هوش هیجانی چیست؟ تعریف و مولفه ها

هوش هیجانی

هوش هیجانی چیست؟ 

هوش هیجانی یا EI به درک، کنترل و ارزیابی احساسات اشاره دارد. برخی از محققان پیشنهاد می کنند که هوش هیجانی
را می توان آموخت و تقویت کرد، در حالی که برخی دیگر استدلال می کنند که این یک ویژگی ذاتی است.

توانایی بیان و مدیریت احساسات ضروری است، اما توانایی درک، تشخیص و واکنش به احساسات دیگران نیز ضروری است.

دنیایی را تصور کنید که در آن نمی توانید بفهمید که دوستی غمگین است یا همکلاسی اش عصبانی است.

روانشناسان از این دانش به عنوان هوش هیجانی یاد می کنند و حتی برخی از کارشناسان معتقدند که می تواند
از ضریب هوشی در موفقیت کلی فرد در طول زندگی مهم تر باشد.

چرا هوش هیجانی حیاتی است؟

هوش هیجانی عبارت است از «توانایی نظارت بر احساسات خود و دیگران، تمایز قائل شدن بین احساسات مختلف
و برچسب گذاری مناسب آنها و استفاده از اطلاعات هیجانی برای هدایت تفکر و رفتار»

داشتن سطح بالاتری از هوش هیجانی به فرد این امکان را می دهد که با دیگران همدلی کند، ارتباط موثر برقرار کند
و هم از خود و هم از نظر اجتماعی آگاه باشد. نحوه واکنش افراد به خود و دیگران بر انواع محیط ها تأثیر می گذارد.

زندگی در این دنیا به معنای تعامل با انواع مختلف افراد و تغییر مداوم با شگفتی های متحول کننده زندگی است.

باهوش بودن از نظر عاطفی کلید واکنش فرد به آنچه زندگی می اندازد، است. علاوه بر این، این یک عنصر اساسی برای
شفقت و درک دلایل عمیق تر در پشت اعمال دیگران است.

این باهوش ترین افراد نیستند که موفق ترین یا کامل ترین افراد در زندگی هستند. بسیاری از افراد از نظر تحصیلی ن
ابغه هستند و در عین حال از نظر اجتماعی ناتوان و در حرفه یا روابط صمیمانه خود ناموفق هستند.

توانایی فکری یا بهره هوشی (IQ) به تنهایی برای رسیدن به موفقیت در زندگی کافی نیست. بدون شک، ضریب هوشی
می‌تواند به ورود به دانشگاه کمک کند، اما هوش هیجانی (EI) به شما کمک می‌کند تا هنگام مواجهه با امتحانات نهایی،
استرس و احساسات را مدیریت کنید.

IQ و EI در کنار هم وجود دارند و زمانی که از یکدیگر ساخته می شوند بیشترین تأثیر را دارند.

هوش عاطفی برای رهبرانی که لحن سازمان خود را تعیین می کنند نیز ارزشمند است. اگر رهبران فاقد هوش هیجانی
باشند، می‌تواند عواقب گسترده‌تری داشته باشد و در نتیجه مشارکت کارکنان کمتر و نرخ جابجایی بالاتری داشته باشد.

در حالی که ممکن است فردی از نظر فنی در شغل خود برتر باشد، اگر نتواند به طور موثر با تیم خود ارتباط برقرار کند
یا با دیگران همکاری کند، این مهارت های تخصصی نادیده گرفته می شود. با تسلط بر هوش هیجانی،
فرد می تواند در هر جایی تاثیر مثبت بگذارد و به پیشرفت موقعیت و شغل خود در زندگی ادامه دهد.

EI هنگام برخورد با موقعیت های استرس زا مانند رویارویی، تغییر و موانع حیاتی است. هوش عاطفی به فرد کمک می کند
تا روابط قوی تری ایجاد کند، در کار یا مدرسه موفق شود، به اهداف شغلی و شخصی خود دست یابد، همچنین
استرس گروهی را کاهش دهد، تعارضات را خنثی کند و رضایت شغلی را افزایش دهد.

همچنین می تواند به ارتباط با احساسات درونی فرد کمک کند، هدف را به عمل تبدیل کند و تصمیمات آگاهانه ای در
مورد آنچه که برای خود اهمیت دارد، بگیرد.

در این مواقع، مهم است که به یاد داشته باشیم که مهربانی را تمرین کنیم،
و ارتباط با احساساتمان می تواند به ما در انجام این کار کمک کند.

مولفه های هوش هیجانی

چگونه یک فرد از نظر عاطفی باهوش می شود؟ در زیر به این خواهیم پرداخت که برای یادگیری بهبود مهارت‌های
هوش هیجانی (EI) چه کاری می‌توان انجام داد.

هوش هیجانی به توانایی تشخیص معانی احساسات و استدلال و حل مسئله بر اساس آنها اشاره دارد .

با کار بر روی این مهارت ها و بهبود آنها می توان از نظر عاطفی باهوش تر شد و در نتیجه موفق تر شد

آگاهی و درک عاطفی

خودآگاهی یا توانایی شناخت و درک احساسات خود، یک مهارت حیاتی هوش هیجانی است.

با این حال، فراتر از اعتراف به احساسات خود، آگاهی از تأثیر اعمال، حالات و احساسات خود بر سایر افراد است.

طبق تحقیقات تاشا اوریش، روانشناس سازمانی، ۹۵ درصد افراد معتقدند که خودآگاه هستند.

با این حال، تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد واقعاً هستند، که می تواند برای افرادی که با آنها ارتباط برقرار می کند، مشکل ایجاد کند.

بودن با افرادی که خودآگاه نیستند می تواند ناامید کننده باشد و منجر به افزایش استرس و کاهش تشویق شود.

برای رسیدن به خودآگاهی، فرد باید توانایی نظارت بر احساسات خود را داشته باشد و در عین حال واکنش‌های هیجانی
مختلف را تشخیص دهد و هر احساس متمایز را به درستی شناسایی کند.

افراد خودآگاه همچنین می توانند ارتباط بین چیزهایی که احساس می کنند و نحوه عملکردشان را تشخیص دهند.

این افراد همچنین نقاط قوت و ضعف خود را تصدیق می کنند، به روی داده ها و تجربیات جدید باز هستند و
از تبادلات خود با دیگران درس می گیرند.

علاوه بر این، افرادی که خودآگاهی را حفظ می کنند، دارای حس شوخ طبعی خوبی هستند، به خود و توانایی های
خود اطمینان دارند و می دانند که دیگران چگونه آنها را درک می کنند.

در اینجا چند نکته برای بهبود خودآگاهی وجود دارد:

  • از دیگران بازخورد سازنده بخواهید.
  • یک دفتر خاطرات از افکار و احساسات خود داشته باشید.
  • تمرکز حواس را تمرین کنید – مدیتیشن را امتحان کنید.
  • با دقت به افکار و احساسات خود توجه کنید.
  • به دنبال علایق خود باشید و کاری را انجام دهید که باعث خوشحالی شما می شود.
  • مهارت های جدید بیاموزید و برای خود اهداف تعیین کنید.
  • به تجربیات خود فکر کنید و سپاسگزار باشید.
  • روزانه از خودگویی مثبت استفاده کنید.
  • روی ایجاد ذهنیت رشد کار کنید.

خود تنظیم عاطفی (مدیریت احساسات)

هوش هیجانی علاوه بر آگاهی از احساسات خود و تأثیری که بر دیگران می گذارد، مستلزم تنظیم و مدیریت هیجانات است.

این بدان معنا نیست که احساسات را از دید خود دور کنید و اساساً آنها را “قفل کنید” و از این رو احساسات واقعی
خود را پنهان کنید. این فقط به معنای انتظار برای زمان و مکان مناسب برای بیان آنهاست.

خودتنظیمی همه چیز در مورد برقراری ارتباط مناسب با احساسات خود در زمینه است. یک واکنش تمایل به غیر ارادی دارد.

هرچه فرد با هوش هیجانی خود هماهنگ تر باشد، راحت تر می تواند از یک واکنش فوری به یک پاسخ سنجیده تبدیل شود.

بسیار مهم است که به یاد داشته باشید مکث کنید، نفس بکشید، خود را جمع و جور کنید، و آنچه را که برای مدیریت
احساسات لازم است انجام دهید.

این می تواند برای خود معنایی داشته باشد، مانند پیاده روی یا صحبت با یک دوست، به طوری که فرد بتواند به تنش و
ناملایمات به طور مناسب و عمدی پاسخ دهد.

آنهایی که در خودتنظیمی مهارت دارند، منعطف هستند و به خوبی با تغییر سازگار هستند. آنها همچنین برای مدیریت
درگیری و پخش موقعیت های ناراحت کننده یا دشوار مناسب هستند.

افرادی که مهارت های خودتنظیمی سالمی دارند نیز وجدان کاری بالایی دارند. آنها در مورد اینکه چگونه بر دیگران تأثیر
می گذارند فکر می کنند و مسئولیت اعمال خود را می پذیرند.

در اینجا چند نکته برای بهبود خودتنظیمی وجود دارد:

  • به چالش ها به عنوان فرصت نگاه کنید.
  • مراقب افکار و احساسات باشید.
  • مهارت های تحمل پریشانی و اضطراب را ایجاد کنید.
  • روی پذیرش بازتاب ها و احساسات کار کنید.
  • راه هایی برای مدیریت احساسات دشوار پیدا کنید.
  • مهارت های ارتباطی و اجتماعی را تمرین کنید.
  • تشخیص دهید که فرد در نحوه پاسخ دادن حق انتخاب دارد.
  • برای تغییر پاسخ های عاطفی و الگوهای فکری از قالب بندی مجدد شناختی استفاده کنید.

همدلی اجتماعی (درک عواطف)

همدلی یا توانایی درک احساسات دیگران برای تکمیل هوش هیجانی بسیار مهم است.

با این حال، چیزی فراتر از توانایی تشخیص حالات عاطفی دیگران را شامل می شود. همچنین بر پاسخ های فرد به
افراد بر اساس این دانش تأثیر می گذارد.

وقتی احساس می کند کسی احساس غمگینی یا ناامیدی می کند، چگونه پاسخ می دهد؟ فرد ممکن است با دقت و
توجه بیشتری با آنها رفتار کند، یا ممکن است برای بهبود خلق و خوی آنها فشار بیاورد.

همدلی به فرد اجازه می دهد تا پویایی اقتدار را که اغلب بر روابط اجتماعی، به ویژه در محل کار، تأثیر می گذارد، درک کند.

این برای هدایت تعاملات روزانه فرد با افراد مختلف ضروری است. در واقع، مشخص شد که همدلی به عنوان
مهارت رهبری درجه یک است.

رهبرانی که در همدلی مهارت دارند بیش از ۴۰ درصد در مربیگری، مشارکت دادن دیگران و تصمیم گیری
عملکرد بهتری دارند.

در یک مطالعه متفاوت، محققان دریافتند که رهبرانی که نسبت به همکاران خود همدلی و انتقاد سازنده بیشتری
نشان می دهند، توسط سرپرستان خود عملکرد بهتری دارند.

کسانی که در این عنصر صلاحیت دارند می توانند تشخیص دهند که چه کسی قدرت را در روابط مختلف حفظ می کند.

آنها همچنین درک می کنند که چگونه این نیروها بر احساسات و رفتارها تأثیر می گذارند.

به همین دلیل، آنها می توانند موقعیت های مختلفی را که به چنین دینامیک قدرت وابسته است، به دقت تجزیه و تحلیل کنند.

در اینجا چند نکته برای بهبود همدلی اجتماعی وجود دارد:

  • مایل به اشتراک گذاری احساسات باشید.
  • به دیگران گوش دهید.
  • مدیتیشن را تمرین کنید.
  • درگیر هدفی مانند یک پروژه اجتماعی باشید.
  • با افراد جدید ملاقات کنید و صحبت کنید.
  • سعی کنید خود را به جای شخص دیگری تصور کنید.

مهارت های اجتماعی (استفاده از احساسات)

توانایی تعامل خوب با دیگران یکی دیگر از جنبه های حیاتی هوش هیجانی است. مهارت های اجتماعی جامد
به افراد اجازه می دهد تا روابط معناداری با دیگران ایجاد کنند و درک قوی تری از خود و دیگران ایجاد کنند.

درک صحیح عاطفی فراتر از درک عواطف خود و دیگران است. فرد همچنین باید این اطلاعات را در تعاملات و
ارتباطات روزانه خود به کار گیرد.

در محیط های کاری یا حرفه ای، مدیران از طریق ایجاد روابط و ارتباطات با کارکنان سود می برند.

کارگران از ایجاد یک رابطه محکم با رهبران و همکاران سود می برند. برخی ترجیح می دهند از تعارض اجتناب کنند،
اما مهم است که به مسائلی که به درستی به وجود می آیند، رسیدگی شود.

تحقیقات نشان می‌دهد که هر تعارض بدون رسیدگی می‌تواند تقریباً هشت ساعت از زمان شرکت را برای فعالیت‌های
غیرمولد، منابع آسیب‌رسان و روحیه تلف کند.

مهارت های اجتماعی ضروری شامل گوش دادن فعال، ارتباط کلامی، ارتباط غیرکلامی، رهبری و متقاعدسازی است.

در اینجا چند نکته برای بهبود مهارت های اجتماعی آورده شده است:

  • سوالات باز بپرسید.
  • یخ شکنی هایی را پیدا کنید که به شروع گفتگو کمک می کنند.
  • تماس چشمی خوب را تمرین کنید.
  • گوش دادن فعال را با تمام بدن تمرین کنید.
  • به مهارت های اجتماعی دیگران توجه کنید.
  • به دیگران علاقه نشان دهید و از آنها سؤالات شخصی بپرسید.
  • مراقب زبان بدن خود و دیگران باشید.

در محل کار

هوش هیجانی شامل نشان دادن شفقت واقعی، همدلی با نیازهای افراد و تشویق به رشد شخصی مداوم افراد است.

هنگامی که یک رهبر احساسات پیروان خود را در نظر می گیرد، سپس یاد می گیرد که چگونه با آنها به بهترین شکل تعامل کند.

۱. قرض دادن یک گوش دلسوز به یک همکار ناامید

کارمندان به ناچار ناراحت می شوند، روحیه بدی دارند، بحث می کنند و معمولاً روزهای بدی خواهند داشت.
در عمل، شفقت، درک و آگاهی از نشانه های قطعی هوش هیجانی هستند.

آگاهی از حالات عاطفی دیگران و واکنش به آن نشان دهنده درک این موضوع است که همه انسان ها احساسات شدیدی
را تجربه می کنند و می گوید که احساسات یک فرد مهم است.

۲. گوش دادن به دیگران با احترام

آیا تا به حال به کنفرانسی رفته اید که به نظر می رسد همه در مورد یکدیگر صحبت می کنند و
سعی می کنند حرف آخر را بزنند؟

این تنها نشانه ای از تسلط بر نفس و عدم توجه به دیگران نیست. اینها همچنین نشانه هایی از
کمبود هوش هیجانی هستند.

وقتی افراد اجازه صحبت کردن دارند و دیگران بدون وقفه مداوم گوش می دهند، نشانه خوبی از EI است.
این نشان دهنده احترام متقابل بین طرفین است و به احتمال زیاد منجر به نتیجه گیری سازنده در جلسات می شود.

۳. انعطاف پذیر بودن

انعطاف پذیری یک اصطلاح مهم در سازمان های امروزی است. ایجاد انعطاف پذیری در نحوه عملکرد افراد می تواند
تفاوت بین حفظ بهترین کارگران و بیرون رفتن از درب باشد.

رهبران باهوش عاطفی نیازهای در حال تغییر دیگران را درک می کنند و به جای تلاش برای اعمال محدودیت های سفت
و سخت در مورد نحوه انجام کار افراد، آماده همکاری با آنها هستند.

آنها انتظار ندارند که همه در ساعات کاری خود کار کنند، اولویت های یکسانی داشته باشند یا دقیقاً با همان ارزش ها زندگی کنند.

در بهداشت و درمان

۱. صبور بودن با افراد آسیب دیده

در مراقبت های بهداشتی، انتظار می رود که پزشکان و پرستاران مجبور باشند افراد دردمند را مدیریت کنند.
هوش هیجانی نه تنها امکان مراقبت بهتر از بیمار را فراهم می کند، بلکه به مراقبت از خود نیز کمک می کند.

به عنوان مثال، اگر یک بیمار در حال شلاق زدن باشد، و فرد بتواند ببیند که درد دارد، کمتر احتمال دارد که
جنگجوی او را شخصاً درک کند و بهتر با او رفتار کند.

۲. عمل به عنوان رهبر موثر

در مراقبت‌های بهداشتی، وجود رهبران تأثیرگذار، محیطی قابل اعتماد با تیمی مفید، تفکر انتقادی و مراقبت
با کیفیت بیمار و خانواده‌محور ضروری است.

هوش هیجانی بالاتر به متخصصان مراقبت های بهداشتی اجازه می دهد تا بهتر به بیماران پاسخ دهند و واکنش
نشان دهند. مطالعات ارتباط بین هوش هیجانی و نتایج مثبت بیمار را نشان داده اند.

۳. واکنش بهتر به موقعیت های استرس زا

موقعیت های متعدد در مراقبت های بهداشتی شامل یک موقعیت اضطراری شامل سناریوی زندگی یا مرگ است.

پزشکان و پرستاران باید احساسات خود را بررسی کنند. حضور در مراقبت های بهداشتی یک حرفه بسیار احساسی
است و آگاهی از احساسات خود در هنگام بروز آنها کلید مراقبت از خود است.

تعامل با بیماران می تواند باعث شادی شدید یا غم و اندوه عمیق شود و این نوسانات می تواند کاملا خسته کننده باشد.

توانایی مقابله با این احساسات، استراحت کردن و درخواست کمک در مواقع نیاز نمونه دیگری از هوش هیجانی خوب
است که پرستاران باید تمرین کنند.

نکاتی برای بهبود EI

خودآگاه تر باشید

آگاهی از عواطف و پاسخ های عاطفی خود به دیگران می تواند هوش هیجانی فرد را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.

دانستن زمانی که فرد احساس مضطرب یا عصبانیت می کند می تواند به پردازش و انتقال آن احساسات به گونه ای
کمک کند که نتایج سالمی را به همراه داشته باشد.

احساس دیگران را تشخیص دهید

هوش عاطفی می تواند با خود بازتابی شروع شود، اما اندازه گیری نحوه درک دیگران از رفتار و ارتباطات ضروری است.
تنظیم پیام خود بر اساس نحوه دریافت، بخشی جدایی ناپذیر از هوش هیجانی بودن است.

گوش دادن فعال را تمرین کنید

افراد به صورت کلامی و غیرکلامی ارتباط برقرار می کنند، بنابراین گوش دادن و نظارت بر واکنش های بالقوه مثبت و منفی
ضروری است. وقت گذاشتن برای شنیدن دیگران همچنین نشان دهنده سطحی از احترام است که می تواند پایه ای برای روابط سالم باشد.

به وضوح ارتباط برقرار کنید

مهارت های ارتباطی قوی برای هوش هیجانی حیاتی است. دانستن اینکه چه چیزی را بیان یا بنویسید و چه زمانی باید
اطلاعات ارائه دهید برای ایجاد روابط قوی بسیار مهم است.

به عنوان مثال، به عنوان یک مدیر در یک محیط کاری، برقراری ارتباط با انتظارات و اهداف مورد نیاز است تا همه را در یک
صفحه نگه دارد.

مثبت بمان

نگرش مثبت فوق العاده مسری است. افراد باهوش عاطفی قدرت کلمات مثبت، ایمیل های تشویق کننده و حرکات دوستانه
را درک می کنند. هنگامی که فرد می تواند در یک موقعیت استرس زا نیز مثبت بماند، می تواند به دیگران کمک کند آرام بمانند.

همچنین می تواند حل مشکل و همکاری بیشتر را تشویق کند.

همدلی کنید

فکر کردن به اینکه دیگران چگونه ممکن است احساس کنند یک کیفیت اساسی هوش هیجانی است. این بدان معناست
که شما می توانید با احساساتی که ممکن است خود را احساس نمی کنید همدلی کنید و به گونه ای پاسخ دهید که
برای دیگران محترمانه و آرامش بخش باشد.

روشن فکر بودن

افراد باهوش عاطفی راحت هستند زیرا شنوندگان خوبی هستند و می توانند دیدگاه های دیگر را در نظر بگیرند و درک کنند.

آنها همچنین پذیرای یادگیری چیزهای جدید و پذیرش ایده های بدیع هستند.

به بازخورد گوش دهید

بسیار مهم است که از آن دسته افرادی باشید که می توانند بازخوردها را بشنوند، خواه این بازخورد در ارائه اخیر مثبت
باشد یا توصیه های انتقادی تر در مورد اینکه چگونه باید وظایف را به طور کارآمدتر انجام دهید.

پذیرا بودن از بازخورد به معنای پذیرفتن مسئولیت اعمال خود و تمایل به بهبود نحوه ارتباط با دیگران است.

تحت فشار آرام بمانید

برخورد با موقعیت های استرس زا با نگرش آرام و مثبت ضروری است. فشارها می تواند به سرعت تشدید شود،
در درجه اول زمانی که افراد تحت ضرب الاجل کار می کنند، بنابراین ثابت ماندن و تمرکز بر یافتن راه حل به همه کمک
می کند تا اهداف خود را تکمیل کنند.

 



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , ,

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *