.
به این صورت که وضعیت ظاهری یعنی جسمی و جنسی فرد و حتی
ارگانهای داخلی جنسی و سیستم هورمونی و کروموزومی فرد کاملاً سالم بوده و
در سلامت کامل به سر میبرد ولی فرد از نظر ذهنی جنسیتش را قبول ندارد و به عبارتی معتقد است
در نوع جنسیت او اشتباهی رخ داده و عدم رضایت آن به حدی می رسد که باعث
آزار شدید روحی و در نهایت تصمیم قطعی به تغییر جنسیت خود میگیرد.
ترنس ها به دو دسته تقسیم بندی میشوند:
زن به مرد (FTM یا Female to male):
به تراجنسی های گفته میشود که در زمان تولد با اندام جنسی زنان به دنیا میآیند اماذهن آنها کاملاً متفاوت با جسم و اندام آنها است و دارای افکار و رفتار مردانه می باشند.
مرد به زن (MTF یا Male to Female):
تراجنسی هایی گفته می شود که در زمان تولد با اندام جنسی مردان به دنیا می آید اما ذهن آنها کاملاً متفاوت با جسم آنهاست و دارای افکار و رفتار زنانه می باشند.
مراحل تغییر جنسیت در ترنس ها
درمان های پزشکی، جراحی تغییر جنسیت و هورمون درمانی برای مثال: مصرف استروژن و پروژسترون برای ترنس های MTF و مصرف تستوسترون برای ترنس های FTM
تغییر مدارک شناسایی مانند اسم شناسنامه، گذرنامه و …
تغییرات ظاهری مانند تغییر در پوشش، صدا،حالات بدن و…
تراجنسی در ایران
تراجنسی ها در ایران توسط قانون و شرع پذیرفته شده اند
و می توانند روند درمان خود را به صورت تمام و کمال در ایران انجام دهند.
پس از تغییر جنسیت مدارک شناسایی جدیدی برای این افراد صادر می شود
و می توانند تمام حقوق شهروندی را برخوردار شوند.
مشکلات پس از تغییر جنسیت
این تصور که با جراحی مشکلات تراجنسی ها تمام می شود یک تصور اشتباه است.
پس از جراحی نیز مشکلات زیادی گریبان گیر این افراد میشود از جمله پیدا کردن شغل مناسب،
پذیرش از سمت جامعه و تمرین برای زندگی پس از تغییر جنسیت تنها مشکلات جزئی این افراد است.
متاسفانه در برخی از کشورها از جمله ایران ترنس های زیادی از سمت خانواده طرد میشوند
و این خود، مشکلات و عوارضی را به دنبال دارد که بسیاری از افراد را به سمت خود کشی می کشاند.
هزینه سرسام آور عمل
هزینه عمل ها برای این افراد در ایران تقریباً بالاست.
البته مقایسه هزینه های جراحی در ایران با کشورهای دیگر نشان می دهد
که هزینه انجام این کار در ایران کمتر از کشورهای دیگر تمام میشود، البته باید به تفاوت نرخ ارز و کیفیت توجه نمود.
این قیمتها زمانی برای ترنس ها مشکلاتی به بار می آورند که از طرف خانواده طرد شوند
و مجبور باشند هزینه های عمل را خودشان پرداخت کنند.
نباید های برخورد با یک فرد ترنس
از تحقیر کردن این افراد به شدت خودداری کنید و به آنها احترام بگذارید،
چرا که آنها در این مشکل دستی ندارند و خود عذاب میکشند بنابر این درد آنها را با مسخره و تحقیر بیشتر نکنید.
هیچ وقت به یک ترنس دوجنسه نگویید چراکه بحثی جدی میان تفاوت دوجنسه و ترنس وجود دارد،
و این حرف برای آنها بسیار آزاردهنده است و موجب جریحه دار شدن احساسات آنها میشود.
هیچ وقت آنها را با یک دختر یا پسر نرمال یا واقعی مقایسه نکنید.
چیزی که باعث واقعی و یا نرمال بودن یک دختر یا پسر می شود طریقه تعریف آنها از خودشان است نه چیزی که دیگران با تجربیات شان آنها را طبقه بندی می کنند.
قوانین حقوقی تراجنسی ها
تغییر جنسیت در ایران بر خلاف دیگر کشورهای اسلامی برای افرادی که
در مصاحبه های روانشناسی قبول شوند و هزینه عمل را بتوانند پرداخت کنند مجاز است.
اولین فردی که در ایران این عمل را مجاز دانست امام خمینی رحمه الله بوده و برای فرد وظایف شرعی تعیین نموده است.
به طور کلی میتوان گفت در قراردادهایی که نوع جنسیت اثر حقوقی ندارد تغییر جنسیت نیز فاقد اثر حقوقی خواهد بود و در قراردادهایی که نوع جنسیت نقش اساسی دارد مانند ازدواج قرارداد از تاریخ تغییر جنسیت باطل میشود و بر حقوق مکتسب پیش از آن اثری نخواهد داشت.
نوجوانی به دورهای بین کودکی و بزرگسالی گفته میشود.
دوره نوجوانی هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین آنها دشوارترین دوره فرد است.
دوره نوجوانی از مراحل بسیار مهم تحول شخصیت یک فرد به شمار میرود که از دیرباز مورد توجه روانشناسان بوده است.
مراحل نوجوانی
در بسیاری از پژوهش ها نوجوانی را به سه دوره تقسیم می کند:
نوجوانی اولیه (۱۲ تا ۱۴) سالگی
اواسط نوجوانی (۱۴ تا ۱۶) سالگی
اواخر نوجوانی (۱۶ تا ۱۸) سالگی
اگرچه همه دوران یک انسان مهم هستند ولی دوره نوجوانی از این جهت که تاثیرات ناگهانی بر رفتار و دیدگاه فرد دارد از سایر دوره ها متمایز است.
میزان تغییر در رفتار و دیدگاه نوجوانان با میزان تغییر در وضعیت بدنی آنها برابر است.
و طی سالهای اولیه نوجوانی زمانی که تغییرات بدنی با سرعت انجام می شود تغییرات بر رفتار و دیدگاه آنان نیز به سرعت به وجود می آید.
عدم توانایی حل مشکلات
اگرچه هر سنی مشکلات و مسائل خاص خود را دارد ولی مسائل نوجوانان اغلب در پسران و دختران به گونهای است
که آنها به سختی از عهده حل مشکلات برمیآیند.
گر چه دلایلی برای این مسئله وجود دارد: اول اینکه در دوره کودکی مسائل آنها توسط والدین یا دیگران مانند معلمان حل می شود،
در حالی که بسیاری از نوجوانان به دلیل بی تجربگی تصمیم میگیرند که به تنهایی از عهده حل مسائل شان بر آیند ولیکن نمی توانند.
مورد بعدی این است که نوجوانان دوست دارند در این دوره احساس کند که افرادی مستقل و آزاد هستند
آنها درخواست راهی را دارند که بتوانند از عهده مسائلشان برآیند و
تلاش هایی که از طرف والدین آنها برای کمک به آنها ارائه می شود را قبول نمی کنند.
رفتار
عوامل موثر در شکل گیری رفتارهای نوجوانان عبارتند از:
عوامل زیستی
عوامل روانی
عوامل اجتماعی
تمامی رفتار های ما از این سه عامل نشئت میگیرد.
مشکلات دوره نوجوانی
درگیری میان استقلال و وابستگی:
این دوره حد فاصل بین کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت های بی قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و همچنین لذت مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفتن فرد از طرف دیگر در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می کند.
سرکشی نوجوانان:
نوجوان برای کسب استقلال علیه همه مراجع قدرت از جمله والدین طغیان میکند. در نتیجه به خاطر عدم آگاهی برخی والدین پاسخ درستی به نیازهای فرزند خود نمیدهند و درگیریهایی بین آنها اتفاق میافتد خانوادهها باید بدانند فرزندشان به مرحلهای رسیده است که میتوان به برخی از نیازهای معقول آنها پاسخ مثبت داد.
هویت فردی:
یکی دیگر از مشکلات نوجوانان برخورد با مسئله هویت آنهاست.
در این موضوع اکثر نوجوانان سوالات بسیاری در ذهن آنها شکل می گیرد که من کیستم ؟و هدف از زندگی در آیندم چیست؟
پاسخ به نیازهای جنسی:
در این سن به دلیل پدیده بلو تغییراتی در ظاهر و بیولوژیک و شیمیایی در بدن آنها رخ میدهد
که باعث افزایش تمایلات جنسی در آنها میشود بنابراین خانواده ها باید با روشی صحیح به فرزندان و آموزش بدهند
و از بروز برخی آسیب هایی از جمله روابط جنسی پیشگیری نمایند.
ترس از آینده:
کودکان زمانی که به دوره نوجوانی می رسند اغلب ترسی در آنها پدید می آید که
شامل تحصیلات شغل درآمد و… آینده آنهاست و دلهره اتفاق های پیش رو را دارند.
دغدغه اقتصادی:
در دوره نوجوانی نیاز های اقتصادی و مالی فرد تغییر میکند و شکل تازهای به خود میگیرد
با دادن استقلال مالی استقلال طلبی را بدهید و آن را افزایش دهید.
تعارض بین خواسته های والدین و گروه همسالان:
در این دوره فرد بیشتر از همسالان خود پیروی نمیکند و از سن ۱۴ سالگی به بعد این تبعیت بیشتر می شود. در دوره نوجوانی اگر هر دو طرف رابطه یعنی والدین و فرزندان شناخت بهتری از هم داشته باشند
میتوانند هم راستای هم پیش روند و نیازهای خود را بدون هیچ درگیری و
کشمکشی برطرف نمایند و از راه گفتگو مسائل و مشکلاتشان را حل کنند.
بازی کردن لازمه ی زندگی هر کودک است .
همانطور که بزرگسالان احساساتشان را با کلام بیان میکنند، زبان کودکان،بازی کردن آنهاست.
آنان افکار خودشان را با بازی کردن بیان میکنند. و توانایی این را دارند که مشکلات خود را پیدا کرده و
با استفاده از آن اعتماد به نفس و روحیه استقلال طلبی را در خود پرورش دهند.
کودکان احساساتی مانند ترس، اندوه، شادی و عصبانیت خود را از طریق بازی بیان و به این ترتیب احساس امنیت و با ارزش بودن میکنند.
در کودکان حواس پرت و بی قرار که توانایی کنترل کمی بر روی خود دارند و همچنین کودکانی
که مورد اذیت و آزار جنسی و حتی ضرب و شتم قرار گرفته اند، بازی درمانی بهترین راه حل برای درمان این کودکان است.
در بازی کودک نیاز های حسی و حرکتی خود را برطرف، و انرژی خود را تخلیه میکند. در این صورت به او آرامشی میرسد.
در غیر این صورت اگر تخلیه انرژی صورت نگیرد کودک دچار افسردگی، استرس و اضطراب میشود.
خصوصیات رفتاری کودکان اصولا در بازی هایشان مشخص میشود به طورمثال:
کودکانی که قدرت را دوست دارند در بازی همیشه نقش رهبر، فرمانده و …را بازی میکنند و
همچنین کودکی که پرخاشگر است در بازی شروع به کتک زدن عروسک هایش میکند.
منظور از بازی درمانی چیست؟
بازی درمانی یک روش روان درمانی است اگرچه در سنین بزرگسالی هم دیده می شود ولی در درجه اول برای کودکان ۳ تا ۱۲
سال استفاده می شود.
این روش به کودکان کمک می کند که زندگی خود را کشف کنند و آزادانه افکار و احساسات سرکوب شده را از طریق بازی بیان کنند.
بازی درمانی به طور معمول در جایی انجام می شود که به کودک فشاری تحمیل نشود و بتوانند آزادانه افکارش را بیان کند.
هدف از بازی درمانی چیست؟
هدف این است که به کودکان آموزش دهند همیشه برای بیان احساسات و افکارشان راه های سالم تری را پیش بگیرند و احترام و
همدلی بیشتری و راه های جدید و مثبت تری برای حل مشکلات پیدا کنند.
بازی درمانی در چه مواقعی استفاده می شود؟
بازی درمانی به کودکانی که دارای نقص اجتماعی و عاطفی هستند کمک میکند که بهتر ارتباط برقرار کنند، رفتار خود را تغییر
دهند، مهارت های حل مسئله را توسعه دهند و از راه های مثبت با دیگران ارتباط برقرار کنند.
همچنین مناسب کودکانی است که در زندگی حوادث استرس زایی را تجربه کرده اند.
مانند یک بیماری جدی یا بستری در بیمارستان ، خشونت خانگی، سواستفاده، تروما، بحران خانوادگی و یا تغییر دلخراش در آنها.
بازی درمانی میتواند به کودکانی که دارای مشکلات تحصیلی اجتماعی ، ناتوانی در یادگیری، اختلال در رفتاری، اضطراب ،
افسردگی و یا غم و اندوه و عصبانیت و نقص توجه و یا حتی در طیف اوتیسم هستند کمک کند.
روش های بازی درمانی
بازی درمانی به دو روش مستقیم و غیر مستقیم صورت میگیرد:
مستقیم: درمانگر باید رفتاری صبورانه داشته باشد و به هدف بازی و نحوه استفاده کودک به آن توجه داشته باشد.
بنا به تشخیص خود درمانگر او میتواند نقشی از بازی کودک را داشته باشد و شریک بازی او باشد.
غیر مستقیم: در این روش درمانگر نقشی مستقیم در انتخاب بازی کودک ندارد و همه چیز بر عهده ی خود کودک میباشد.
با این روش احساسات کودک نمایان می شود و کودک بی واسطه با آن رو به رو میشود.
همچنین باعث میشود که کودک بیاموزد احساسات و عواطف و رفتار هایش را مهار کند و آنچه که باعث رنج او میشود را کنار
بگذارد.
انواع بازی ها در بازی درمانی
روانشناسان و درمانگران بر اساس عواملی که بر نوع انتخاب بازی کودکان دخالت دارند، بازی های آنها رابه چند قسمت تقسیم کردند:
بازی های با قاعده: در این بازی انواع گوناگونی دارد که اکثرا به صورت گروهی انجام می شود.
این بازی به کودکان قاعده، ترتیب و نوبت را می آموزد.
بازی های جسمی:این بازی از قدیمی ترین نوع بازی ها است و همچنین به ابزار مخصوص نیازمند است
که هم به صورت انفرادی به هم به صورت گروهی انجام می شود.
این بازی برای مصرف انرژی اضافی بدن و همچنین برای رهایی از خستگی ها در کودکان انجام می شود.
بازی های نمایشی:این بازی شباهت زیادی به بازیهای تقلیدی دارد.
برای مثال پسربچه کت پدر را می پوشد و یا اینکه دختربچه لباسهای مادر و کفش اورا به پا می کند.
بازی های خیالی:این نوع یکی از بهترین بازی های بازی درمانی است.
به این صورت که کودک نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل برطرف می سازد به طور مثال: عصایی برداشته و روی
آن مینشیند و تظاهر به اسب سواری می کند.
بازی های آموزشی: بازی های آموزشی موجب تقویت حواس کودکان می شود.
در این بازی درمانگر باید بداند از چه وسایلی استفاده کند به طور مثال از مکعب های چوبی برای یادگیری ساده ریاضی استفاده کند.
بازی های خلاقیتی:کار کردن روی خلاقیت بچه ها خیلی مهم است زیرا باعث تقویت مهارت آنها می شود.
همچنین کودک با به وجود آوردن چیزی احساساتش را ساده تر بیان میکند.
توصیه های مهم در رابطه با بازی والدین با کودکان
بازی کردن با کودک فقط به عهده ی مادر نیست و پدر نیز باید به بازی با کودک بپردازد. همچینین برای بازی کردن استفاده از گوشی موبایل را ممنوع کنید.
برای شروع بازی هنگامی که میخواهید با کودک بازی کنید زمان انجام هر بازی را به او بگویید و از کلمه های <باید> و <نباید> استفاده نکنید و اجازه دهید خودش نقش هایش را انتخاب کند، حتی اگر بازی تکراری باشد.
هنگام بازی، با خیال پردازی های کودک پیش بروید حتی اگر نام وسایل را تغییر دهد.
در هنگام بازی با کودک در رابطه تان با او تمرکز کنید، نه مشکل و مسئله او
کاری را برای کودک انجام ندهید که او نیز میتواند آن را انجام دهد زیرا اعتماد به نفس را از او میگیرد. بنابر این کار هایی را که او نمیتواند انجام دهد صبورانه نگاه کنید و او را تشویق کنید.
پژوهشی بر روی ۲۲ کودک (۴-۱۰) سال که بازی درمانی بر روی آنها آزمایش شده نشان میدهد که میتواند باعث افزایش قابل توجهی اعتماد به نفس به کودک باشد.
همچنین کاهش مشکلات رفتاری درونی و بیرونی و افزایش روابط اجتماعی با درمانگر و همچنین دیگران شده است.
از طرفی برنامه فشرده بازی درمانی برای درمان کودک، خشونت خانگی را به همراه اورده است.
ازدواج یک تصمیم اختیاری به شمار می رود و به همین علت است که افراد در تلاش اند تا بهترین انتخاب را داشته باشندچرا که باید پای تمامی جوانب تصمیمشان بیاستند.
ازدواج یکی از پیچیده ترین معقوله های زندگی هر فرد حساب می شود.
برخی از افراد معتقدند ازدواج دوم عموما نتایج بهتری دارد و شخص با تجربه ی بیشتری تصمیم می گیرد .
با این حال اگر دقت و توجه کافی اعمال نشود شکستی دیگر را رقم می زند.
و فرد بعد از شکست دوم دیگر جرئت برهم زدن تنهایی خود را ندارد.
نکات مهمی که باید پیش از ازدواج مجدد به آن ها توجه شود:
اهمیت مشاوره پیش از ازدواج مجدد
روانشناسان معتقد هستند که افراد قبل از ازدواج باید برای مشاوره ی پیش از ازدواج اقدام کنند.
ولی برای ازدواج مجدد نه تنها لازم است بلکه امری ضروری به شمار می رود.
مشاوره ی پیش از ازدواج مجدد نه تنها به شما کمک می کند تا بتوانید فرد مناسبی را برای آینده خود انتخاب کنید،
بلکه به شما کمک می کند تا خودتان را بهتر بشناسید.
و ارتباطات احساسی خود را بهبود ببخشید همچنین برای آینده ی زندگی مشترک خود برنامه ریزی دقیقی داشته باشید.
حداقل تا ۶ ماه بعد از طلاق ازدواج نکنید.
مشاوران براین باورند که حداقل تا ۶ ماه بعد از طلاق نباید وارد رابطه ی جدید شد.
به همین دلیل است که به افرادی که قصد دارند با شخصی که طلاق گرفته وارد رابطه شوند
توصیه می شود حتما از زمان طلاق آن اطلاع داشته باشند.
چرا که ممکن است:
بعد از گذشت مدتی از طلاق امکان رجوع افراد به هم زیاد است
و ممکن است خانواده ها واسطه شوند و ازدواج قبلی تجدید شود.
فرد طلاق گرفته ممکن است بخاطر سختی ها و تجربه های تلخی که گذرانده است تصمیمات احساسی و زودگذری بگیرد.
و دنبال فردی متفاوت و مقابل همسر سابق اش باشد .
همچنین بعد از ازدواج مجدد متوجه شود که خصوصیات فرد جدید با خواسته ی او کاملا متفاوت است.
بعد از طلاق معمولا افراد صدمه ی احساسی دیده اند و مدتی نیاز دارند تا به حالت عادی برگردند.
درست مثل فردی که پایش شکسته است و از عصا برای راه رفتن کمک می گیرد.
تصمیمات احساسی و با سرعت می تواند زندگی شخص دیگری را خراب کند و نقش همان عصا را ایفا کند و بعد از گذشت مدتی شکست دیگری را برای شما رقم بزند.
علت طلاق قبلی را برای شریک آینده تان توضیح دهید.
برای این که ازدواج مجدد خود را با اصول صحیح و بر پایه ی صداقت شروع کنید می بایست علت طلاق خود را واضح توضیح دهید.
و به این نکته توجه داشته باشید که شما قرار نیست به هر قیمتی ازدواج کنید بلکه داشتن ازدواجی موفق ملاک است.
مسلما اگر فرد مناسبی را انتخاب کرده باشید او به شما اعتماد خواهد کرد .
در هر طلاقی عموما هر دو طرف اشتباهاتی داشتند و هیچ زوجی را نخواهید دید که تمام تقصیرات از یکی از طرفین باشد.
به همین دلیل با صداقت و انصاف از اشتباهات خودتان یاد کنید تا فرد مقابل اعتماد بیشتری به شما داشته باشد.
اگر همسر خود را با شناخت کافی انتخاب کنید، مشکلات جدی شما را در زندگی جدید تهدید نخواهد کرد .
و شکست در ازدواج قبلی صرفا به یک تجربه تبدیل می شود.
لیستی از خصوصیات مورد پسند خود تهیه کنید.
برخی از افراد در ازدواج دومشان به دنبال فردی هستند که خصوصیات فرد قبلی را نداشته باشد.که این روش، روشی نادرست است.
شما به جای مقایسه و معیار قرار دادن همسر سابقتان باید لیستی از خصوصیات مورد علاقه ی خودتان پیدا کنید.
با این کار گمراه نمی شوید و تمرکزتان بر روی خواسته های خودتان است تا فرد قبلی.
خیانت یکی از تلخ ترین تجربه هایی است که یک فرد می تواند آن را تجربه کند. در رابطه ی زناشویی، حس دوست داشته شدن، حس تعلق، تهعد، مهم بودن برای فرد مقابل از اهمیت بالایی برخوردار است. زمانی که خیانت اتفاق می افتد، شخص دچار خشم، عصبانیت و آزردگی می شود.
اگر بخواهیم خیانت و مفهوم آن را در یک خط تعریف کنیم، خیانت به صورت کلی به معنای نقض اعتماد، تهعد و شکستن توافق زن و شوهری درباره ی انحصار روابط جنسی، احساسی_عاطفی متقابل است.
خیانت خلاف وعده عمل کردن است که همین امر سبب می شود طرف مقابل شما اعتمادش را از دست بدهد. کسانی که خیانت را تجربه کرده اند تعاریف متفاوتی از آن دارند. مانند فریب کاری، دروغ گویی، سواستفاده و نادیده گرفتن احساس فرد مقابل.
آشنایی با انواع خیانت
خیانت جنسی
خیانت احساسی
خیانت مجازی
خیانت جنسی
یکی از خطرناک ترین انواع خیانت که می تواند یک رابطه را تهدید کند، خیانت جنسی است. این امر شریک زندگی تان را در معرض آسیب های جدی جسمی و روحی قرار می دهد. در سبب شناسی این نوع از خیانت، اگر فرد تنها برای عدم رضایت از رابطه ی جنسی خیانت کرده است، زوجین باید الگوی رابطه ی خود را تغییر بدهند. ولی ممکن است به دلایل دیگری هم مرتکب این اشتباه شده باشند که باید ازیک درمانگر و مشاور کمک بگیرند.
خیانت احساسی و عاطفی
این نوع از خیانت زمانی رخ می دهد که فرد به صورت مخفیانه با شخص سومی صحبت کند و در صورتی باشد که اگر همسرش بشنود، ناراحت شود. در غیر این صورت درجامعه ی امروزی، صحبت کردن با همکاران و اطرافیان امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در موارد بسیاری ممکن است رابطه ی خانوادگی و دوستانه ای با همکارانتان داشته باشید.
خیانت مجازی
امروزه با گسترش شبکه های اجتماعی و گسترده تر شدن اینترنت نوعی دیگر از خیانت رواج پیدا کرده است. افراد در شبکه های مختلف اجتماعی با جنس مخالف دوستی برقرار می کنند و حتی برخی از این دوستی ها به زندگی واقعی کشیده می شود و رابطه ی زناشویی را مورد تهدید جدی قرار می دهد.
برخی از دلایل خیانت مردان:
عدم جذابیت همسر
کم و یا از بین رفتن عشق و علاقه
سهل انگاری و بی توجهی زنان
اخلاق و رفتار غیر قابل تحمل همسر
عقده های جنسی
تنوع طلبی و زیاده خواهی
هوس رانی
کوچک و کم شمردن خیانت
خیانت همسر
عدم رغبت همسر به شوهرش
برخی از دلایل عمده ی خیانت زنان:
جلب توجه و کمبود محبت
نبود درک متقابل و نقاط مشترک
تلافی کردن خیانت همسر و انتقام
رابطه طولانی و یکنواختی
بازگشت به روابط قبلی
احساس نا امنی و خلا عاطفی
تفکرات و دیدگاه های غلط درمورد خیانت:
همه ی مردها خیانت می کنند.
رابطه ی فرازناشویی برای رابطه خوب است.
زمانی که زن و شوهر دیگر همدیگر را دوست ندارند اجازه دارند خیانت بکنند.
در خیانت فرد سوم سکسی تر است.
در رابطه ی فرازناشویی شخص سوم مقصر است.
بعد از رابطه ی فرازناشویی طلاق حتمی ست.
خیانت و عواقب آن
خیانت هم به جسم و هم به روح شریک زندگی تان آسیب می زند که از عمده ترین موارد آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-طبق تحقیقات به دست آمده اولین مشکلی که بعد از طلاق والدین به وجود میآید وجود یک یا چند فرزند است.
اگر فرزندان به سن قانونی رسیده باشند خودشان میتوانند برای ماندن در کنار پدر یا مادر تصمیم بگیرند.
در غیر این صورت،والدین بین خودشان تصمیم می گیرند.
یا این که با کلی درگیری و دعوا و دادگاه رفتن و آمدن مشخص میشود.
طلاق عاطفی
-برخی بر این باورند که با داشتن فرزند، پدر و مادر تحت هر شرایطی باید تن به زندگی مشترک بدهند .
حتی علیرغم خواستههایشان با هم زندگی کنند.
ولی باید دید که برای فرزندان در آن شرایط کدام مناسبتر است .
اینکه در کنار یکی از والدین زندگی کند و یا اینکه او را در یک طلاق عاطفی بزرگ کند.
تاثیرات طلاق والدین بر فرزندان
احساس نا امنی و ترس از آینده
ترس از طرد شدن
تنهایی
احساس گناه
ناتوانی
بلاتکلیفی
اضطراب
خشونت
افسردگی
تنش عاطفی و روحی فرزندان
-زمانی که کودکان در خانه ای زندگی کنند که پدر و مادر همواره در حال جر و بحث باشند به هم توهین کند و توانایی حل مشکلات را در خلوت خودشان نداشته باشند .
آنها در تنش عاطفی و روحی به سر میبرند .
این بزرگترین و سخت ترین ضربه به آنهاست و در این صورت با طلاق والدین آرامش بیشتری خواهند داشت.
افسردگی
-با این حال جدایی پدر و مادر نیز بر روی آنها تاثیر میگذارد.
احساس طرد شدن و تنهایی و نداشتن خانواده از معضلاتی است که بعد از طلاق و آنها را اذیت می کند .
حتی گاهی اوقات منجر به خودکشی و یا افسردگی های بسیار شدید میشود.
وظیفه والدین بعد از طلاق
-بعد از طلاق پدر و مادر باید توانایی کنترل و مدیریت شرایط فرزند خودشان را داشته باشند .
به هیچوجه نباید از آنها به عنوان خبررسان استفاده کرد .
زیرا باعث بهم ریختگی دوباره آنها میشود.
ازدواج مجدد والدین
-زمانی که والدین و یا دادگاه تعیین کنند که فرزند در کنار چه کسی زندگی کند.
آنها باید زمان ملاقات پدر یا مادر را مشخص کنند و به توافق برسند تا فرزند دچار کشمکش نشود.
-همچنین برنامه نباید تغییر کند و ترجیحاً ملاقات در همان جایی که کودک زندگی میکند باید باشد تا دچار بحران تازهتری نشود.
-اگر پدر یا مادر بعد از مدتی قصد ازدواج دارند حتماً باید با فرزند خود مطرح کند و نباید فرزندشان را به طور ناگهانی فرد جدیدی روبرو کنند.
به دلیل شوک وارد شده به کودک نباید انتظار رفتار خوب اوبا فرد جدید را داشته باشند.
زیرا جدایی والدین باعث میشود که نتواند فردی را جایگزین آنها ببیند به خصوص اگر قرار است با آن زندگی نیز کند.
-در این صورت توصیه می شود که خیلی زود اقدام به ازدواج نکنید و یا اگر قصد انجام آن را دارید اجازه ندهید تا مدتی فرزندتان متوجه حضور شخصی در زندگی شما شود و زمانی که مطمئن شدید آمادگی آن را پیدا کرده با آرامش برای توضیح دهید.
-در این مورد سن کودک نیز بسیار اهمیت دارد زمانی که فرزند شما نوزاد باشد که این کارتان راحت تر است و می توان زمانی که بزرگ شد او را از این جریان مطلع ساخت.
فرد جدید
– اگر فرزند خردسال دارید باید با او به زبان خودش صحبت کنید و رضایت او را به ورود فرد جدید کنید.
ولی اگر فرزند بالغ باشد کار کمی سخت است .
باید او را از نظر روانی بسنجید و بعد به او اجازه دهید تا با روش خودش فرد جدید را بپذیرد و همچنین فرد جدید نیز باید راه دوستی را با او باز کند.
ترس از شکست
-افرادی که در بزرگسالی شاهد جدایی والدین خود بودن به دلیل اینکه در این سن شکست را به طور کامل درک کرده اند ، در زندگی آینده خود نیز به طور دائم ترس از شکست دارند.
علی الخصوص دختران که برای انتخاب همسر آینده خود دچار وسواس شدید میشوند زیرا همواره میترسند که انتخاب نادرستی کرده باشند.
•با این وجود طلاق یک پدیده خانوادگی است.
و می تواند بر روی تک تک اعضای خانواده به طور متفاوت تأثیر بگذارد. با اینحال نباید گفت هرگز به طلاق فکر نکنید، بلکه در زمان ازدواج کمی بیشتر دقت کنید. تا مجبور به ایجاد یک بحران به زندگی خود و خانواده تان نشوید.
همواره یکی ازشکایت های رایج والدین از لجبازی کودکان است . کودک لج باز ، پدر مادر خود را به ستوه می آورد تا جایی که پدر مادر تن به خواسته ی او بدهند . این امر مانند مُهر تایید بر لجبازی آن ها است . همچنین باعث می شود این صفت در کودکان تقویت شود . کودک لجباز حتی در انجام کار های روزمره مانند مسواک زدن ، غذا خوردن ، خوابیدن و.. دیگران را عاصی می کند .
بین کودک لجباز و مصمم تفاوت وجود دارد و آن ها از هم متمایز هستند.
مصمم بودن به این معناست که کودک برای رسیدن به اهداف سودمند رفتاری مصمم و سرسختانه دارد تا از موانع عبور کند.
اغلب والدینی که خودشان سرسخت هستند و در امور مختلف عزمی راسخ دارند، فرزندانی مشابه خودشان تربیت می کنند. با این که کودک لجباز پافشاری مصرانه بر روی اهداف منفی تری دارد و به هیچ عنوان حاضر به تغییر رفتار خود نیست تا زمانی که حرفش را به کرسی بنشاند.
والدین باید راه های برخورد با کودکان لج باز را بدانند تا این رفتار آزار دهنده را در فرزندانشان تقویت نکنند و کودک یاد بگیرد نمی تواند با این لجبازی به خواسته هایش برسد. یکی از بهترین راهکاری کمک کننده به این موضوع کمک گرفتن از مشاور کودک می باشد.
از ویژگی کودکان لجباز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نیاز شدید به توجه
کج خلقی با کودکان همسال خود
رفتار های رئیس گونه
میل تند خویانه به مستقل بودن
پیش بردن کارها با سرعت دخواه خود
وظیفه شناس شدن در اموری که مورد پسندشان است
راه حل های موثر در برخورد با لجبازی کودکان
برقرار کردن ارتباط نزدیک
زمانی که مداوم کودک را مجبور به یک کاری کنید که دوست ندارد از خودش مقاومت نشان می دهد و خود شما رفتار نافرمانی را در او ایجاد می کنید.
برای مثال زمانی که در حال تماشای کارتون است و شما اصرار می کنید بخوابد واکنش مقاومت را از خودش نشان می دهد. به جای این کار در کنارش بنشینید و با او کمی مشغول تماشای کارتون شوید او زمانی که شما را علاقه مند می بیند و با او هم دلی می کنید نرم می شود و راحت تر به حرف شما گوش می دهد.
فرصت شنیده شدن کودک
در این ارتباط دو طرفه اگر می خواهید فرزندتان به خوبی به شما گوش دهد اول از همه شما باید به او خوب گوش دهید.
دادن حق انتخاب به کودک
زمانی که شما برای امور مختلف چه ساعت خواب باشد و چه خرید عروسک او را مجبور به انتخاب می کنید تعجبی ندارد که با پافشاری به شما نه بگوید.کودکان دوست ندارند به آن ها امر و نهی شود.
برای مثال شما به جای انتخاب یک لباس سه یا چهار لباس به اون نشان دهید تا خودش انتخاب کند. یا او را مجبور نکنید راس ساعت ۹ بخوابد مثلا بگویید عزیزم الان وقت خوابه دوست داری کدام قصه را برایت بخوانم؟ و اگر باز هم قبول نکرد با آرامش دوباره تکرار کنید . با تکرار شما کودک ترغیب می شود این کار را انجام دهد.
حفظ آرامش خود
با داد و بیداد و دعوا کار خود را پیش نبرید. او کودک و ناپخته است شما که فردی بالغ و منطقی هستید باید گفت گو را به سمت درستی هدایت کنید. مراقبه، ورزش، موسیقی، یوگا از جمله راهکارهای تقویت آرامش است. گوش دادن به موسیقی آرامش بخش هم برای خودتان خوب است هم کودک با شنیدنش در منزل آرامش می گیرد.
به او احترام بگذارید.
-اگر دوست دارید کودکتان به شما احترام بگذارد شما هم باید به او احترام بگذارید.
-به جای امر و نهی کردن با او مشارکت کنید.
-حرف و عملتان یکی باشد و به قول هایی که می دهید عمل کند.
-افکار و احساسات کودکتان را نادیده نگیرید.
-برخی ازکار هایی که به تنهایی از پسش برمی آید را به او بسپارید و در مواقعی او را کمک کنید و به او نشان دهید به آن اعتماد دارید.
از زاویه ی دید او به قضیه نگاه کنید.
خودتان را جای کودک قرار دهید و تصور کنید چه عواملی باعث لجبازی او می شود.
محیط منزل را از تشنج و درگیری دور نگه دارید.
زمانی که کودکان بحث و جدل بین مادر و پدر خود ببیند از آن ها تقلید می کنند و با مشاهده ی آن ها یاد می گیرند.
رفتارهای مثبت او را تقویت کنید.
اگر کودک شما زیاد به شما نه می گوید، رفتار های خود را چک کنید ببیند خودتان هم زیاد نه می گویید؟
سوزان استیفلمن، مشاور خانواده پیشنهاد بازی بله گفتن را می دهد.
این بازی کمک می کند پاسخ های منفی کودک لجبازتان را به پاسخ های مثبت تغییر دهید.
در این بازی سوالاتی را از کودکتان بپرسید که احتمالا پاسخی مثبت به آن ها می دهد.
برای مثال: بستنی دوست داری؟ دوست داری با اسباب بازی هایت بازی کنی؟
دوست داری دایناسورت را ببینی که توی وان حمام شنا می کند؟
مدل کامل زوج درمانی به روش PTC به عنوان درمانی یکپارچه نگر، با استمداد و استعانت از اصول و مفاهیم
نظریه های روان پویایی، رفتاری، شناختی و سیستمی؛ و با تجمیع فنون مورد استفاده در رویکردها
و روش های درمانی برخاسته از این نظریه ها، مدلی نوین از زوج درمانی ارائه می کند.
در این کتاب با عنوان پارادوکس+ برنامه زمانی= درمان (مدل کامل زوج درمانی) برنامه زمانی مدیریت نوبتی،
نحوه تجویز تکالیف درمانی، پی گیری جلسات درمان، مکانیسم های تاثیرگذاری برنامه زمانی گفت و گوی
دو جانبه پارادوکسی و برنامه زمانی مدیریت نوبتی، مورد بررسی قرار می گیرد.
همچنین شما با چگونگی پایان بخشیدن به درمان، بازگشت مشکلات و تعارضات زوجین، و نقش درمانگر
و زوجین در زوج درمانی PTC بر اساس گزارش کامل جلسات درمان دوازده زوج با مشکلات متفاوت، آشنا خواهید شد.
مشخصات کتاب
نویسنده کتاب پارادوکس برنامه زمانی درمان مدل کامل زوج درمانی، آقای دکتر محمد علی بشارت است
انتشارات آن انتشارات رشد (جوانه رشد) و تعداد صفحات آن ۳۸۴ صفحه می باشد.
چه چیزهایی در زندگی تحت کنترل من است و چه چیزهایی نیست؟
بسیاری از ما در زندگی گیر می کنیم، چراکه روی مواردی در زندگی تمرکز داریم که خارج از کنترل ما هستند. هرچه بیشتر ما این چنین رفتار می کنیم، بیشتر ناتوان می شویم، و بیشتر ناکامی، ناامیدی، خشم و اضطراب را تجربه می کنیم. در مقابل، هرچه بیشتر روی مواردی تمرکز کنیم که تحت کنترل خودمان است، توانمندتر خواهیم شد؛ درواقع می توانیم اقدامات مفیدتری انجام دهیم.
در اینجا ایده هایی را با شما در میان می گذارم، تا به شما کمک کند که نسبت به این موضوع روشن تر شوید که چه چیزی قطعاً تحت کنترل ما نیست و چه چیزی به طور بالقوه تحت کنترل ما است:
موارد خارج از کنترل من:
اکثریت هیجانات و عواطفم
اکثریت افکار
اکثریت حس های بدنی ام
خاطراتم
این که به هدفم دست پیدا کنم و یا نکنم
وقتی کاری را انجام می دهم چقدر احساس مثبت نسبت به آن داشته باشم
اینکه مردم چه بگویند و چه کاری انجام دهند
اینکه دیگران نسبت به انگیزه های من چه درکی دارند
اینکه دیگران نسبت به من چه نظری دارند و مرا چگونه قضاوت می کنند
در آینده چه اتفاقاتی می افتد
در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است
ضرر و زیان های دردآور و اجتناب ناپذیر در زندگی
آیا زندگی آنچه می خواهم را به من می دهد و یا خیر
اجتناب ناپذیر بودن پیری، بیماری و آسیب
مواردی که تحت کنترل من هستند (به طور بالقوه):
چگونه به هیجانات و عواطفم پاسخ بدهم
چگونه به افکارم پاسخ بدهم
چگونه به حس های بدنی ام پاسخ دهم
چگونه به خاطراتم پاسخ بدهم
در راستای اهدافم چه اقداماتی را انجام دهم
در کاری که انجام می دهم چقدر تمرکز داشته باشم و تا چه حد درگیر آن باشم
برای آنکه روی دیگران تأثیر بگذارم، چه بگویم و چه کاری انجام دهم
چقدر از ارزشهایم برای انگیزه مند کردن خود استفاده کنم
اینکه آیا بر اساس آن انسانی که می خواهم باشم اقدام می کنم و یا نه
برای آنکه بر آینده ام تأثیر بگذارم چه می گویم و چگونه عمل می کنم
به افکار در مورد گذشته چگونه پاسخ می دهم
هنگامی که ضرر و زیان اتفاق می افتد نسبت به خود مشفق باشم
ارزش هایی که من بر اساس آنها زندگی می کنم، صرف نظر از اینکه زندگی آنچه می خواهم را به من می دهد یا نه
چگونه از خودم مراقبت می کنم و به خودم اهمیت می دهم
موارد تحت کنترل و خارج از کنترل در زندگی (توضیحات)
توجه داشته باشید که واژه ی “به طور بالقوه” در بالای ستون دوم بسیار اهمیت دارد؛ اگر ما در حالت هدایت خودکار (auto pilot) باشیم، به شدت تحت تأثیر افکار و احساسات مان هستیم، و احتمالاً نمی توانیم موارد این ستون را تحت کنترل داشته باشیم.
اما اگر ذهن آگاهی داشته باشیم، به این معناکه نسبت به خود هشیار باشیم، در لحظهٔ حال حضور داشته باشیم، اجازه دهیم افکار و احساسات مان در جریان باشند بدون آنکه به قلاب آنها گرفتار شویم، آنگاه می توانیم روی این موارد کنترل داشته باشیم.
البته آنچه در بالا عنوان شد یک فهرست جامع نیست؛ مطمئنم شما می توانید موارد دیگری را هم به هر دو ستون اضافه کنید. اما برای شروع خوب است. بنابراین اگر می خواهید خود را توانمند سازید، بایستی ذهن آگاهی داشته باشید و در زندگی روی موارد ستون پایینی تمرکز کنید.
نویسنده موارد تحت کنترل و خارج از کنترل در زندگی:
دکتر راس هریس