کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
کتاب درآمدی بر روانشناسی امید ـ تئوری انتخاب ـ ترجمه دکتر علی صاحبی
مقدمه کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
دکتر علی صاحبی در مقدمهی کتاب تئوری انتخاب میگوید یادگیری تئوری انتخاب نورامید را دل ما زنده نگهمیدارد که:
- ما برآیند نیروها و عوامل بیرونی نیستیم.
- ما قربانی گذشته خود نیستیم.
- ما بازیچه لایههای زیرین مغز و هورمون ها نیستیم.
- ما رفتار خود را انتخاب میکنیم و تاکنون نیز چنین کردهایم.
و این امید همانی است که قدرت معنابخشی به زندگی را در ما بیشتر میکند. باور میکنیم که بیش از آنکه شرایط بیرونی بر زندگی ما سلطه داشته باشد، این درون ماست که باعث حال خوب، احساس رضایت و خوشبختی ما میشود. آن وقت حتی با مکان بهدنیا آمدنمان، و با تمام چیزهایی که در اختیار و انتخاب ما نبوده به صلح میرسیم.
بذر تمام بدبختیهای ما در سالهایی کاشته میشود که با آدمهایی سر و کار داریم که معتقدند، نه تنها دریافتهاند چه چیزهایی برای خودشان درست است، بلکه صلاح دیگران را نیز میدانند.
آنها با توسل به این اکتشاف خود و سنت مخربی که هزاران سال است بر فکر آنها سایه افکنده، احساس میکنند وظیفه دارند ما را مجبور کنند کاری را که از نظر آنها درست است، انجام دهیم.
بزرگترین بدبختی انسان نحوه مقاومتش در برابر این اجبار است؛ نظریه انتخاب مخالف سنت باستانی، من صلاح تو را میدانم، است.
کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
تئوری انتخاب از جمله شاخه های روانشناسی جدید است و می گوید که باید از کنترل گری پرهیز کرد و کنترل گری را به عنوان عامل تخریب کننده ی رابطه معرفی می کند و کنترل درونی را در مقابل کنترل بیرونی توصیه می کند .
این روانشناسی جدید به ما می آموزد که آنچه انجام می دهیم و احساس می کنیم , از جمله بدبختی ما , حاصل انتخاب خود ماست . بنابراین اگر می خواهیم احساس بهتری داشته باشیم باید به نحوی زندگی مان را تغییر دهیم . در اغلب موارد این کار بدین معناست که چنانچه با دیگران مشکل داریم , برای حل آن باید با دقت بیشتری به رفتارهای خودمان توجه کنیم .
تئوری انتخاب توضیح می دهد که افراد چرا و چگونه رفتار می کنند .
این نظریه شیوه ی کارکرد مغز آدمی را برای صدور رفتار تبیین می کند .
تئوری انتخاب معتقد است که هر آنچه از ما سر می زند یک رفتار است : غذا خوردن , دعواکردن , خشمگین شدن , غمگین و افسرده شدن , نگران و مضطرب شدن و … . تمام رفتارهای ما از درون ما برانگیخته می شوند و معطوف به هدفی هستند . هدف هر رفتار , ارضای یکی از پنج نیاز اساسی ماست.
پنج نیاز اساسی در کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
- عشق و احساس تعلق
- پیشرفت (قدرت)
- تفریح و لذت
- آزادی و خودمختاری
- بقا و زنده ماندن
تئوری انتخاب معتقد است هنگامی که افراد در ارضای نیازهای خود ناکام می شوند، دست به رفتار می زنند.
یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب می کنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده سازند.
چنانچه فرد برای ارضای نیازهایش روشهای موثر را پیدا نکند دست به رفتارهای ناکارآمد می زند که در روانشناسی رایج به آنها بیماری می گویند مثل:
- مضطرب
- افسرده
- خشمگین
- منزوی و …
این تئوری معتقد است که افراد خودشان آن رفتار را انتخاب میکنند.
پس به جای افسرده بودن فعل افسردگی کردن را بکار میبرد.
تئوری انتخاب معتقداست که گذشتهها بر زندگی کنونی ما اثری شگرف داشتهاست ولی تعیین کنندهی رفتار کنونی ما نیست .
اصول بنیادین کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
تنها فردی که می توانیم رفتارش را کنترل کنیم ، خودمان هستیم .
هنگامی که برای انجام کاری با تنبیه و تهدید روبرو می شویم ، به ندرت پیش می آید که آن کار را خوب انجام دهیم .
هنگامی که واقعا می فهمیم فقط رفتار خودمان را می توانیم کنترل کنیم ، فورا در مورد آزادی شخصی خود تجدید نظر می کنیم و در بسیاری از موارد در می یابیم بیش از آنچه تصور می کرده ایم آزادی داریم.
برای مثال وقتی زنی به شوهرش می گوید :
« اگر با من بهتر رفتار نکنی ، ترکت می کنم » در واقع در فرایند تعریف مجدد آزادی شخصی خودش است.
او همیشه می تواند ترک کردن همسرش را انتخاب کند.
آنچه الان باید انتخاب کند این است که اگر در این رابطه بماند، حاضر است چه میزان از آزادی خود را واگذار کند.
برای اینکه کنترل زندگی خود را در اختیار بگیریم ، که همیشه امری است ممکن ، باید ببینیم آزادی چقدر برای ما اهمیت دارد.
به این نکته فکر کنید که تا کنون چقدر وقت خود را صرف این کرده اید که دیگران را وادار کنید کاری را انجام بدهند که خودشان نمی خواهند،
و همچنین چقدر وقت صرف مقاومت در برابر کسانی کرده اید که می خواستند شما را به انجام کاری مجبور کنند که نمی خواستید انجام دهید.
هنگامی که بدانیم فقط می توانیم رفتار خودمان را کنترل کنیم ، آزادی و اختیار بیشتری داریم تا اقداماتی را انجام دهیم برای روابط و اهدافمان مفید و موثر تر هستند.
بخش هایی از کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
-
اگر چیزهایی یاد میگیریم
اگر چیزهایی که یاد می گیریم یا بدست می آوریم را با دیگران سهیم نشویم چه لطفی دارد؟!
یکی از دوستانم که یک گلف باز جدی است، یک روز به تنهایی با خودش گلف بازی می کرد و با یک شوت تک ضربه به هدف زد…
به نظر من بازی اش هیچ لطفی نداشت.
-
چرا میان کاکتوس ها غلت می زنیم ؟
دکتر ویلیام گلاسر مثالى خوبى دارد او میگوید:
یک مرد جوان در پارک بزرگ کاکتوس مشغول قدم زدن بود، ناگهان تمام لباس هایش را در آورده و به وسط کاکتوس ها مى پرد و غلت مى زند،
افرادى که اطراف بودند او را با زحمت بیرون مى آورند و از او مى پرسند :چرا اینکار را کردى؟!
و او پاسخ مى دهد که :
“در آن لحظه به نظرم کار خوبى مى آمد”
همه ما انتخاب هاى این چنینى داریم که در لحظه به نظرمان کار درستى مى آمده،
زمانیکه از ترس تنهایى با کسى ارتباط داشتیم که ما را به بیراهه کشانده ،
در زمان درماندگى از کسى درخواست کمک کردیم که صلاح ما را نمى خواسته،
تلاش براى نگه داشتن فردى کردیم که روح و شخصیت ما را پایمال کرده….
همه ما احتمالاً در میان کاکتوس ها غلت زده ایم.
ما در آن لحظه این رفتارهاى آسیب زا را انتخاب مى کنیم، اما چرا؟
استفاده از یکسرى الگوها که ممکن است از والدین یا اطرافیان آموخته شده باشد یا انتخاب آسانترى است،
نسبت به فکرکردن و پیداکردن انتخابهاى بهتر، اینست که مارا برآن مىدارد که رنجبردن و تحملدرد را انتخاب کنیم.
باور اینکه موقعیتى ناامید کننده است و شما نمیتوانید هیچ کارى بکنید باعث اینهمه رنج و درد شده است.
- باور افسرده شدن بسیار راحت تر از تلاش براى گرفتن حق است…
- باور ناامیدى و اندوه راحت تر از تغییر مسیر و شروع مجدد است.
- ما به این علت است که در شرایط خاص روى کاکتوس ها غلت مى زنیم…
کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
تماس با ما
جهت مشاوره خانواده و مشاوره فردی میتوانید از طریق لینک تماس باما یا شمارهتماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ باخانم راحله صادقی درتماس باشید.
برچسبها:آموزش رفتار, اجتماعی, احترام متقابل, ارتباط زن با مرد, ازدواج, افسردگی, افکار منفی, رضایت زناشویی, رفتار, مرکز مشاوره خیابان 17 شهریور, مرکز مشاوره خیابان پرستار, معرفی کتاب, مهارت های ازدواج