دسته: آخرین

اعتماد به نفس

اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس

اعتمااد به نفس نگرشی در مورد مهارت ها و توانایی های شماست. این بدان معناست که شما خود را می پذیرید
و اعتماد دارید و در زندگی خود احساس کنترل دارید. شما نقاط قوت و ضعف خود را به خوبی می شناسید و
نسبت به خود دید مثبتی دارید. شما انتظارات و اهداف واقع بینانه ای تعیین می کنید ، قاطعانه ارتباط برقرار می کنید ،
و می توانید انتقادات را کنترل کنید.

از طرف دیگر ، اعتمااد به نفس پایین ممکن است باعث شود شما احساس پر از اعتماد به نفس داشته باشید ،
منفعل یا مطیع باشید یا در اعتماد به دیگران مشکل داشته باشید. ممکن است احساس حقارت کنید ،
مورد بی مهری قرار بگیرید یا نسبت به انتقاد حساس باشید.
احساس اعتماد به نفس ممکن است به شرایط بستگی داشته باشد.
به عنوان مثال ، شما می توانید در بعضی از زمینه ها ، مانند دانشگاهیان ، بسیار احساس اطمینان کنید ،
اما در رابطه با سایر موارد ، مانند روابط ، اعتماد به نفس ندارید.

داشتن اعتمااد به نفس بالا یا پایین به ندرت به توانایی های واقعی شما مربوط می شود و بیشتر بر اساس ادراکات شما است.
ادراک ، راهی است که شما درباره خود فکر می کنید و این افکار ممکن است ناقص باشد.

اعتماد به نفس پایین ممکن است از تجارب مختلف ناشی شود ، مانند بزرگ شدن در یک محیط حمایت کننده و
حساس ، جدا شدن از دوستان یا خانواده برای اولین بار ، قضاوت بیش از حد سخت درباره خود ، یا ترس از شکست.
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند غالباً در تفکر اشتباه دارند.

چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم؟

  • نقاط قوت خود را بشناسید و تأکید کنید. به خاطر تلاش و پیشرفت خود پاداش دهید و ستایش کنید.
  • وقتی مانعی گرفتار شدید ، با مهربانی و عطوفت با خود رفتار کنید. به شکست نپردازید.
  • اهداف واقع بینانه و قابل دستیابی تعیین کنید. انتظار کمال نداشته باشید؛
    کامل بودن در هر جنبه از زندگی غیرممکن است.
  • هنگامی که احساسات شدیدی احساس می کنید سرعت خود را کم کنید و
    به طور منطقی درباره شرایط فکر کنید.
  • پیش فرض های مربوط به خود ، افراد و موقعیت ها را به چالش بکشید.
  • تشخیص دهید که تجربه های منفی زندگی گذشته ، آینده شما را حکم نمی کند.
  • احساسات ، اعتقادات و نیازهای خود را مستقیم و با احترام بیان کنید.
  • بیاموزید که به درخواست های بی دلیل نه بگویید.
  • در صورت نیاز به کمک بیشتر ، مشاوره فردی نیز می تواند به افزایش اعتماد به نفس شما کمک کند.

اعتماد به نفس به عنوان یک متغیر درون روانشناختی

روانشناسان اجتماعی دریافتند که اعتماد به نفس با سایر متغیرهای روانشناختی افراد ارتباط دارد ،
از جمله پس انداز ، نحوه اعمال نفوذ افراد بر دیگران ،  و دانش آموز مسئولیت پذیر بودن. محققان بازاریابی دریافته اند
که اعتماد به نفس عمومی فرد با سطح اضطراب او رابطه منفی دارد.

برخی مطالعات عوامل مختلفی را در کنترل و یا کنترل فرد تحت تأثیر قرار می دهند
که بر اعتماد به نفس وی تأثیر می گذارد.

هیپل و تریورز پیشنهاد می کنند که افراد خودشان را در مورد ویژگی های مثبت و خصوصیات منفی دیگران فریب دهند تا
بتوانند اعتماد به نفس بیشتری نسبت به آنچه در غیر این صورت احساس می کنند ، نشان دهند و در نتیجه آنها را قادر
به پیشرفت اجتماعی و مادی کنند.
دیگران دریافتند که اطلاعات جدید در مورد عملکرد فرد با اعتماد به نفس قبلی فرد

در مورد توانایی آنها در تعامل است. اگر آن اطلاعات خاص بازخورد منفی داشته باشد ، این ممکن است با یک حالت عاطفی
منفی (اعتمااد به نفس پایین) تعامل برقرار کند و باعث بدبختی فرد شود ، که به نوبه خود باعث ایجاد یک نگرش خود
شکنجه می شود که احتمال شکست در آینده را بیش از آنها اعتماد به نفس ندارند.

از سوی دیگر ، برخی همچنین دریافتند که اعتماد به نفس باعث افزایش رفاه عمومی و انگیزه فرد می شود
و بنابراین اغلب عملکرد او را افزایش می دهد. همچنین توانایی فرد در مقابله با استرس و بهداشت روانی را افزایش می دهد.

متاآنالیز ۱۲ مقاله نشان داد که به طور کلی وقتی افراد
موفقیت خود را به علت پایدار نسبت
می دهند (موضوعی که تحت کنترل آنهاست) ،
احتمال موفقیت در آینده کمتر خواهد بود.

اگر فردی شکست خود را به علت ناپایدار نسبت دهد (عاملی خارج از کنترل او ، مانند طوفانی ناگهانی و غیر منتظره)
، احتمال موفقیت در آینده اطمینان بیشتری خواهد داشت. بنابراین ، اگر فردی معتقد باشد
که به دلیل عاملی که از عهده آنها خارج بود ، نتوانستند به هدفی دست یابند (مثلاً سیگار را کنار بگذارند) ،
احتمال اعتماد به نفس او بیشتر است او می تواند در آینده به هدف برسد. این که فردی در تصمیم گیری به
دنبال منابع اطلاعاتی بیشتری است ، به سطح اعتماد به نفس خاص او در آن منطقه بستگی دارد.

با افزایش پیچیدگی یک تصمیم ، فرد بیشتر تحت تأثیر شخص دیگری قرار می گیرد و
به دنبال اطلاعات اضافی می رود.

با این وجود ، افراد همچنین می توانند نسبت به آنچه باور دارند اعتماد به نفس داشته باشند ،
اگر با منابع اطلاعاتی که با عقاید جهانی آنها موافق است مشورت کنند
(مثلا نیویورک تایمز برای لیبرال ها ، فاکس نیوز برای محافظه کاران) ، حتی اگر نمی دانند
چه چیزی فردا اتفاق می افتد چندین روانشناس پیشنهاد می کنند افرادی که اعتماد به نفس دارند تمایل بیشتری
به بررسی شواهدی دارند که هم نگرش آنها را پشتیبانی می کند و هم مغایرت با آنها.

در همین حال ،افرادی که نسبت به دیدگاه خود اعتماد به نفس کمتری دارند و درباره آن دفاعی بیشتری دارند ،
ممکن است اطلاعات فراتر از مقاله را به مطالبی که دیدگاه آنها را به چالش می کشند ترجیح دهند.

رابطه با تأثیرات اجتماعی

اعتماد به نفس فرد می تواند در محیط های مختلف مانند خانه یا مدرسه و با توجه به انواع مختلف روابط و
موقعیت ها متفاوت باشد. در رابطه با جامعه عمومی ، برخی دریافته اند که هرچه اعتماد به نفس
بیشتری در فرد ایجاد شود ، احتمال انطباق او با قضاوت های دیگران کمتر است.

لئون فستینگر دریافت که اعتماد به نفس در توانایی یک فرد تنها در جایی افزایش می یابد یا
کاهش می یابد که این فرد بتواند خود را با دیگران مقایسه کند
که تقریباً در یک محیط رقابتی شبیه یکدیگر هستند.
بعلاوه ، وقتی افراد با اعتماد به نفس پایین از دیگران بازخورد می گیرند ،
در دریافت اطلاعات مربوط به توانایی نسبی و بازخورد آموزنده منفی خود بیزار هستند و
از دریافت بازخورد مثبت بیزار نیستند.

افراد با اعتمااد به نفس بالا می توانند دیگران را به راحتی تحت تأثیر قرار دهند ،
زیرا دیگران آنها را دارای دانش بیشتری می دانند و احتمال قضاوت صحیح را دارند ،
علی رغم این واقعیت که اغلب اوقات یک رابطه منفی بین سطح اعتماد
به نفس و دقت آنها پیدا می شود از ادعاهای آنها  وقتی افراد در مورد موضوعی مطمئن و ناشناخته باشند ،

احتمالاً شهادت را باور می کنند ، و از توصیه های افرادی که به نظر می رسد با اعتماد به نفس هستند پیروی می کنند.

با این حال ، به نظر می رسد شهادت روانشناسی خبره در مورد عواملی که حافظه شاهدان عینی را تحت تأثیر قرار می دهند
، باعث کاهش اعتماد هیئت منصفه به اعتماد به نفس می شود.

افراد بیشتر از رهبرانی که اعتماد به نفس کمتری دارند
رهبرانی را انتخاب می کنند.

مردان دگرجنس گرا که اعتمااد به نفس بیشتری نسبت به مردان دیگر دارند ،
بیشتر مجذوب زنان مجرد و شریک می شوند.
فروشندگانی که اعتماد به نفس بالایی دارند ، احتمالاً اهداف بالاتری را برای خود تعیین می کنند و
بنابراین بیشتر در کار می مانند. درآمد بالاتری دارد و رضایت از خدمات مشتری دارد در رابطه با
رهبری ، رهبرانی که اعتماد به نفس بالایی دارند بیشتر از طریق اقناع دیگران را تحت تأثیر قرار می دهند
تا وسایل قهرآمیز.
افراد دارای قدرت کم و در نتیجه اعتماد به نفس بیشتر احتمال دارد که از روشهای فشار زور استفاده کنند
و درگیر شدن شخصاً در حالی که افراد با اعتماد به نفس بالا احتمالاً مشکل را به شخص دیگری ارجاع می دهند
یا برای تأثیرگذاری بر دیگران به رویه های دیوانسالاری متوسل می شوند (به عنوان مثال متوسل شدن به سیاست ها
یا مقررات سازمانی).
دیگران معتقدند که اعتمااد به نفس بر سبک رهبری تأثیر نمی گذارد بلکه فقط با
سالها تجربه نظارتی و برداشت از خود از قدرت ارتباط دارد.

 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , , ,

خجالت چیست؟

خجالت

خجاالت یک حالت عاطفی دردناک اما مهم است. بیشتر محققان معتقدند که هدف از خجاالت این است
که مردم احساس بدی نسبت به اشتباهات اجتماعی یا شخصی خود به عنوان شکلی از بازخورد
داخلی (یا اجتماعی) ایجاد کنند ، به طوری که آنها یاد بگیرند خطا را تکرار نکنند.
تغییرات فیزیولوژیکی همراه ، از جمله سرخ شدن ، تعریق یا لکنت ، ممکن است به دیگران نشان دهد
که شخص خطای خود را تشخیص می دهد ، و بنابراین خونسرد یا فراموش نیست.

خجالت چیست؟

خجالت که اغلب با شرم و گناه دسته بندی می شود ، یک “احساس خودآگاه” قلمداد می شود
و می تواند تأثیر منفی زیادی بر افکار یا رفتار فرد داشته باشد. فرد خجاالت زده از یک عدم موفقیت
واقعی (یا تصور شده) در پیروی از هنجارهای اجتماعی آگاه می شود و می ترسد که در نتیجه
دیگران آنها را به شدت مشاهده نکنند. خجالت متعاقب آن ممکن است با احساس ناجوری ، مواجهه ، شرم ، گناه یا حسرت همراه باشد.

قابل توجه است که رویداد تحریک کننده ممکن است مثبت یا منفی باشد. به عنوان مثال ،
ممکن است کسی با فراخوانی زیبا در مقابل گروهی از افراد ، به همان اندازه که با فراموش کردن
نام شخصی یا افتادن در جمع ، احساس خجالت کند. یک شخص می تواند برای خودش یا
از طرف شخص دیگری احساس خجالت کند (اگر شخصاً همدل باشد یا اینکه مخفیانه نگران این باشد
که شکست های احتمالی طرف مقابل نیز بر آنها تأثیر منفی بگذارد). خجالت یک تجربه کاملاً فردی است
و غالباً با ترس که همه در بیشتر مواقع مشاهده می کنند (و قضاوت می کنند) ، تقریباً هیچ کس متوجه آن نمی شود.

تفاوت بین شرم و خجالت چیست؟

در حالی که خجالت و شرم به یکدیگر شبیه هستند ، تفاوتهای واضحی وجود دارد شرم اغلب رنگ و بوی اخلاقی
به همراه دارد که خجالت آور نیست. این ویژگی به جای از دست دادن موقعیت اجتماعی یا تصویر ، احساس شخصیت
را مشخص می کند. در همین حال ، خجالت فاصله بین چگونگی تمایل به درک شخص و چگونگی باور داشتن
دیگران نسبت به دیگران را رنگ آمیزی می کند.

چگونه بر خجالت غلبه کنیم؟

بسیاری از افراد به سرعت از یک حادثه شرم آور باز می گردند. افراد دیگری که حساسیت بیشتری دارند
هر زمان که فکر می کنند ممکن است دچار اضطراب یا وحشت شوند که اگر مستعد نشخوار شوند غالباً ممکن است
این احساس را ایجاد کند . حتی ممکن است بخاطر ترس از تحقیر مجدد ، سعی کنند از تعاملات اجتماعی خاص جلوگیری کنند.
فقط یک تجربه شرم آور می تواند برای اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی شخصی در طی یک دوره طولانی مدت مضر باشد.
خجالت بزرگ می تواند منجر به اضطراب ، افسردگی و در موارد شدید انگیزه آسیب به خود شود .

یکی از بهترین راه های خلاص شدن از خجالت خندیدن در مورد آن است. در حقیقت ، افرادی که می توانند از یک لحظه شرم آور
شانه خالی کنند ، به طور کلی قابل اعتماد ، دوست داشتنی و اجتماعی تر هستند. درک اینکه همه اشتباه می کنند
می تواند کمک کند. به دست آوردن برخی دیدگاه ها در مورد میزان واقعی این اشتباه و میزان واقعی مردم نسبت
به آن اشتباه نیز ارزشمند است.

 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , ,

علائم خودکشی و پیشگیری از آن

علائم خودکشی و پیشگیری از آن

نشانه و علائم خودکشی

خودکشی از عوامل شایع مرگ و میر در بین جوانان است . افرادی که دست به خودکشی می زنند،
نسبت به این کار و کشتن خود تردید دارند و فقط به این علت تمایل به خود کشی دارند که به احساسات
طاقت فرسا مانند ترس، ناامیدی، ناتوانی، سردرگمی و افسردگی یا شرایط تحمل ناپذیر خود پایان بدهند و
از رنجی که گرفتار آن هستند، رهایی یابند، در این شرایط آنها خودکشی را تنها راه نجات خود می دانند
نه این که واقعا قصد خودکشی داشته باشند.

افکار مربوط به خودکشی به ذهن بسیاری از افراد خطور میکند و بسیاری از مردم در لحظه هایی از زندگی
خود ممکن است به خودکشی فکر کنند . میزان خودکشی همچنان هشداردهنده و درحال افزایش هستند.

درک خودکشی

سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که سالانه تقریباً ۱ میلیون نفر در اثر خودکشی جان خود را از دست می دهند.
چه عاملی باعث می شود که بسیاری از افراد جان خود را بگیرند؟ برای کسانی که در دام افسردگی
خودکشی و ناامیدی نیستند ، درک اینکه چه عاملی باعث می شود افراد زیادی جان خود را بگیرند دشوار است.
اما فرد خودکشی آنقدر درد می کشد که نمی تواند گزینه دیگری ببیند.

باورهای غلط رایج در مورد خودکشی و علائم خودکشی

باور غلط: افرادی که در مورد خودکشی صحبت می کنند واقعاً این کار را نمی کنند.
واقعیت: تقریباً هرکسی که اقدام به خودکشی می کند ، نشانه یا هشدار داده است.
حتی اشاره غیر مستقیم به مرگ یا خودکشی را نادیده نگیرید. جمله هایی از جمله “وقتی من رفتم متأسف خواهید شد”
، “من هیچ راهی نمی توانم ببینم” ، – مهم نیست که چقدر ساده یا شوخی گفته شود – ممکن است بیانگر احساسات جدی خودکشی باشد.

باور غلط: هرکسی که سعی در کشتن خود دارد باید دیوانه باشد.
واقعیت: بیشتر افراد خودکشی روان پریش یا دیوانه نیستند. آنها ناراحت ، غمگین ،
افسرده یا ناامید هستند ، اما پریشانی شدید و درد عاطفی لزوما نشانه بیماری روانی نیست.

باور غلط: اگر کسی مصمم به کشتن خود باشد ، هیچ چیز مانع او نمی شود.
واقعیت: حتی یک فرد کاملاً افسرده احساسات متفاوتی در مورد مرگ دارد که بین تمایل به زندگی
و تمایل به مرگ در نوسان است. آنها به جای اینکه مرگ را بخواهند ، فقط می خواهند که
درد متوقف شود – و انگیزه برای پایان دادن به زندگی آنها برای همیشه ادامه ندارد.

باور غلط: افرادی که با خودکشی می میرند افرادی هستند که تمایلی به کمک گرفتن ندارند.
واقعیت: بسیاری از افراد سعی می کنند قبل از اقدام به خودکشی از آنها کمک بگیرند.
در واقع ، مطالعات نشان می دهد که بیش از ۵۰ درصد از قربانیان خودکشی در شش ماه قبل از مرگ خود
به دنبال کمک پزشکی بوده اند.

باور غلط: صحبت در مورد خودکشی ممکن است به کسی ایده ببخشد.
واقعیت: شما با صحبت در مورد خودکشی به شخصی ایده خودکشی نمی دهید. بلکه برعکس است.
صحبت صریح و صادقانه در مورد افکار و احساسات خودکشی می تواند به نجات یک زندگی کمک کند.

علائم خودکشی

بیشتر افراد خودکشی علائم هشدار دهنده یا نشانه هایی از اهداف خود را نشان می دهند.
بهترین راه برای جلوگیری از خودکشی شناخت این علائم هشدار دهنده است و
می دانید چگونه در صورت مشاهده آنها واکنش نشان دهید.

اگر فکر می کنید یکی از دوستان یا اعضای خانواده خودکشی کرده است ، می توانید با اشاره به گزینه های دیگر ،
نشان دادن مراقبت از خود و درگیر کردن پزشکی یا روانشناس در پیشگیری از خودکشی نقش داشته باشید.

علائم مهم هشدار دهنده برای خودکشی شامل صحبت در مورد خودکشی یا آسیب رساندن به خود
، صحبت کردن یا نوشتن مطالب زیادی درباره مرگ یا مردن و جستجوی مواردی است که می تواند
در یک اقدام به خودکشی استفاده شود ، مانند سلاح و مواد مخدر.

اگر فرد دچار اختلال خلقی مانند افسردگی یا اختلال دوقطبی باشد ، از وابستگی به الکل رنج ببرد ،
قبلاً اقدام به خودکشی کرده باشد یا سابقه خودکشی در خانواده داشته باشد ، این علائم حتی بیشتر خطرناک است .

یک علامت هشدار دهنده ظریف تر ، اما به همان اندازه خطرناک از خودکشی ، ناامیدی است.
مطالعات نشان داده است که ناامیدی پیش بینی کننده ای برای خودکشی است. افرادی که احساس ناامیدی می کنند
ممکن است در مورد احساسات “غیرقابل تحمل” صحبت کنند ، آینده ای تاریک را پیش بینی کنند و اظهار کنند که چیزی برای انتظار ندارند.

سایر علائم هشدار دهنده که به یک ذهن ذهن خودکشی اشاره دارد شامل تغییرات خلقی چشمگیر
یا تغییرات ناگهانی شخصیت ، مانند تغییر حالت از حالت خارج به حالت کناره گیری یا رفتار خوب به عصیان است.
فرد خودکشی همچنین ممکن است علاقه خود را به کارهای روزمره از دست بدهد ، از ظاهر خود غافل شود و
یا تغییراتی بزرگ در عادات غذایی یا خواب خود ایجاد کند.

علائم خودکشی شامل موارد زیر است:

  • صحبت در مورد خودکشی – هر صحبت در مورد خودکشی ، مردن یا خودزنی ،
    مانند “کاش به دنیا نمی آمدم” ، “اگر دوباره تو را ببینم …” و “بهتر است مرده باشم.”
  • جستجوی وسایل کشنده – جستجوی دسترسی به اسلحه ، قرص ، چاقو یا سایر اشیایی
    که می تواند در یک اقدام به خودکشی استفاده شود.
  • مشغله با مرگ – تمرکز غیرمعمول بر مرگ ، مردن یا خشونت. نوشتن شعر یا داستان درباره مرگ.
  • امیدی به آینده نیست – احساس درماندگی ، ناامیدی و گرفتار شدن (“چاره ای نیست”).
    اعتقاد به اینکه اوضاع هرگز بهتر نخواهد شد و تغییر نمی کند.
  • نفرت از خود ، نفرت از خود – احساس بی ارزشی ، گناه ، شرم و نفرت از خود.
    احساس یک بار سنگین (“همه بدون من بهتر خواهند بود”).
  • نظم دادن امور – ساختن وصیت نامه. بخشش اموال گرانبها هماهنگی برای اعضای خانواده.
  • خداحافظی – دیدارها یا تماس های غیرمعمول یا غیرمنتظره با خانواده و دوستان.
    خداحافظی از مردم طوری که گویی دیگر دیده نمی شوند.
  • برداشت از دیگران – برداشت از دوستان و خانواده. افزایش انزوای اجتماعی. آرزوی تنها ماندن.
  • رفتار خود تخریبی – افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر ، رانندگی بی پروا ،
    رابطه جنسی ناامن. به خطر انداختن غیر ضروری انگار که “آرزوی مرگ” داشته باشند.
  • احساس آرامش ناگهانی – احساس ناگهانی آرامش و خوشبختی
    پس از افسردگی شدید می تواند به معنای تصمیم گیری فرد برای اقدام به خودکشی باشد.

علائم خودکشی

دراین مطلب به علائم خودکشی پرداختیم در صورت تمایل میتوانید مقاله خودکشی را مطالعه بفرمایید.

از همراهی شما سپاسگذاریم.

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , , ,

خودکشی

خودکشی به جه معناست؟

خودکشی یکی از نگرانی های مهم بهداشت عمومی است ودر برخی از کشور ها در حال افزایش است.

تعریف خودکشی

خود کشی تلاش آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی خود است که ممکن است این تلاش به اقدام تبدیل گردد
یا فقط به شکل احساس در فرد بماند . به عبارت دیگر فرد احساس می کند که برای رسیدن به زندگی بهتر ضعیف و ناتوان است
و نیز احساس می کند که نمی تواند برای زندگی خود هدف و معنایی بیابد .

اغلب خودکشی به علت ناامیدی صورت می گیرد . خودکشی از موضوعات مهم اجتماعی است
که عوامل مختلف از جمله احساس تنهایی ، انزوا ، بیماری های روانی (اسکیزوفرنی ، افسردگی ، اختلالات شخصیت،
دوقطبی ، مصرف مواد ، مصرف الکل و … ) ، عوامل اجتماعی – فرهنگی مانند فقر ، بیکاری ، اخراج از کار ، عوامل عاطفی مانند
شکست عشقی ، بیماری در یکی از نزدیکان ، اختلافات خانوادگی در آن نقش دارد . خود کشی یک مشکل بزرگ بهداشت عمومی است ،
که سالانه حدود هشتصد هزار نفر از مردم جهان ، قربانی خود می کند و این مشکل سیزدهمین  علت مرگ در سراسر جهان است .

چه کسی در معرض خطر است؟

در حالی که ارتباط بین خود کشی و اختلالات روانی (به ویژه افسردگی و اختلالات مصرف الکل)
در کشورهایی با درآمد بالا کاملاً ثابت شده است ، بسیاری از خودکشی ها در لحظات بحرانی با شکست توانایی مقابله
با استرس های زندگی مانند مشکلات مالی ، قطع رابطه یا درد و بیماری مزمن می باشد.

علاوه بر این ، تجربه درگیری ، فاجعه ، خشونت ، سواستفاده یا از دست دادن و احساس انزوا به شدت با رفتار خودکشی در ارتباط است.
میزان خودکشی نیز در میان گروههای آسیب پذیر که تبعیض را تجربه می کنند ، مانند پناهندگان و مهاجران ، زیاد است.
مردم بومی ؛ همجنسگرایان ، دوجنسگرایان ، تراجنسیتی ، بین جنسیت (LGBTI) و زندانیان تا حد زیادی قوی ترین عامل خطر برای خودکشی را دارند.

روش های خود کشی

حدود ۲۰٪ از خودکشی های جهانی به دلیل خود مسمومیت با سموم دفع آفات باشد که بیشتر
آنها در مناطق کشاورزی روستایی در کشورهای با درآمد کم و متوسط ​​اتفاق می افتد.
سایر روشهای متداول خودکشی حلق آویز و سلاح گرم و… است.

آگاهی از متداولترین روشهای خودکشی برای پیشگیری از خودکشی ، مهم است.

پیشگیری و کنترل

خود کشی قابل پیشگیری است. برای جلوگیری از خودکشی می توان اقدامات مختلفی را

در سطح جمعیت ، زیر جمعیت و افراد انجام داد. این اقدامات شامل:

  • کاهش دسترسی به وسایل خود کشی (به عنوان مثال آفت کش ها ، سلاح گرم ، داروهای خاص).
  • گزارشگری توسط رسانه ها به روشی مسئولانه ؛
  • مداخلات مدرسه محور ؛
  • معرفی سیاست های الکل برای کاهش استفاده مضر از الکل ؛
  • شناسایی ، درمان و مراقبت به موقع از افراد مبتلا به اختلالات روانی و مصرف مواد ،
    درد مزمن و پریشانی حسی شدید.
  • آموزش کارکنان بهداشتی غیر تخصصی در ارزیابی و مدیریت رفتار خودکشی ؛

خود کشی یک مسئله پیچیده است و بنابراین تلاش برای پیشگیری از خود کشی نیاز به هماهنگی و همکاری
بین بخشهای مختلف جامعه ، از جمله بخش بهداشت و سایر بخشها مانند آموزش ، کار ، کشاورزی ، تجارت ،
دادگستری ، قانون ، دفاع ، سیاست و رسانه ها دارد. این تلاش ها باید جامع و یکپارچه باشد زیرا هیچ رویکردی
به تنهایی نمی تواند بر موضوعی به پیچیدگی خودکشی تأثیر بگذارد.

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

 

برچسب‌ها:, , , , ,

اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی

اختلال دو قطبی ، که در گذشته به عنوان بیماری جنون-افسردگی شناخته می شد ، نوعی اختلال مغزی و رفتاری است
که با تغییرات شدید در خلق و خو و انرژی فرد مشخص می شود و عملکرد فرد را با مشکل مواجه می کند.

این بیماری به طور معمول از اواخر بلوغ یا اوایل بزرگسالی شروع می شود ، اگرچه ممکن است در کودکان و بزرگسالان بیشتر ظاهر شود.
افراد اغلب بدون تشخیص و درمان صحیح با این اختلال زندگی می کنند.

علائم اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دو قطبی باعث تغییرات خلقی مکرر یا اپیزودهایی می شود که باعث می شود کسی احساس خیلی بالا (مانیا) یا بسیار پایین (افسردگی) کند.

علائم و نشانه های دوقطبی شامل:

  • افزایش انرژی ، فعالیت ، بی قراری
  • حال و هوای سرخوشی
  • تحریک پذیری شدید
  • تمرکز ضعیف
  • افکار مسابقه ای ، گفتگو سریع ، پرش بین ایده ها
  • بی خوابی
  • احساس افزایش اهمیت خود
  • ولگردی و خرج کردن
  • افزایش رفتار جنسی
  • سواستفاده در مصرف مواد مخدر ، مانند کوکائین ، الکل و داروهای خواب آور
  • رفتاری تحریک آمیز ، سرزده یا پرخاشگرانه
  • انکار اینکه هر چیزی اشتباه است

علائم افسردگی شامل:

  • خلق و خوی غمگین ، مضطرب یا احساس خالی
  • احساس ناامیدی و بدبینی
  • احساس گناه ، بی ارزشی و درماندگی
  • از دست دادن علاقه یا لذت از فعالیت هایی که قبلاً لذت می برد ، از جمله رابطه جنسی
  • کاهش انرژی ، خستگی
  • مشکل در تمرکز ، به خاطر سپردن یا تصمیم گیری
  • بی قراری و تحریک پذیری
  • بی خوابی یا خواب زیاد
  • تغییر در اشتها ، کاهش یا افزایش وزن ناخواسته
  • علائم بدنی که ناشی از بیماری جسمی یا جراحت نیست
  • افکار مرگ یا خودکشی

چگونه اختلال دوقطبی تشخیص داده می شود؟

اختلال دو قطبی هنوز با آزمایش خون یا اسکن مغز از نظر فیزیولوژیکی قابل تشخیص نیست.
در حال حاضر ، تشخیص براساس علائم ، روند بیماری و سابقه خانوادگی است.

پزشکان سایر شرایط پزشکی مانند تومور مغزی ، سکته مغزی یا سایر بیماری های اعصاب و روان را که ممکن است
باعث اختلال در خلق و خوی شوند نیز رد می کنند. انواع مختلف اختلال دو قطبی بر اساس الگوی و
شدت دوره های دوقطبی و افسردگی تشخیص داده می شود. پزشکان معمولاً اختلالات مغزی و
رفتاری را با استفاده از رهنمودهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی یا DSM تشخیص می دهند.
طبق DSM ، چهار نوع اساسی از اختلال دو قطبی وجود دارد:

اختلال دو قطبی I

اختلال دو قطبی I عمدتا به دلیل دوره های دوقطبی یا مختلط که حداقل هفت روز طول می کشد
یا با علائم دوقطبی بسیار شدید که فرد به مراقبت فوری در بیمارستان نیاز دارد ، تعریف می شود.
معمولاً فرد دچار دوره های افسردگی نیز می شود که به طور معمول حداقل دو هفته طول می کشد.
علائم دوقطبی یا افسردگی باید یک تغییر اساسی در رفتار طبیعی فرد باشد.

اختلال دو قطبی II

اختلال دو قطبی II با الگویی از دوره های افسردگی که با اپیزودهای هیپومانیک به جلو و عقب منتقل می شوند ،
تعریف می شود ، اما هیچ قسمت دوقطبی یا مخلوط کامل وجود ندارد.

اختلال دو قطبی که در غیر این صورت مشخص نشده باشد (BP-NOS) هنگامی تشخیص داده می شود
که فردی علائم بیماری را داشته باشد که معیارهای تشخیصی برای دو قطبی I یا II را نداشته باشد.
علائم ممکن است به اندازه کافی طولانی نشود یا علائم کمی در فرد وجود داشته باشد تا بتواند
با دو قطبی I یا II تشخیص داده شود. با این حال ، علائم به وضوح از محدوده طبیعی رفتار فرد خارج است.

اختلال سیکلوتایمیک یا سیکلوتیمیا نوعی خفیف از اختلال دو قطبی است. در افرادی که سیکلوتیمیا دارند ،
دوره هایی از هیپومانیا وجود دارد که حداقل به مدت دو سال با افسردگی خفیف به جلو و عقب تغییر می کند.
با این حال ، علائم مورد نیاز تشخیصی هر نوع اختلال دو قطبی را برآورده نمی کند.

چگونه اختلال دوقطبی درمان می شود؟

در حالی که هیچ درمانی برای اختلال دو قطبی وجود ندارد ، اما با روان درمانی و داروها قابل درمان و کنترل است.
داروهای تثبیت کننده حالت معمولاً اولین انتخاب در داروها هستند. لیتیوم متداول کننده ایجاد کننده خلق و خو است.
از داروهای ضد تشنج معمولاً برای درمان اختلالات تشنج استفاده می شود و بعضی اوقات اثرات تثبیت کننده
خلق و خوی مشابه داروهای ضد روان پریشی و ضد افسردگی را به همراه دارد.

وقتی درمان مداوم باشد ،اختلال دو قطبی بسیار بهتر کنترل می شود. تغییرات خلق و خوی
می تواند حتی در شرایطی که کسی تحت درمان استرخ دهد و باید فوراً به پزشک گزارش شود.
با تنظیم روش درمانی ، ممکن است دوره های کامل را برطرف کند.

علاوه بر دارو ، روان درمانی به افراد مبتلا به اختلال دو قطبی و خانواده های آنها پشتیبانی ، راهنمایی و آموزش می دهد.
مداخلات روان درمانی باعث افزایش ثبات خلقی ، بستری شدن در بیمارستان و بهبود عملکرد کلی می شود.
تکنیک های رایج شامل رفتار درمانی شناختی ، آموزش روان درمانی و خانواده درمانی است.

تفاوت افسردگی و اختلال دو قطبی چیست؟

تفاوت اصلی بین اختلال دو قطبی و افسردگی به دلیل وجود عمده قسمت های جنون است.
به همین دلیل است که افسردگی به تنهایی برای تشخیص فرد با دو قطبی کافی نیست.
با این حال ، یک مرحله جنون (مطابق با معیارهای DMS-IV) برای تشخیص دو قطبی کافی است.

 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , , , , ,

نان باینری چیست؟

نان باینری یا غیر باینری چیست؟

غیر باینری یا نان باینری (Non Binary)

 

اصطلاح “نان باینری یا غیر باینری” می تواند برای افراد مختلف معنای مختلفی داشته باشد.
این کلمه ، برای توصیف کسی استفاده می شود که هویت جنسیتی او صرفاً زن و مرد نیست.

binary  به معنای دوگانه میباشد.

مرکز مشاوره و روانشناسی منطقه ۱۳ تهران ـ مشاوره خانواده

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

 

sextherapy

اگر کسی به شما بگوید غیر باینری(نان باینری) است ، همیشه مهم است که بپرسید غیر باینری بودن برای او چه معنی دارد.
برخی از افرادی که غیر باینری هستند جنسیت خود را به صورت مرد و زن تجربه می کنند و
برخی دیگر جنسیت خود را به صورت مرد و زن تجربه نمی کنند.

غیر باینری همچنین می تواند به عنوان یک اصطلاح چتر استفاده شود ، و شامل بسیاری از
هویت های جنسیتی است که در باینری زن و مرد نمی گنجد .

اگرچه غیر باینری  اغلب به عنوان یک ایده جدید در نظر گرفته می شود ، این شناسه برای مدتی که تمدن وجود داشته
وجود داشته است.
در حقیقت ، جنسیت غیر باینری  تا ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تا ۲۰۰ میلادی ثبت شده است ،
زمانی که – افرادی در هند که فراتر از زن و مرد بودند – در متون هندوی باستان مورد اشاره قرار گرفت.

هند یکی از کشورهای جهان با زبان و فرهنگ اجتماعی است . کسانی که جنسیت آنها را نمی توان
به طور انحصاری در گروه های زن و مرد طبقه بندی کرد ،
تأیید می شود.

آیا برای شناسایی غیر باینری بودن باید تراجنسیتی باشید؟

جنسیت غیر باینری با کسانی که خودشان می دانند چه هستند کمی متفاوت است.
با اینحال برخی از افراد غیر باینری به عنوان تراجنسیتی شناخته می شوند ، در حالی که دیگران اینگونه نیستند.

این ممکن است گیج کننده به نظر برسد ، اما در صورت طرح بندی ، در واقع بسیار ساده است.
یک فرد غیر باینری ترنس کسی است که با جنسیتی که در بدو تولد نسبت داده شده ارتباط برقرار نمی کند (trans) و
همچنین دارای هویت جنسیتی است که نمی توان آن را به طور انحصاری مرد یا زن (غیر باینری) دسته بندی کرد.

یک فرد غیر باینری که به عنوان ترنس شناخته نشود ، ممکن است تا حدی با جنسیت تعیین شده در بدو تولد همذات پنداری کند ،
و همچنین دارای یک هویت جنسیتی باشد که نمی توان آن را به طور دقیق مرد و زن طبقه بندی کرد.

مرکز مشاوره شرق تهران

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

درک جنسیت به عنوان یک طیف

این عقیده که جنسیت یک طیف است ، در دو باور گسترده پذیرفته شده وجود دارد: تقدم تاریخی و زیست شناسی اساسی.

از Hijras در هند گرفته تا mahos در هاوایی ، همیشه افرادی بوده اند که جنسیت آنها در کلیشه معنای زن یا مرد بودن
جور در نمی آمد.
این نمونه های جنسیت غیر باینری و ناسازگار در طول تاریخ جهان زمینه مهمی را برای چگونگی درک هویت جنسیتی
امروز ایجاد کرده اند.

علاوه بر این ، رابطه جنسی همیشه باینری نیست – حتی در سطح بیولوژیکی.
از هر ۲۰۰۰ نفر یک نفر با یک بیماری بین جنسی متولد می شود.

Intersex  (بیناجنسی)  برای توصیف افرادی استفاده می شود که دارای کروموزوم ، آناتومی یا سایر ویژگی های جنسی هستند
که نمی توان آنها را به طور انحصاری در مردان یا زنان دسته بندی کرد.

تصور وجود زن و مرد اشتباه  نیست – بلکه ناقص است. بسیاری از افراد ، چه بین جنسی هستند و چه نیستند ،
ترکیبی از صفات بیولوژیکی یا عبارات جنسیتی دارند که در خارج از کادر انتخاب زن و مرد قرار دارد.

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

بنابراین آیا هویت جنسیتی ریشه در طبیعت ، پرورش یا ترکیبی
از این دو دارد؟

اگرچه تحقیقات بیشتری لازم است ، رشد اطلاعات منبع مورد اعتماد نشان می دهد که برخی از عناصر بیولوژیکی
در هویت جنسیتی وجود دارد – فقط به روشی که شما فکر می کنید نیست. به عنوان مثال ، تلاش برای همسان سازی
هویت جنسیتی فردی که با دستگاه تناسلی خارجی او رابطه جنسی دارد معمولا منبع مورد اعتماد ناموفق این نشان می دهد
که خصوصیات جنسی متولد شده همیشه با هویت جنسیتی شما همسو نیست.

چگونه شروع به استفاده از زبان خنثی جنسیتی کنیم؟

گنجاندن زبان خنثی جنسیتی در مکالمه روزمره راهی آسان برای به چالش کشیدن کلیشه های جنسیتی است و
شامل همه کسانی می شود که نمی خواهند با استفاده از کلمات یا ضمایر جنسیتی خطاب شوند.

وقتی از ضمیر نادرست یا کلمه جنسیتی برای ارجاع به شخصی استفاده می شود ، آن را گمراهی می نامند .
همه ما مرتکب اشتباه می شویم و گمراهی اشتباه در یک برهه از زمان ، یکی از آنها خواهد بود.

وقتی این اتفاق می افتد ، مهم است که شما عذرخواهی کنید و سعی کنید از زبان مناسب برای جلو رفتن استفاده کنید.

استفاده از زبان خنثی جنسیتی یکی از راه های جلوگیری از این کلیشه است.

با این حال ، مهم است که یک فرد را با استفاده از کلماتی که آنها برای توصیف خود استفاده می کنند ، تأیید کنید.
هنگام ملاقات با کسی برای اولین بار ، از آنها بپرسید که چگونه دوست دارند به
آنها ارجاع داده شود یا از کدام ضمایر استفاده می کنند.

 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , , ,

تاثیر اعتیاد بر خانواده

تاثیر اعتیاد بر خانواده

تاثیر اعتیاد بر خانواده

اعتیاد معضلی است که علاوه‌ بر فرد معتاد، اطرافیان و به ویژه‌ی اعضای خانواده‌ی او را دچار بحران می‌کند.
همانطور که همه میدانیم تاثیر اعتیاد بر خانواده انکار نا پذیر است. فرد معتاد گرایش خود به خانواده را از دست می‌دهد
و اهمیتی برای آن‌ها قائل نمی‌شود و به تنها چیزی که فکر می کند مصرف و رفع وابستگی خود به مخدر است.

کودکانی که در خانواده‌های معتاد زندگی می‌کنند اغلب وحشت زده هستند و آسیب‌های فراوانی از جمله مشکلات روانی را متحمل می‌شوند.
ممکن است مورد خشونت قرار بگیرند، دچار استرس پس از سانحه شوند و یا با اضطراب و افسردگی دست و پنجه نرم کنند.
در خانواده‌ای که یکی از اعضای آن معتاد است قوانین و مقررات جایی ندارد و تنها نابسامانی و آشفتگی دیده می‌شود.

برای مطالعه بیشتر درمورد اعتیاد کلیک کنید.

بیماری اعتیاد دارای یک روند تدریجی است و آرام آرام از مصرف تفننی به مصرف دائمی تبدیل می شود.
از این رو بسیاری از افرادی که مصرف مواد مخدر را آغاز می کنند، نمی دانند که در حال ابتلا به بیماری اعتیاد هستندو
همه چیز را کتمان میکنند.

به طور معمول فرد مبتلا به اعتیاد از پیشرفت بیماری درخود اطلاعی ندارد و زمانی متوجه این موضوع می شود که
دیگر دیر شده است.

و زمانیکه تغییرات ناخوشایندی در رفتار و حالات روانی فرد ایجاد شود اعضای خانواده متوجه این موضوع می شوند.
متاسفانه اعضای خانواده برای رو به رو نشدن با واقعیت، تلاش می کنند تا موضوع را کوچک جلوه داده و
تصور کنند که عضو معتاد خانواده مصرف مواد را قطع خواهد کرد.

با شدت گرفتن اعتیاد، فرد معتاد به ناچارهرکاری برای تهیه و مصرف مواد می کند.
تهیه  و مصرف مواد به تنها مسئله مهم زندگی فرد معتاد بدل شده و او به تدریج رابطه خود با اعضای خانواده را کم تر می کند
و در عوض رابطه بین فرد معتاد و مواد مخدر به مفهومی بسیار واقعی به بخشی از محیط خانواده تبدیل می شود.

بروز قواعد جدید

هر یک از اعضای خانواده معتاد در واکنش به تغییرات شخصیتی و رفتاری فرد معتاد،
روشی را برای مقابله با عواقب ناشی از اعتیاد فرد خانواده او انتخاب می کنند و این راهکارها و عکس العمل ها
به تدریج به بخشی از رفتار و خلق و خوی خانواده تبدیل می شود، همسر، والدین و فرزندانی که معتاد نیستند

اغلب ناچار می شوند تا نیازهای خود و دیگر اعضای خانواده را نادیده گرفته و مثلا برای اینکه مشاجره ای بین اعضای خانواده
به وجود نیاید رفتارهای درد سرآفرین عضو معتاد را توجیه و یا تحمل می کنند.

افراد برای بقای خود و خانواده نقش هایی که به آنان تحمیل شده را می پذیرند،
غافل از اینکه با این کار در واقع به استمرار و پایداری رفتار بیمار گونه در فرد معتاد کمک کرده اند.

معمولا مقررات حاکم بر خانواده که پیش از معتاد شدن یکی از اعضا، امنیت و توانایی روبه رو شدن با مشکلات را تامین می کرد،
کارایی خود را از دست داده و به تدریج مقررات و قوانین جدیدی جایگزین آنها می شوند.

قانون اول، حرف نزن:

همه اعضا، مسائل و مشکلاتی که به موجب رفتارهای نامطلوب ناشی از بیماری اعتیاد در خانواده به وجود آمده است را می بینند،
اما هیچکس در مورد آن ها صحبت نمی کند.

قانون دوم، احساس نکن:

افراد خانواده احساس خود را سرکوب می کنند و به عبارت دیگر جرات پرداختن به احساسات واقعی خود مانند
(شادی، غم، خشم، عشق، محبت و …) را ندارند.

 

قانون سوم،به هیچکس اعتماد نکن:

افراد خانواده ناچار می شوند که صادق نباشند و نه تنها به دیگران، بلکه به خودشان هم دروغ بگویند.

اعضای خانواده با استفاده از مقررات جدید رفتار های جدیدی در پیش می گیرند و برای سازگار کردن خود با شرایط تازه
و کاستن از تاثیرات بیماری اعتیاد بر فرد معتاد و سایر اعضا خانواده، راه و روش خاصی را انتخاب می کنند.
این مقررات جدید در واقع بر اثر اجبار و ناچاری و به منظور حفظ کانون خانواده ایجاد می شوند و
اغلب برای آسایش و رفاه خانواده زیان بار هستند.

تاثیرات احساسی و روانی

احساس گناه

اعضای خانواده و نزدیکان فرد معتاد، ممکن است تصور کنند که برخوردها و رفتارهای نادرست آنان در گذشته
موجب اعتیاد عزیزشان شده است و به همین علت همواره با احساس گناه زندگی می کنند.

باید توجه داشت که افراد معتاد همواره تلاش می کنند تا از احساس گناه افراد خانواده سوء استفاده کرده و
برای توجیه اعتیاد خود و ادامه دادن به مصرف مواد، آنها را مسئول اعتیاد خود معرفی کنند.

احساس گناه و عذاب وجدان در بین اعضای خانواده باعث می شود تا آنها به طور ناسالم و زیانباری از فرد معتاد حمایت کنند،
یعنی رفتاری را در پیش بگیرند که ناخودآگاه موجب شود تا فرد معتاد به اعتیاد خود ادامه دهد.

برای مثال مادری که احساس می کند مادر خوبی برای فرزندش نبوده و نتوانسته او را به خوبی تربیت کند
یا مادری که احساس می کند پسر خود را به اندازه کافی دوست نداشته و به وی محبت نکرده است
و به همین علت پسرش معتاد شده؛ تلاش می کند تا اعتیاد فرزند خود را توجیه یا پنهان کرده و مسئولیت هایی که
پسرش باید بر عهده بگیرد را خودش عهده دار شود.

خشم

هنگامی که اعضای خانواده فرد معتاد با چالش های بی پایان بیماری اعتیاد روبه رو می شوند،
معمولا احساس درماندگی، ناامیدی و خشم به آن ها دست می دهد.
خشم و عصبانیت از اینکه چرا چنین بلایی بر سر عزیزشان آمده است و
سر خوردگی و نا امیدی به این دلیل که هر چه تلاش می کنند،

فرد معتاد خانواده واقعیت، شرایط و وضعیت خود را درک نکرده و تلاشی برای بهبودی خود نمی کند،
اعضای خانواده از رفتارهای نادرست فرد معتاد و خسارات و آسیب های فراوانی که به خانواده می رساند
دچار خشم و ناراحتی شده و از اینکه نمی توانند برای این مشکلات راه چاره ای پیدا کنند عذاب کشیده و به ستوه می آیند.

انکار کردن یا نادیده گرفتن حقایق، معمولاً نوعی وسیله دفاعی غیر ارادی و روشی است که افراد برای حفظ کانون خانواده
و مخفی نگه داشتن اعتیاد یکی از اعضای خود به آن متوسل می شوند.

اضطراب و تشویش

زندگی در کنار یک فرد معتاد بسیار اضطراب آور است. اعضای خانواده نمی دانند که شخص معتاد
هر لحظه چه رفتاری از خود نشان خواهد داد.
ممکن است فرد معتاد در حالت نشئگی به شخصی بسیار خشن و خطرناک تبدیل شود که همه از او ترسیده و فرار کنند
و لحظه ای بعد مجددا به انسانی آرام و خوش اخلاق مبدل شود.

تاثیرات بر همسر و والدین

واکنش هایی که ممکن است والدین یا همسر فرد معتاد در مقابله با او از خود نشان دهند به شرح زیر هستند:

  • وظایف و مسئولیت هایی که قبلاً بر عهده فرد معتاد بوده است را بر عهده می گیرند.
  • تلاش می کنند تا وجود اعتیاد در خانواده را از دیگران  پنهان کرده و حتی خودشان نیز این مشکل را انکار کنند؛
    چرا که پذیرش این موضوع برای آنها بسیار دشوار است.
  • تصور می کنند که اگر فرد معتاد دست از مصرف مواد برداشته و یا میزان مصرف آن را کنترل کند
    همه مشکلات آنان حل خواهد شد. آنها به خیال بافی روی آورده و همه مشکلات خانواده را بر گردن فرد معتاد می اندازند.
  • به نوعی خود را مسئول و مسبب معتاد شدن عزیزشان دانسته و با حمایت ناسالم،
    او را قادر می سازند تا اعتیاد خود را ادامه دهد.
  • رفتاری توام با تنفر و خشم علیه فرد معتاد در پیش می گیرند.
  • به خاطر احساس شرم و بی آبرویی ارتباط با دوستان و همکاران و افراد خارج از خانواده را کاهش داده
    و گوشه گیری و انزوا را به روابط اجتماعی خود ترجیح می دهند.
  • اعتماد به نفس و احترام به خودشان را از دست می دهند.

تاثیرات بر کودکان

اعتیاد تاثیرات ویرانگری بر روی کودکان میگذارد که در مقاله تاثیر اعتیاد بر کودکان به شرح کامل آن پرداخته ایم
و در این مقاله به برسی برخی از آنها میپردازیم.

اعتیاد پدر یا مادر ممکن است بر روی کودکان بگذارد به شرح زیر هستند:

  • به علت ترس یا احساس خجالت از ارتباط و فعالیت های مشترک با دوستانشان به ویژه در محیط خانواده خودداری می کنند.
  • به خاطر سردرگمی درخصوص چگونگی رفتار با پدر یا مادر از محیط خانه می گریزند و
    برای آنها خانه یک محیط خطرناک به حساب می آید، چون ممکن است رفتار فرد معتاد هر لحظه تغییر کند.
  • از هیچ گونه حمایت عاطفی یا فیزیکی برخوردار نیستند، چون والدین آنها تنها به فکر تهیه و مصرف مواد و نشئگی خود هستند.
  • در بسیاری از مواقع فرزندان والدین معتاد نیز معتاد می شوند تا از این طریق بتوانند فضای ناسالم خانواده را تحمل کنند.
  • فرزند در ارتباط با والدینش احساس سردرگمی و اضطراب می کند، چون یکی از آنها (پدر یا مادر) را دوست دارد و از دیگری بیزار است.
    اصولاً والدین معتاد هنگام مشاجره و دعوا کردن با یکدیگر از فرزندانشان بر ضد یکدیگر استفاده می کنند
    و در این شرایط کودک نمی داند که طرف کدام یک از آنها را باید بگیرد و به همین خاطر در وضعیت ناگواری قرار می گیرد.

مشکلات تاثیر اعتیاد بر خانواده

  1. انکار
  2. ترس
  3. دروغگویی
  4. تقصیر و گناه
  5. تنهایی
  6. انتقال وظایف
  7. مشکلات جنسی
  8. عدم شرکت در مراسمات
  9. خشم درونی
  10. نا امیدی و خلاء معنوی
  11. میل به مجازات
  12. حس تاسف فردی
  13. بی اعتمادی همه گیر
  14. ناراحتی در برابر تغییرات
  15. مشکلات آموزشی

در این مقاله به تاثیر اعتیاد بر خانواده پرداختیم، شما میتوانید برای خواندن مقاله اعتیاد چیست؟ کلیک کنید.

 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , , , ,

اعتیاد چیست؟

اعتیاد چیست؟

اعتیاد چیست؟

اعتیاد به صورت‌های مختلفی از جمله: ضعف اخلاقی، کمبود اراده، ناتوانی در مواجه شدن با مسائل زندگی، بیماری جسمی یا ناخوشی معنوی.

به طور کلی اعتیاد، رفتاری است که شخص به دلایل روحی و روانی و یا در اثر مصرف
مواد شیمیایی مانند: کراک، شیشه و یا مواد طبیعی مانند: تریاک، ماری جوانا دچار ضعف در کنترل عملکرد خود می شود
و فرد مصرف کننده به سرعت نسبت به این مواد اعتیاد پیدا می کند.
افراد هرچه زودتر نسبت به ترک مواد مخدر اقدام کنند شانس بهبودی بیشتری خواهند داشت.

همینطور که هر بیماری قابل درمان است، اعتیاد نیز قابل درمان خواهد بود و پیشگیری از اعتیاد از طریق آموزش
های خودکنترلی می‌توانیم از این بیماری جلوگیری نماییم.
اعتیاد تاثیر مخربی بر اراده فرد می گذارد و به همین دلیل باعث ایجاد اختلال در کنترل سیستم رفتار – پاداش موجب تکرار آن رفتار می شود.
اعتیاد مدارهای عصبی مربوط به سیستم پاداش، انگیزش و حافظه را در مغز مختل می‌کند و
اختلال در این سیستم مغز باعث بروز عوارض بیولوژیکی، فیزیولوژیکی اجتماعی، روحی و روانی می‌شود.

اعتیاد فرایندی تدریجی و در جهت تلاش برای کنترل و ارضای آرزوی خوشبختی است.
اعتیاد را می‌توان نوعی بیماری تلقی کرد که از یک حالت معین غالباً گنگ آغاز می شود و به یک نهایت میرسد.
تمامی فرآیندهای اعتیادآور دارای یک وجه اشتراک هستند که همان جستجوی بی هدف تمامیت خوشبختی و صلح برای یک رابطه یا یک واقعه است.
مهم نیست اعتیاد به چه چیزی باشد. مصرف کنندگان از یک واقعه به منظور تغییر خلق یا ایجاد خلسه استفاده می کنند.

به طور کلی اعتیاد واکنش و پاسخ فیزیولوژیک بدن به مصرف انواع مواد مخدر های گیاهی و شیمیایی است
که از طرفی باعث آرامش موقت، تسکین و حتی تحریک و شادی گذرا برای افراد می‌شود.
پس از پایان تأثیر مخدر جستجوی فرد برای تامین دوباره مواد مخدر آغاز می‌شود و در این شرایط به مرور
فرد مصرف کننده هم از نظر جسمانی و هم از نظر روانی به مواد مخدر اعتیاد پیدا می‌کنند و وابسته می شوند.

تفاوت بین عادت و اعتیاد چیست؟

همه انسان ها به انجام فعالیت یا مصرف ماده خاص عادت می کنند. ولی از این طریق صدمه ای
به خود و دیگران وارد نمی‌کنند. زیرا هر زمانی که شخص اراده کند می تواند آن فعالیت را کنار بگذارد.
تفاوت اصلی میانه عادت و اعتیاد این است که اعتیاد به مصرف ماده یا انجام رفتار خاص با وجود زیان و پیامد منفی کماکان ادامه پیدا می‌کند.

اعتیاد:

با مسائل روانی و جسمی همراه است. فرد به دلیل ابتلای این بیماری اراده خود را از دست داده و
علیرغم آگاهی از پیامدهای زیانبار مصرف مواد مخدر همچنان به مصرف آن ادامه می‌دهد.

عادت:

با آگاهی و انتخاب همراه است و شخصی که عادت به مصرف ماده یا رفتاری خاص دارد هر زمان که اراده کند،
می تواند دست از عادت خود بردارد و آن را انجام ندهد.

انواع اعتیاد چیست؟

اعتیاد به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود :

  1. اعتیاد به مواد اعتیادآور 
  2. اعتیاد رفتاری

اعتیاد به مواد مخدر:

اعتیاد به شیشه، تریاک، هروئین، ماری جوانا و اعتیاد به مواد استنشاقی و سایر مواد اعتیادآور.

در اعتیاد به مواد مخدر وقتی مصرف مواد مخدر به یکباره و ناگهان قطع شود، نشانه خماری ایجاد می‌شود.
اعتیاد مواد اعتیاد آور با سازگار شدن بدن با مواد مخدر همراه است و مصرف کننده برای رسیدن به نئشگی مرتب میزان مصرف مواد را افزایش می‌دهد.
اسهال، لرزش، تهوع یا دل پیچه و لرزش دست از علائم رایج خماری در اعتیاد مواد مخدر هستند.

اعتیاد های رفتاری:

اعتیاد به کار، اعتیاد به قمار، اعتیاد به غذا، اعتیاد به اینترنت و سایر اعتیاد های رفتاری.
اعتیاد رفتاری الگوهای رفتاری هستند ،که چرخه ای مشابه اعتیاد به مواد مخدر دارند.
اول اینکه شخص معتاد از انجام یک رفتار احساس لذت می کند و از آن رفتار به عنوان روشی
برای بهبود تجارب زندگی، تحمل استرس و اضطراب استفاده می‌کند.

در اعتیاد رفتاری مانند اعتیاد به مواد مخدر شخص معتاد روابط خود را قربانی اعتیادش می‌کند.
شواهد نشان می‌دهد که اعتیاد رفتاری مانند اعتیاد به مخدر ها در فعالیت عادی مغزی اختلال ایجاد می‌کند.

مراحل اعتیاد چیست؟

  1. شناخت و آشنایی:
    در این مرحله شخص از راه‌های مختلف مثل: گروه دوستی، خانوادگی و… با مواد اعتیادآور آشنا می‌شود و
    به دلایل متفاوتی مانند: انجام کار مفرحانه، کسب لذت کنجکاوی با نوع مصرف آن آشنا می‌شود.
  2. شک و دودلی:
    در این مرحله بدن مصرف کننده به بعد از مدت ها استفاده نا منظم به مواد بیشتری نیاز پیدا می‌کند‌.
    مصرف‌کننده دچار شک و دودلی می‌شود و برای رهایی از میل روز افزون خود مبارزه می‌کند.
  3. اعتیاد و وابستگی کامل:
    بعد از شک و تردید و حتی مدتی ترک اعتیاد نهایتا مصرف‌کننده به مرحله وابستگی و اعتیاد واقعی می‌رسد و
    برای رسیدن به حالت نئشگی هر بار مقدار مصرف خود را افزایش می‌دهد.

 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , , , , ,

انواع خشونت خانگی

انواع خشونت خانگی

انواع خشونت خانگی چیست؟

خشونت خانگی علیه زنان بنا بر تعریف سازمان ملل عبارت است از هر نوع عمل خشونت‌آمیز مبتنی
بر جنسیت که منجر به آسیب جسمی، جنسی و روانی به زنان شود مطابق این تعریف انواع خشونت خانگی عبارت اند از:
خشونت جسمی، خشونت جنسی، خشونت روانی، خشونت اقتصادی.

خشونت جسمی

شاید پرخطرترین نوع خشونت خانگی ضرب و شتم مهاجم باشد. اعمالی مانند: لگد زدن و گاز گرفتن هل دادن،
خفه کردن، زخم کردن، غرق کردن ،کشیدن مو سوزاندن و حتی تهدید به حمله فیزیکی از جمله این خشونت ها است.
قطع کردن نیازهای فیزیکی مانند: تغذیه بهداشت کمک به درمان جراحت یا بیماری و زندانی کردن
هم از خشونت‌های فیزیکی شمرده می شود.
پرتاب اشیا شکستم و آسیب زدن به وسیله های منزل و حتی آسیب زدن به حیوانات خانگی هم از این جمله است.

در این مورد لازم است که اقدامات فوری از طریق مراکز و منابع حمایتی صورت گیرد تا از آسیب های جدی پیشگیری شود.

خشونت روانی

خشونتی است که به معنای هر نوع رفتار و گفتار و خشنی است که سلامت روانی شهر را با خطر مواجه می نماید.
مانند انتقاد ناروا، تمسخر و توهین تهدید به ازدواج مجدد، تهدید به طلاق، اعمال مالکیت، عدم اجازه خروج از خانه،
تهدید بچه دزدی، تهدید به تخریب دارایی، متلک گویی و اجبار به دیدن تصاویر و صحنه های خلاف عفت.

خشونت جنسی

خشونت جنسی به معنای هر نوع رفتار خشنی است که از روی قصد و نیت توام با زور و بی رضایتی و یا اکراه و بی‌میلی یا بیرون
از ارتباطات متعارف بین دو جنس مخالف به تهدید و صدمه جنسی انجام شود و مصادیق آن عبارتند از:
تجاوز به عنف، آزار جنسی و مزاحمت و تماس بدنی، ختنه‌دختران، ‌بارداری اجباری، اجبار به روابط جنسی غیر طبیعی،
اجبار به روابط جنسی در زمان قاعدگی و بیماری.

خشونت اقتصادی

خشونت اقتصادی یعنی رفتار خشن در امور مربوط به اشتغال اقتصادی و دارایی که شخص را تحت فشار و آزار و تبعیض قرار می دهد .
مثل: عدم پرداخت نفقه، بخل و کنترل وسواس گرانه مخارج خانه دریافت اجباری حقوق همسر تبعیضات و نابرابری های اقتصادی.
خشونت معمولاً بازتابی از پایین بودن سطح تحمل افراد جامعه احساس پرخاشگری و آسیب روانی است.
افرادی که در بچگی در معرض انواع خشونت قرار گرفتند، افرادی که اعتماد‌به‌نفس پایینی دارند.
برای خود احترام و ارزش مخصوص قائل نیستند و افرادی که خلق افسرده ای دارند نسبت به خود بیشتر تحمل می‌کنند.

زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند.

خشونت در همه طبقات اجتماعی اقتصادی و جغرافیایی و در بین هر دو جنس زن و مرد دیده می‌شود.
ولی زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند و در گروه های آسیب پذیر ناشی از خشونت دیده می‌شوند.
این مسئله متاثر از دلایل و عوامل مختلفی از جمله عوامل روانشناختی موثر در خصوص اعمال خشونت علیه زنان، اعتماد به نفس پایین،
عزت نفس پایین، درماندگی آموخته شده دلبستگی اضطرابی امید به بهبود شرایط در آینده ترس از تنهایی وابستگی عاطفی به همسر
و پذیرش خشونت با هدف حمایت از فرزندان است.

دسته دیگری از این عوامل شامل عدم پذیرش از طرف خانواده پدری سرزنش ها و تغییرهای خانواده
عدم حمایت و طرد شدن از طرف آنها وابستگی اقتصادی و همسر و نداشتن شغل مطلوب است.
همینطور بعضی از بازدارنده های اجتماعی مثل حفظ آبروی اجتماعی و ترس از تضعیف جایگاه اجتماعی و یا برچسب های جامعه سبب می‌شود
زنان بیشتر در معرض این آسیب قرار بگیرند.

با خشونت خانگی چه کنیم؟

کسانی که در معرض خشونت خانگی قرار می‌گیرند، معمولاً برای اینکه اوضاع بدتر نشوند صحبتی در مورد نمی‌کنند.
زنان نیز به علت ترس از طلاق معمولاً به همسر خود شکایت نمی کنند و یا درخواست حمایت نمی‌کنند.
علت اینکه خشونت خانگی تنها خشونت فیزیکی تلقی می‌شود و از طریق پزشکی قانونی قابل تایید است.
برای حل انواع دیگر خشونت معمولاً تدبیری اندیشه نمی شود و اثبات آن سخت است.

وی در پایان مسئله ترس از آبرو ترس از فروپاشی زندگی ترس از طلاق و ترس از آینده فرزندان طلاق اصلی ترین دلایلی است
که اشخاص در مقابل خشونت خانگی سکوت می‌کنند و تلاش در کنار آمدن با آن دارند باید بدانید که برای
درمان خشونت خانگی بهترین راه استفاده از جلسات مشاوره روانشناسی و مشاوره گرفتن از
یک شخص متخصص در زمینه مشاوره خانواده است.

دراین مطلب به انواع خشونت خانگی پرداختیم. برای مطالعه مقاله خشونت خانگی چیست کلیک کنید.

 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , , , , ,

خشونت خانگی چیست؟

خشونت خانگی

خشونت خانگی چیست؟

خشونت خانگی به معنی رفتار خشونت آمیز و سلطه گرانه یک عضو خانواده علیه عضو افراد دیگر همان خانواده می باشد.
طبق مطالعه‌ای جامعه شناسی مقصود اصلی خشونت خانگی کودکان خردسال هستند.
دوم این نوع خشونت رایج در خانواده‌ها خشونت علیه زنان می باشد.
بسیاری از مردانی که زنان و کودکانشان را از نظر فیزیکی مورد تجاوز قرار می‌دهند سابقه خشونت در زمینه‌های دیگر را هم دارند.
پذیرش فرهنگی شکل هایی از خشونت خانگی مثل: تنبیه بدنی از عواملی است که میزان خشونت خانگی را افزایش می دهد.

در خشونت خانگی هم امکان دارد هم زنان قربانی باشند و هم مردان. برای اینکه کسی که خشونت و بدرفتاری را اعمال می‌کند
امکان دارد هم زن باشد هم مرد و فقط یک فرد خاص از خانواده نیست.
متاسفانه خشونت خانگی و توضیح آن آنقدر ساده نیست برای اینکه به غیر از وجود آن بین زنان و مردان
یا جنسیت های دیگر خشونت می‌تواند بر کودکان والدین و سالمندان هم تحمیل گردد.

نشانه هایی از وجود خشونت خانگی یک رابطه

رابطه مبتنی بر آزار و اذیت نشانه‌های زیادی دارد که ترس از شریک زندگی بارزترین آن است. اگر احساس می کنید
مدام باید مراقب باشید که چه می گویید و چه می کنید تا دعوای تان نشود احتمالاً رابطه شما ناسالم و سوء استفاده گران است .
همسری که شما را کوچک میکند سعی می‌کند کنترل تان کند و باعث احساس تنفر از خود درماندگی و افسردگی شما می‌شود
از سایر نشانه‌های چنین روابطی است.
برای اینکه مطمئن شوید رابطه شما مبتنی بر آزار و اذیت است یا نه به پرسش‌های زیر پاسخ دهید اگر در نهایت پاسخ‌های بله بیشتر بودند احتمال اینکه این رابطه را داشته باشید بیشتر است.

الف) افکار و احساسات درونی شما

  • آیا بیشتر اوقات از همسرتان میترسید؟
  • آیا به دلیل ترس از عصبانی کردن همسرتان درباره بعضی چیزها اصلا حرف میزنید؟
  • آیا احساس می کنید که کار خوبی برای همسرتان می توانید انجام دهید؟
  • آیا عقیده دارید که باید مورد آزار و بدرفتاری قرار بگیریم؟
  • آیا فکر می‌کنید طرف مشکل‌دار شما هستید آیا احساس کرختی و درماندگی می کنید؟

ب) رفتارهای تحقیر آمیز همسر

  • آیا همسرتان شما را تحقیر می کند و مدام سرطان فریاد می کشد؟
  • آیا او مدام از شما انتقاد کرده و شما را کوچک میکند؟
  • آیا آنقدر بدرفتاری می کند که خجالت می کشید دوستان و خانواده تان هم ببینند؟
  • ایده ها و دستاوردهای شما را نادیده گرفته یا برایش ارزش قائل نمی شود؟
  • آیا شما را مقصر رفتار سواستفاده گرایانه خودش میداند ایا شما را صرفاً دارایی یا ابزار جنسی می‌بیند نه انسان؟

ج) رفتارهای خشونت آمیز یا تهدید‌های همسر

  • آیا همسرتان خلق و خوی بد یا پیش بینی ناپذیر دارد؟
  • آیا به شما آسیب می زند یا تهدید به ضرب و شتم یا حتی کشتن می‌کند؟
  • به دور کردن بچه ها از شما یا آسیب به آنها تهدید می‌کند؟
  • تهدید می‌کند که اگر از منزل بیرون بروید خودش را میکشد؟
  • شما را وادار به رابطه جنسی میکند وسایل شما را از بین میبرد؟

د) رفتار سلطه گر همسر

  • آیا همسرتان بیش از حد غیرتی است و احساس مالکیت بر شما دارد؟
  • هر جا می روید و هر چه می کنید کنترل می‌کند؟
  • نمی‌گذارد دوستان و خانواده خود را ببینید؟
  • دسترسی شما به پول تلفن و خود را محدود می کند مدام شما را چک میکند؟

آزار و اذیت دیگران

برخلاف آنچه اکثریت اعتقاد دارند خشونت خانگی و آزار و اذیت به این دلیل رخ می‌دهد که طرف کنترل رفتارش را از دست بدهد و
رفتارهای سوء استفاده گرا و خشونت انتخاب عمدی برای به دست آوردن سلطه استمجرمان از روشهای گوناگون
برای کنترل و اعمال قدرت بر شما استفاده می کنند از جمله:

۱:سلطه

فرد آزار دهنده باید تسلط بر رابطه داشته باشد برای شما و کل خانواده تصمیم گیری می کند
باید و نباید تعیین میکندو انتظار دارد بی‌چون و چرا از او اطاعت کنید .آزاردهنده با شما مانند پیشخدمت بچه یا حتی مثل یک وسیله برخورد می کند.

۲:تحقیر

فرد آزار دهنده برای این که اعتماد به نفس شما را کاهش دهد دست به هر کاری می زند.
اگر باور کنید بی ارزش هستید و هیچ کس دیگری شما را نمی‌خواهد بعید است آن رابطه را ترک کنید .
توهین، اسم‌گذاری ، خجالت‌زده کردن و یا تحقیر در مقابل دیگران همگی ابزارهایی هستند که طراحی شده اند تا شما را پیش خودتان کم ارزش کرده یا احساس ناتوانایی در شما ایجاد کنند.

۳:انزوا

فرد آزار دهنده از تهدید به عنوان یکی از ابزارهایش استفاده می‌کندتا مانع این شود که آن رابطه را ترک و یا او را مجبور به تغییر رفتارش کنید.
استفاده گر شما فرزندان سایر اعضای خانواده یا حتی حیوانات خانگی را تهدید به جرح و قتل میکند.
شاید تهدید به خودکشی هم بکند یا شما را متهم به کارهای نکرده کند یا حتی در مورد شما به نهادهای خاصی گزارش دهد.

۴:تحقیر

فرد آزار دهنده از روش‌های گوناگونی برای تحقیر استفاده می‌کند که طراحی شده اند تا شما را با آن بترساند و وادار به اطاعت کند.
منظور از این روش ها نگاه‌ها و یا حرکت های تهدید کننده، خرد کردن وسایل جلوی شما تخریب و آسیب رساندن
به حیوانات خانگی است پیامی که پشت این اقدامات نهفته این است که اگر اطاعت نکنید عواقب خشونت باری در انتظارتان است.

۵:انکار و مقصر تراشی

فرد آزار دهنده عادت به بهانه تراشی برای کارهای نابخشودنی دارد و تقصیر آزار و اذیت و خشونت خود را بر گردن دوران سخت کودکی
روز بد کاری یا حتی شما و فرزندان می‌اندازد. یعنی همان قربانی‌های سوء استفاده خودش را جزئی نشان می‌دهد و یا حتی وقوع آن را انکار می کنند.
اغلب اوقات شما را مسئول این خشونت خانگی نشان می‌دهد یعنی دلیل رفتار خشونت آمیز و آزار و اذیت او شما هستید.

تشخیص نشانه های هشدار آمیز خشونت خانگی

تشخیص دقیق این که پشت درهای بسته چه اتفاقی می‌افتد غیر ممکن است. اما نشانه‌های خشونت خانگی و
سوء استفاده عاطفی وجود دارد که از این طرف و آن طرف شنیده می‌شود. اگر شاهد این نشانه ها در دوستان یکی
از اعضای خانواده یا همکاران تان هستید قضیه را کاملاً جدی بگیرید.

نشانه هایی از افراد مورد آزار قرار گرفته

  • برای راضی کردن همسرشان ترسان و مضطرب هستند.
  • هر کاری همسرشان بگوید و بکند همراهی می کنند.
  • اغلب به همسرشان اطلاع می دهند که کجا هستند و چه می‌کنند.
  • مدام تماس‌های تلفنی آزاردهنده از همسرشان دریافت می‌کنند.
  • درباره تند مزاجی غیرتی شدن یا احساس سلطه همسرشان صحبت می‌کنند.

نشانه هایی از افرادی که مورد آزار و اذیت فیزیک قرار می‌گیرند

  • همیشه روی بدنشان جای ضرب و شتم است و بهانه شان هم اتفاقات روزمره است.
  • در محل کار، دانشگاه یا قرارها مدام دیر می کنند و توضیحی هم ندارند.
  • لباس هایی می پوشند که جای کبودی ها یا زخم ها را بپوشاند به طور مثال: در تابستان‌ها لباس های آستین بلند می پوشند یا داخل اتاق عینک دودی میزنند.

نشانه هایی از افرادی که به اجبار همسرشان منزوی شده اند

  • نمی توانند خانواده و دوستانشان را ببینند.
  • به ندرت پیش می‌آید که بدون همسرشان در انظار ظاهر شوند.
  • دسترسی محدودی به پول کارت های بانکی یا خود را دارند.

نشانه هایی است که کسانی که مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند

  • اعتماد به نفس پایینی دارند حتی اگر قبلا اعتماد به نفس شان زیاد بوده است.
  • تغییرات شخصیتی زیادی دارند. به طور مثال: فرد معاشرتی منزوی می شود.
  • افسرده مضطرب یا مشکوک به خودکشی هستند.

 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

برچسب‌ها:, , , , ,