لینک تماس با ما / مرکز مشاوره خانواده شرق تهران جهت اخذ نوبت ، مشاوره حضوری و تلفنی در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و سکس تراپی
شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج و سکس تراپی)
مشاوره خانواده
خانواده از ازدواج دو جنس مخالف با یکدیگر تشکیل شده و حفظ این سیستم
بسیار مهم و در جامعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد.
یک خانواده سالم به این معنا خواهد بود که در مسائل مشترک با توجه به
توانمندی های خود می توانند سالم تر تصمیم گیری نموده و مسائل را بهتر بررسی نمایند.
مشاور خانواده در مراکز مشاوره به بررسی مشکلات افراد در محیط خانواده پرداخته
و موضوعات در برخی اوقات به صورت گروهی تحت درمان قرار می دهند.
بهبود روابط و برطرف مشکلات خانوادگی از مهمترین وظایف یک مشاور خانواده بوده و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
خانم راحله صادقی در مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی در شرق تهران
می تواند در بهبود روابط میان خانواده نقش داشته باشد که در زیر به معرفی آن ها می پردازیم .
مشاوره ازدواج:
جهت شروع زندگی مشترک زناشویی و بررسی معیارهای انتخاب همسر، سازگاری زوجین با یکدیگر و …
جهت دستیابی به یک ازدواج موفق نیاز به مشاوره ازدواج داشته و مشاوره خانواده می تواند شما را در این امر راهنمایی کند.
در مشاوره ازدواج شما می توانید با مهارت های ارتباطی خاصی آشنا شده و یکدیگر را بهتر بشناسید تا در انتخاب همسر ارزیابی بهتری داشته باشید.
علاوه بر این آشنایی با مهارت های ارتباطی در زندگی مشترک می تواند از بسیاری از مشکلات جلوگیری کرده و زندگی آرامتری را به همراه داشته باشد.
جهت آشنایی با این مهارت ها مشاوره ازدواج بسیار با اهمیت بوده و در دوران قبل از ازدواج بسیار مناسب خواهد بود.
زوج درمانی:
در روابط زناشویی به طور حتم نقص ها، تفاوت ها و تنش هایی به وجود خواهد آمد.
در یک رابطه زناشویی موفق نحوه برخورد با این تنش ها و تفاوت ها بسیار مهم بوده و جهت حفظ روابط زناشویی
مناسب و یا بازسازی آنها نیاز به یادگیری مهارت های زناشویی بسیار بالا خواهد بود. مشاوره خانواده به راحتی می تواند در آشنایی شما با این مهارت ها کارساز بوده و شما را یاری دهد.
خانواده درمانی :
در بخش خانواده درمانی معمولا مشاجرات و مشکلاتی که به صورت گروهی خواهد بود مطرح گردیده
و درمان آنها نیز به صورت مشاوره گروهی انجام خواهد گرفت.
این نوع مشکلات معمولا بسیار سخت و مشکلات روحی و روانی بسیار عمیقی را ایجاد می کنند
که نیاز به مشاوره خانواده بسیار به چشم خواهد آمد.
سکس تراپی :
مشکلات جنسی می تواند از عدم آشنایی افراد، مشکلات عصبی و … ایجاد شده و در روابط زوجین تاثیر بسیاری بگذارد.
همچنین می تواند این نوع مشکلات جنسی از مشکلات بدنی افراد ناشی گردد .
سکس تراپی از تخصص های بسیار با اهمیت در مشاوره خانواده بوده و خانم دکتر راحله صادقی
با گذراندن دوره های تخصصی سکس تراپی در این زمینه می تواند به شما عزیزان مشاوره لازم را ارائه دهد.
مشاوره کودک و مشاوره نوجوان:
روابط فرزندان با والدین در خانواده، بخصوص در شرایط کنونی بسیار حساس بوده
و نحوه رفتار والدین در این روابط نقش اساسی را ایفا خواهد نمود.
تربیت فرزندان، ایجاد محیطی آرام جهت رشد آنها، تاثیرات روابط خانوادگی در تحصیل فرزندان و …
نقش یک مشاوره خانواده را در این زمینه بسیار بالا برده
و در مواردی که خانواده در روابط فرزند با والدین دچار مشکلاتی گردند می توانند با استفاده از
مشاوره خانواده فرزندان را راهنمایی کرده و حتی در رفتارهای خود با فرزندان تجدید نظر نمایند.
مشاوره طلاق :
گرفتن تصمیم درست بخصوص در زمانهایی که افراد دچار تنش های سنگین هستند
و یا از لحاظ روحی شرایط مناسبی را طی نمی کنند بسیار مشکل می باشد. یک متخصص و یک مشاوره خانواده می تواند
در این تصمیم گیری کمک نموده و ابعاد مختلف تصمیم را آشکار سازد. همچنین احساسات منفی ناشی از طلاق
می تواند بسیار زیاد بوده و شرکت در جلسات مشاوره خانواده جهت رویایی با مشکلات طلاق سودمند خواهد بود.
چرا از مشاوره خانواده استفاده کنیم:
برخی از مشکلات در خانواده طبق نظر روانشناسان و مشاوران خانواده، می تواند به دلیل ساختار خانواده ای که در آن بزرگ شده اند به وجود آید.
همچنین برخی از مشکلات نیز بدلیل وقوع اتفاقاتی خاص همچنین شکست های سنگین روحی و روانی، مرگ و یا مشکلات مالی سنگین ایجاد گردند
که نیاز به درمان از طریق مشاوره خانواده بسیار بالا بوده و خانواده درمانی به کمک این خانواده ها خواهد آمد.
اختلافات خانوادگی می تواند بین زوجین بوده و یا والدین و فرزاندن در روابط بین خود دچار مشکلاتی شوند.
برخی مهارت های زندگی جهت از بین بردن تنش های خانوادگی بسیار کارساز بوده و
شیوه های درمانی متفاوتی را می توان در روانشناسی خانواده مورد استفاده قرار داد.
دلایل نیاز به مشاوره خانواده:
در اینجا به برخی مواردی که نیاز اساسی به مشاوره خانواده در آن به چشم می خورد اشاره می گردد.
ترکیب چند خانواده با یکدیگر (ازدواج پدر یا مادر با شخصی دیگر و ایجاد خانواده ای جدید به همراه فرزندان)
ایجاد گسستگی در خانواده (عدم وجود ارتباط موثر در خانواده و وجود ارتباطات گسترده در فضای مجازی)
تنهایی (جدا شدن از جمع خانواده و گوشه گیری و ایجاد تنهایی بسیار در محیط خانواده بخصوص برای نوجوانان که باعث ایجاد افسردگی نیز خواهد شد)
احساسات بیش از حد (بروز احساسات هیجانی بخصوص در دوران نوجوانی و کودگی)
اعتیاد
وجود اسرار بیش از حد بین خود و همسر که باعث افت ارتباط موثر بینابین خواهد شد
بی میلی جنسی
عدم وجود صمیمیت بین اعضای خانواده
و بسیاری دلایل دیگر که می تواند از دلایل عمده نیاز به مشاوره خانواده تلقی گردد.
لینک تماس با ما / مرکز مشاوره خانواده شرق تهران جهت اخذ نوبت ، مشاوره حضوری و تلفنی در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و سکس تراپی
شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج و سکس تراپی)
مدل کامل زوج درمانی به روش PTC به عنوان درمانی یکپارچه نگر، با استمداد و استعانت از اصول و مفاهیم
نظریه های روان پویایی، رفتاری، شناختی و سیستمی؛ و با تجمیع فنون مورد استفاده در رویکردها
و روش های درمانی برخاسته از این نظریه ها، مدلی نوین از زوج درمانی ارائه می کند.
در این کتاب با عنوان پارادوکس+ برنامه زمانی= درمان (مدل کامل زوج درمانی) برنامه زمانی مدیریت نوبتی،
نحوه تجویز تکالیف درمانی، پی گیری جلسات درمان، مکانیسم های تاثیرگذاری برنامه زمانی گفت و گوی
دو جانبه پارادوکسی و برنامه زمانی مدیریت نوبتی، مورد بررسی قرار می گیرد.
همچنین شما با چگونگی پایان بخشیدن به درمان، بازگشت مشکلات و تعارضات زوجین، و نقش درمانگر
و زوجین در زوج درمانی PTC بر اساس گزارش کامل جلسات درمان دوازده زوج با مشکلات متفاوت، آشنا خواهید شد.
مشخصات کتاب
نویسنده کتاب پارادوکس برنامه زمانی درمان مدل کامل زوج درمانی، آقای دکتر محمد علی بشارت است
انتشارات آن انتشارات رشد (جوانه رشد) و تعداد صفحات آن ۳۸۴ صفحه می باشد.
چه چیزهایی در زندگی تحت کنترل من است و چه چیزهایی نیست؟
بسیاری از ما در زندگی گیر می کنیم، چراکه روی مواردی در زندگی تمرکز داریم که خارج از کنترل ما هستند. هرچه بیشتر ما این چنین رفتار می کنیم، بیشتر ناتوان می شویم، و بیشتر ناکامی، ناامیدی، خشم و اضطراب را تجربه می کنیم. در مقابل، هرچه بیشتر روی مواردی تمرکز کنیم که تحت کنترل خودمان است، توانمندتر خواهیم شد؛ درواقع می توانیم اقدامات مفیدتری انجام دهیم.
در اینجا ایده هایی را با شما در میان می گذارم، تا به شما کمک کند که نسبت به این موضوع روشن تر شوید که چه چیزی قطعاً تحت کنترل ما نیست و چه چیزی به طور بالقوه تحت کنترل ما است:
موارد خارج از کنترل من:
اکثریت هیجانات و عواطفم
اکثریت افکار
اکثریت حس های بدنی ام
خاطراتم
این که به هدفم دست پیدا کنم و یا نکنم
وقتی کاری را انجام می دهم چقدر احساس مثبت نسبت به آن داشته باشم
اینکه مردم چه بگویند و چه کاری انجام دهند
اینکه دیگران نسبت به انگیزه های من چه درکی دارند
اینکه دیگران نسبت به من چه نظری دارند و مرا چگونه قضاوت می کنند
در آینده چه اتفاقاتی می افتد
در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است
ضرر و زیان های دردآور و اجتناب ناپذیر در زندگی
آیا زندگی آنچه می خواهم را به من می دهد و یا خیر
اجتناب ناپذیر بودن پیری، بیماری و آسیب
مواردی که تحت کنترل من هستند (به طور بالقوه):
چگونه به هیجانات و عواطفم پاسخ بدهم
چگونه به افکارم پاسخ بدهم
چگونه به حس های بدنی ام پاسخ دهم
چگونه به خاطراتم پاسخ بدهم
در راستای اهدافم چه اقداماتی را انجام دهم
در کاری که انجام می دهم چقدر تمرکز داشته باشم و تا چه حد درگیر آن باشم
برای آنکه روی دیگران تأثیر بگذارم، چه بگویم و چه کاری انجام دهم
چقدر از ارزشهایم برای انگیزه مند کردن خود استفاده کنم
اینکه آیا بر اساس آن انسانی که می خواهم باشم اقدام می کنم و یا نه
برای آنکه بر آینده ام تأثیر بگذارم چه می گویم و چگونه عمل می کنم
به افکار در مورد گذشته چگونه پاسخ می دهم
هنگامی که ضرر و زیان اتفاق می افتد نسبت به خود مشفق باشم
ارزش هایی که من بر اساس آنها زندگی می کنم، صرف نظر از اینکه زندگی آنچه می خواهم را به من می دهد یا نه
چگونه از خودم مراقبت می کنم و به خودم اهمیت می دهم
موارد تحت کنترل و خارج از کنترل در زندگی (توضیحات)
توجه داشته باشید که واژه ی “به طور بالقوه” در بالای ستون دوم بسیار اهمیت دارد؛ اگر ما در حالت هدایت خودکار (auto pilot) باشیم، به شدت تحت تأثیر افکار و احساسات مان هستیم، و احتمالاً نمی توانیم موارد این ستون را تحت کنترل داشته باشیم.
اما اگر ذهن آگاهی داشته باشیم، به این معناکه نسبت به خود هشیار باشیم، در لحظهٔ حال حضور داشته باشیم، اجازه دهیم افکار و احساسات مان در جریان باشند بدون آنکه به قلاب آنها گرفتار شویم، آنگاه می توانیم روی این موارد کنترل داشته باشیم.
البته آنچه در بالا عنوان شد یک فهرست جامع نیست؛ مطمئنم شما می توانید موارد دیگری را هم به هر دو ستون اضافه کنید. اما برای شروع خوب است. بنابراین اگر می خواهید خود را توانمند سازید، بایستی ذهن آگاهی داشته باشید و در زندگی روی موارد ستون پایینی تمرکز کنید.
نویسنده موارد تحت کنترل و خارج از کنترل در زندگی:
دکتر راس هریس
کتاب درآمدی بر روانشناسی امید ـ تئوری انتخاب ـ ترجمه دکتر علی صاحبی
مقدمه کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
دکتر علی صاحبی در مقدمهی کتاب تئوری انتخاب میگوید یادگیری تئوری انتخاب نورامید را دل ما زنده نگهمیدارد که:
ما برآیند نیروها و عوامل بیرونی نیستیم.
ما قربانی گذشته خود نیستیم.
ما بازیچه لایههای زیرین مغز و هورمون ها نیستیم.
ما رفتار خود را انتخاب میکنیم و تاکنون نیز چنین کردهایم.
و این امید همانی است که قدرت معنابخشی به زندگی را در ما بیشتر میکند. باور میکنیم که بیش از آنکه شرایط بیرونی بر زندگی ما سلطه داشته باشد، این درون ماست که باعث حال خوب، احساس رضایت و خوشبختی ما میشود. آن وقت حتی با مکان بهدنیا آمدنمان، و با تمام چیزهایی که در اختیار و انتخاب ما نبوده به صلح میرسیم.
بذر تمام بدبختیهای ما در سالهایی کاشته میشود که با آدمهایی سر و کار داریم که معتقدند، نه تنها دریافتهاند چه چیزهایی برای خودشان درست است، بلکه صلاح دیگران را نیز میدانند.
آنها با توسل به این اکتشاف خود و سنت مخربی که هزاران سال است بر فکر آنها سایه افکنده، احساس میکنند وظیفه دارند ما را مجبور کنند کاری را که از نظر آنها درست است، انجام دهیم.
بزرگترین بدبختی انسان نحوه مقاومتش در برابر این اجبار است؛ نظریه انتخاب مخالف سنت باستانی، من صلاح تو را میدانم، است.
کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
تئوری انتخاب از جمله شاخه های روانشناسی جدید است و می گوید که باید از کنترل گری پرهیز کرد و کنترل گری را به عنوان عامل تخریب کننده ی رابطه معرفی می کند و کنترل درونی را در مقابل کنترل بیرونی توصیه می کند .
این روانشناسی جدید به ما می آموزد که آنچه انجام می دهیم و احساس می کنیم , از جمله بدبختی ما , حاصل انتخاب خود ماست . بنابراین اگر می خواهیم احساس بهتری داشته باشیم باید به نحوی زندگی مان را تغییر دهیم . در اغلب موارد این کار بدین معناست که چنانچه با دیگران مشکل داریم , برای حل آن باید با دقت بیشتری به رفتارهای خودمان توجه کنیم .
تئوری انتخاب توضیح می دهد که افراد چرا و چگونه رفتار می کنند .
این نظریه شیوه ی کارکرد مغز آدمی را برای صدور رفتار تبیین می کند .
تئوری انتخاب معتقد است که هر آنچه از ما سر می زند یک رفتار است : غذا خوردن , دعواکردن , خشمگین شدن , غمگین و افسرده شدن , نگران و مضطرب شدن و … . تمام رفتارهای ما از درون ما برانگیخته می شوند و معطوف به هدفی هستند . هدف هر رفتار , ارضای یکی از پنج نیاز اساسی ماست.
پنج نیاز اساسی در کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
عشق و احساس تعلق
پیشرفت (قدرت)
تفریح و لذت
آزادی و خودمختاری
بقا و زنده ماندن
تئوری انتخاب معتقد است هنگامی که افراد در ارضای نیازهای خود ناکام می شوند، دست به رفتار می زنند.
یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب می کنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده سازند.
چنانچه فرد برای ارضای نیازهایش روشهای موثر را پیدا نکند دست به رفتارهای ناکارآمد می زند که در روانشناسی رایج به آنها بیماری می گویند مثل:
مضطرب
افسرده
خشمگین
منزوی و …
این تئوری معتقد است که افراد خودشان آن رفتار را انتخاب میکنند.
پس به جای افسرده بودن فعل افسردگی کردن را بکار میبرد.
تئوری انتخاب معتقداست که گذشتهها بر زندگی کنونی ما اثری شگرف داشتهاست ولی تعیین کنندهی رفتار کنونی ما نیست .
اصول بنیادین کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
تنها فردی که می توانیم رفتارش را کنترل کنیم ، خودمان هستیم .
هنگامی که برای انجام کاری با تنبیه و تهدید روبرو می شویم ، به ندرت پیش می آید که آن کار را خوب انجام دهیم .
هنگامی که واقعا می فهمیم فقط رفتار خودمان را می توانیم کنترل کنیم ، فورا در مورد آزادی شخصی خود تجدید نظر می کنیم و در بسیاری از موارد در می یابیم بیش از آنچه تصور می کرده ایم آزادی داریم.
برای مثال وقتی زنی به شوهرش می گوید :
« اگر با من بهتر رفتار نکنی ، ترکت می کنم » در واقع در فرایند تعریف مجدد آزادی شخصی خودش است.
او همیشه می تواند ترک کردن همسرش را انتخاب کند.
آنچه الان باید انتخاب کند این است که اگر در این رابطه بماند، حاضر است چه میزان از آزادی خود را واگذار کند.
برای اینکه کنترل زندگی خود را در اختیار بگیریم ، که همیشه امری است ممکن ، باید ببینیم آزادی چقدر برای ما اهمیت دارد.
به این نکته فکر کنید که تا کنون چقدر وقت خود را صرف این کرده اید که دیگران را وادار کنید کاری را انجام بدهند که خودشان نمی خواهند،
و همچنین چقدر وقت صرف مقاومت در برابر کسانی کرده اید که می خواستند شما را به انجام کاری مجبور کنند که نمی خواستید انجام دهید.
هنگامی که بدانیم فقط می توانیم رفتار خودمان را کنترل کنیم ، آزادی و اختیار بیشتری داریم تا اقداماتی را انجام دهیم برای روابط و اهدافمان مفید و موثر تر هستند.
بخش هایی از کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
اگر چیزهایی یاد میگیریم
اگر چیزهایی که یاد می گیریم یا بدست می آوریم را با دیگران سهیم نشویم چه لطفی دارد؟!
یکی از دوستانم که یک گلف باز جدی است، یک روز به تنهایی با خودش گلف بازی می کرد و با یک شوت تک ضربه به هدف زد…
به نظر من بازی اش هیچ لطفی نداشت.
چرا میان کاکتوس ها غلت می زنیم ؟
دکتر ویلیام گلاسر مثالى خوبى دارد او میگوید:
یک مرد جوان در پارک بزرگ کاکتوس مشغول قدم زدن بود، ناگهان تمام لباس هایش را در آورده و به وسط کاکتوس ها مى پرد و غلت مى زند،
افرادى که اطراف بودند او را با زحمت بیرون مى آورند و از او مى پرسند :چرا اینکار را کردى؟!
و او پاسخ مى دهد که :
“در آن لحظه به نظرم کار خوبى مى آمد”
همه ما انتخاب هاى این چنینى داریم که در لحظه به نظرمان کار درستى مى آمده،
زمانیکه از ترس تنهایى با کسى ارتباط داشتیم که ما را به بیراهه کشانده ،
در زمان درماندگى از کسى درخواست کمک کردیم که صلاح ما را نمى خواسته،
تلاش براى نگه داشتن فردى کردیم که روح و شخصیت ما را پایمال کرده….
همه ما احتمالاً در میان کاکتوس ها غلت زده ایم.
ما در آن لحظه این رفتارهاى آسیب زا را انتخاب مى کنیم، اما چرا؟
استفاده از یکسرى الگوها که ممکن است از والدین یا اطرافیان آموخته شده باشد یا انتخاب آسانترى است،
نسبت به فکرکردن و پیداکردن انتخابهاى بهتر، اینست که مارا برآن مىدارد که رنجبردن و تحملدرد را انتخاب کنیم.
باور اینکه موقعیتى ناامید کننده است و شما نمیتوانید هیچ کارى بکنید باعث اینهمه رنج و درد شده است.
باور افسرده شدن بسیار راحت تر از تلاش براى گرفتن حق است…
باور ناامیدى و اندوه راحت تر از تغییر مسیر و شروع مجدد است.
ما به این علت است که در شرایط خاص روى کاکتوس ها غلت مى زنیم…
چرا با افراد نامناسب ازدواج میکنیم از کتاب جستارهایی در باب عشق
چرا با افراد نامناسب ازدواج میکنیم
از کتاب جستارهایی در باب عشق
هرچند ما فکر میکنیم در ازدواج به دنبال خوشبختی هستیم، اما قضیه به همین سادگی نیست.
آنچه در حقیقت جستوجویش میکنیم، «بوی خوش آشنایی» است – که میتواند تمام نقشههایی را که برای شادمانی و خوشبختی کشیده بودیم بههم بریزد.
ما در واقع تلاش میکنیم همان احساسات و عواطفی را که در کودکی بهخوبی با آنها آشنا بودیم، در روابط بزرگسالیمان بازآفرینی کنیم.
عشقی که اکثر ما در کودکی و نوجوانی چشیده بودیم، اغلب تحت تاثیر مسائل دیگری خدشهدار شده بود:
نحوه خدشه دار شدن عشقی که در کودکی چشیده ایم
تجربههای منفی نظیر تمایل به کمک به بزرگسالی که لجامگسیخته و خارج از کنترل بود؛
یا احساس محرومیت از محبتِ یکی از والدین،
یا ترس از عصبانیتش؛
یا نداشتن احساس امنیت کافی برای صحبت کردن از آرزوها و احساساتمان.
پس بسیارمنطقی است که در بزرگسالی بعضی از کاندیداهای ازدواج را پس میزنیم: نه بخاطر اینکه برای ما نامناسباند،
بلکه برای اینکه زیادی مناسباند – زیادی متعادل، بالغ ، فهمیده و قابلاعتمادند – در حالیکه این همه درست بودن با احساسات قلبیِ ما بیگانه است.
ما با افراد نامناسب ازدواج میکنیم، چرا که ربطی بین دوستداشتهشدن و احساس خوشبختی کردن نمیبینیم.
یکی از غمانگیزترین جنبههای یک رابطه آن است که چقدر سریع به یکدیگر عادت میکنیم!
با کسی آشنا میشویم و از این آشنایی بسیار خرسندیم،
بعد همان کسی که فقط تماشای مچ دست یا شانهاش میتوانست ما را به هیجان بیاورد،
حالا میتواند در کنار ما لمیده باشد و ما کمترین احساسی از جذابیت حس نکنیم.
اگر زمانی حس کردیم با فرد نامناسبی ازدواج کرده ایم، هیچ اشکالی ندارد. لازم نیست او را ترک کنیم. تنها چیزی که باید ترک کنیم نظریه رومانتیکی ست که مفهوم غربی ازدواج در طول ۲۵۰ سال گذشته بر مبنای آن پایه گذاری شده است: این که یک آدم تمام و کمال وجود دارد که می تواند همه ی نیازهای ما را برطرف و تمام آرزوهای مان را برآورده کند.
باید دیدگاه رمانتیک مان را با این آگاهی حزن انگیز_و گه گاه خنده دار- جایگزین کنیم که هر موجود انسانی ما را دلخور، ناراحت، عصبانی، درمانده، دیوانه و دلسرد خواهد ساخت؛ و ما نیز -بدون هیچ قصدوغرضی_همین کار را با او خواهیم کرد.
شاید حس تهی بودن و ناکامل بودن ما هرگز پایان نپذیرد. اما هیچ کدام اینها غیرطبیعی و یا پیش زمینه ای برای طلاق نیست. در واقع انتخاب کسی که یک عمر خودمان را به او متعهد بدانیم، صرفا مانند این است که مشخص کنیم چه نوع اخلاق بدی را حاضریم یک عمر تحمل کنیم.
چرا با افراد نامناسب ازدواج میکنیم (کتاب جستارهایی در باب عشق)
بخشی از کتاب جستارهایی در باب عشق نوشته آلن دوباتن (چرا با افراد نامناسب ازدواج می کنیم)
جهت مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج و توضیحات بیشتر در مورد اینکه چرا با افراد نامناسب ازدواج میکنیم،
می توانید با شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی تماس حاصل فرمایید.
مرکز مشاوره در محدوده شرق تهران، جنوب تهران و در نزدیکی میدان شهدا در خیابان پیروزی واقع شده است. با ما در تماس باشید.
معرفی کتاب معیارهای انتخاب همسر / دکتر سید اصغر ساداتیان و دکتر ماهیار آذر
کتاب معیارهای انتخاب همسر به بررسی شرایط لازم برای ازدواج و اشتباهات بزرگ در انتخاب همسر می پردازد که بر اساس آخرین تحقیقات علمی ثابت شده به زبان ساده و عملی است.
امروزه آمار و ارقام نزاع های خانوادگی و طلاق تقریبا در اکثر جوامع به حد نگران کننده ای رسیده است ولی یکی از مهم ترین علل آن نه وجود اشکال در افراد بلکه در گزینش آن هاست. به عبارت دیگر، اکثر افراد با اندکی مطالعه و آگاهی، شرایط و توانایی تشکیل یک زندگی خوب و سعادتمند زناشویی را دارند ولی اشکال در این است که جفت و همراه مناسب خود را بدرستی انتخاب نکرده اند (درست مثل اینکه دو انسان بالغ سوار بر قایق بخواهند در دو جهت مخالف پارو بزنند و یا با هم هماهنگی و تفاهم نداشته باشند).
در کتاب معیارهای انتخاب همسر اشاره شده است:
انسان ها هرازگاهی حتما اشتباه می کنند اما یکی از مهمترین ویژگی های افراد موفق و خوشبخت این است که سعی و تلاش کنند تا بر اساس عقل و منطق، احتمال اشتباهشان را در موارد مهم زندگی به حداقل ممکن برسانند. زیرا در این موارد جبران اشتباه بسیار سخت و گاهی غیرممکن خواهد بود. برای مثال، در زمان رانندگی کافی است لحظه ای غفلت و اشتباهی حتی کوچک کنیم تا جان خود و یا دیگری را به خطر بیاندازیم. اهمیت انتخاب همسر نیز جزو این موارد مهم به شمار می آید.
کتاب معیارهای انتخاب همسر به فواید و مزایای ازدواج، عشق و شواهد بیولوژیک آن، تئوری الگوی عشق، تئوری دلبستگی ایمن و ناایمن، مثلث عشق، انواع صمیمیت، شناخت خود و دیگران، خصایص اصلی شخصیت، اختلالات شخصیت از جمله شخصیت هیجانی-نمایشی یا هیستریانیک، مرزی یا بینابینی، شکاک، اسکیزویید، اسکیزوتایپال، منزوی یا گوشه گیر،وابسته، وسواسی، خودشیفته و ضد اجتماعی، راه های شناسایی دروغ و دورغگو، تصورات و باورهای غلط در مورد عشق و ازدواج، چگونگی انتخاب افراد و در نهایت نکاتی که در انتخاب همسر باید به آن ها توجه کنیم.
کتاب معیارهای انتخاب همسر توسط انتشارات ما و شما به چاپ رسیده و مولفان آن دکتر سید اصغر ساداتیان و دکتر ماهیار آذر هستند.
بعضی از افرادی که برای مشاوره به روانشناس مراجعه می کنند اعتقاد دارند که دیگران (همسر، فرزند، دوست و …) باعث رنج آنها می شوند. به عنوان مثال در جلسه مشاوره می گویند، من مشکلی ندارم. مشکل از زنمه.
این فردی که نمی بیند خودش و آنچه درون او جریان دارد باعث مشکلاتش می شوند، اعتقاد دارد سایر افراد باعث آن ها هستند و او از منِ مشاور دعوت می کند درگیر جامعه شناسی و مشاهده سایر افراد شوم نه روان شناسی خود او، که یعنی نگاه کردن به درون خویش.
مراجع از من می خواهد روان درمانی نیابتی انجام دهم.
«من رو درمان نکن. زنم که اینجا نیست، درمان کن.»
درمان مراجعی که در جلسه نشسته می تواند مشکل باشد اما درمان فردی نامرئی غیرممکن است. مهم ترین نکته این است که اگر چیزی در روابط مان می لنگد، به جای اینکه دیگران را مقصر بدانیم تغییر جهت دهیم و تشخیص دهیم چطور باعث رنج خود می شویم.
به عنوان مثال:
یک مرد یکی از مشکلاتی که با همسرش دارد را به این شکل عنوان می کند:
«می خواستم سر موقع بیام مطب. همسرم حاضر نشده بود و می خواست منتظرش بمونم. می خواست برسونمش آرایشگاه و کلی معطلم کرد. باعث شد دیرم بشه و افتادیم تو جر و بحث باهم.»
در اینجا این فرد تصمیم گرفته منتظر بماند، دیر کند و رنج ببرد. اما به خاطر انتخاب های خودش زنش را مقصر می داند. او رفتارهایی که انتخاب می کند – مقصر شمردن دیگران – را نمی بیند.
سوال:
شما چطور؟ آیا با انتخاب بعضی از رفتارها دیگران را مقصر می دانید؟
فراموشی اتفاق نمی افتد: ممکن است بعضی از افراد به شما توصیه کنند، فراموش کن. اما مساله این است که ما نمی توانیم چیزی یا کسی را فراموش کنیم بلکه تمامی افکار و خاطرات ما به ناخودآگاه ما انتقال پیدا می کند. در راستای تلاش برای فراموشی، ما از سرکوبی و انکار استفاده می کنیم که در لایه های زیرین ذهن منجر به آزار و اذیت ما می شود.
تجربه هیجان:
هیجانات خود را تجربه کنید: بعد از جدایی، معمولا با هیجانات مختلفی روبه رو می شویم از جمله غم، ناراحتی، خشم و … گاهی آن احساسات به قدری دردناک هستند که از تجربه آنها طفره می رویم. در درجه اول، جدایی را پذیرفته و با ناراحتی و غم های حاصل از آن مواجه شوید. در واقع این حق شماست که ناراحت باشید.
کنارآمدن با جدایی:
با این جدایی کنار بیایید: رابطه تمام شده را بررسی کنید و به این فکر کنید چطور می توانید به خود کمک کنید و چطور می توانید با عدم حضور آن فرد، زندگی خوبی داشته باشید.
پیش بینی زندگی:
زندگی قابل پیش بینی نیست: این اصل را به خاطر بسپارید که زندگی به کسی تضمین نداده که خوشبخت باشد. هر لحظه ممکن است ما با پیشامدی غیر منتظره مواجه بشویم یا بازهم به طور طبیعی کسانی را از دست بدهیم و گریزی ازین واقعیت نیست. پذیرش این مساله مارا تسکین می دهد که تنها شما آنرا تجربه نکرده اید و اکثر افراد با این فقدان ها روبه رو می شوند.
مراجعه به روانشناس:
به مشاور یا روانشناس مراجعه کنید: اگر سوگواری شما برای این جدایی بیش از حد طول کشیده و خودتان نمی توانید آن را حل و فصل کنید، مراجعه به مشاور به شما کمک قابل ملاحظه ای می کند.
وقتی رابطه ای به سمت تمام شدن می رود، معمولا درد عاطفی زیادی به وجود می آید و به نظر میرسد یافتن راهی برای پایانی خوش غیر ممکن باشد. اگر شما خواهان پایان رابطه هستید ممکن است احساس گناه و یا دودلی داشته باشید و نگران طرد شدن یار خود باشید.
راهبردهای زیر برای پایان بخشیدن به رابطه می تواند کمک کننده باشد:
اطمینان از پایان رابطه:
اطمینان حاصل کنید که می خواهید رابطه را پایان دهید؛ از تهدید برای ترک کردن استفاده نکنید. اگر واقعا می خواهید این ارتباط را به پایان برسانید، فهرستی از دلایلی که باعث نارضایتی شما شده تهیه کنید.
انتخاب محل مناسب:
زمان و مکان مناسبی انتخاب کنید؛ اواخر هفته مثل چهارشنبه می تواند زمان مناسبی باشد. در مورد مکان بهتر است او را به رستوران، کافی شاپ یا پارک مورد علاقه خود دعوت نکنید. سعی کنید جایی باشد که برای هریک از شما معنی خاصی ندارد و در نهایت در وضعیت روانی و عاطفی نسبتا آرامی باشید.
صداقت در گفتگو:
صادق باشید؛ امید بیهوده ای به او ندهید و به او بگویید به نقطه ای رسیده اید که نمی خواهید بیشتر از این در رابطه باشید و این رابطه کارکرد مناسبی برایتان ندارد. دلایل خود را از جدایی صادقانه با او مطرح کنید. این مساله می تواند به او برای روابط بهتر در آینده کمک کند. مثلا اگر دوستش ندارید، به آرامی به او بگوئید. به او نگویید من می خواهم با مرد/زن واقعی رابطه داشته باشم. بلکه بگوئید من فکر می کنم بیشتر باید روی اعتماد به نفس خود کار کنید.
آمادگی برای واکنش بد:
برای واکنش بد آماده باشید؛ فردی که احساس می کند تخریب شده، معمولا با خشم، تعجب، شوک و یا ترس واکنش نشان می دهد. اگر با خشم پاسخ داد، سعی کنید آرامش داشته باشید و تلاش کنید او را آرام کنید. اگر شروع به فریاد زدن کرد و از کنترل خارج شد، آن مکان را ترک کنید و اجازه دهید خونسردی خود را بدست بیاورد.
ایجاد دیوارهای بتونی:
دیوارهای بتنی بین خود و طرف مقابل برای آینده ایجاد کنید؛ وقتی فرایند جدایی آغاز شد از مرزهای بین خود صحبت کنید و روشن کنید به طریق های دیگر رابطه را ادامه ندهید. مثلا پیشنهاد دهید وه به عنوان دوست باهم باشید. این می تواند به احساسات طرف مقابل بیشتر آسیب بزند.
ارزش جدایی:
سعی کنید جدایی را ارزشمند دانسته و آن را به عنوان یک شانس برای یادگیری و رشد بنگرید و اینکه در آینده از چه نوع افرادی باید دوری کنید.
بیشتر زوج ها به خاطر اینکه هر کدام سعی در تغییر دادن دیگری دارد، دچار مشکل می شوند.
(چرا شوهرم صبح ها در آماده کردن بچه ها به من کمک نمیکند؟ چرا همسرم آنچه را که من برای خانواده انجام میدهم درک نمیکند؟ چرا زنم همیشه میخواهد سر از کار من در آورد؟)
بیشتر ما ناخودآگاه از دیگران عیب جویی میکنیم و به این صورت اضطراب مان افزایش می یابد.
(چرا همسرم از هر کاری که من انجام می دهم، انتقاد میکند؟ چطور او میتواند انقدر خودخواه باشد؟)
تحلیل علمی:
جان گاتمن دانشمند روابط زوجی، چگونگی اثرگذاری نامطلوب این فرایند دو جانبه انتقاد و عیب جویی کردن بر ازدواج ها را شرح داد. زمانی که ما به ناراحتی هایمان فکر میکنیم، در تحلیل آنچه همسرانمان انجام میدهند و باعث ناراحتی مان میشوند و یا آنچه برای شادی مان انجام نمیدهند، ماهر میشویم.
خیلی مشکل است که ببینیم آنچه که ما خودمان انجام میدهیم، موجب گیر افتادن مان می شود. بیشتر ما دیگران را برای تغییر کردن، تحت فشار قرار میدهیم و آن ها هم سعی میکنند در همان موقعیت باقی بمانند و تغییر نکنند. در یک زمان ممکن است شخص در پاسخ به فشارهای عاطفی تغییر کند اما این تغییرات معمولا با ناخشنودی و رنجش که به صورت آشکار یا پنهان بروز پیدا میکند، همراه خواهد بود که شاید ظاهر قضیه فرق کند اما فرایند کشمکش ارتباط ادامه خواهد داشت.
راه حل:
راه حل ممکن این مشکل، تمرکز بر خود به جای تمرکز بر دیگران است.
جهت تماس و گرفتن وقت مشاوره می توانید از طریق شماره تلفن ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی – خانم راحله صادقی تماس حاصل نمایید و یا می توانید از طریق ID تلگرام rahelesadeghi66 با خانم راحله صادقی در تماس باشید.