لینک تماس با ما / مرکز مشاوره خانواده شرق تهران جهت اخذ نوبت ، مشاوره حضوری و تلفنی در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و سکس تراپی
شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج و سکس تراپی)
خاطره ای از استاد شفیعی کدکنی
نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم…
(استادکدکنی حالا خودش هم گریه می کند…)
پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!…
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما……..
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم
دست کردم توی جیبم، ۱۰۰ تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان….
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها ۱۰ تومان عیدی داد؛ ۱۰ تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
داستان کوتاه ـ کار خیر
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: “باز کنید؛ می فهمید”.
باز کردم، ۹۰۰ تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: “از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند.”
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید ۱۰۰۰ تومان باشد، نه ۹۰۰ تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم…
گفتم: “چه شرطی؟”
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم
لینک تماس با ما / مرکز مشاوره خانواده شرق تهران جهت اخذ نوبت ، مشاوره حضوری و تلفنی در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و سکس تراپی
شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج و سکس تراپی)
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. کشاورز به او گفت:
«برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد میکنم.
اگر توانستی دم یکی از این گاوها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.»
مرد قبول کرد. اولین در طویله که بزرگترین در هم بود باز شد.
باور کردنی نبود، بزرگترین و خشمگینترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود بیرون آمد.
گاو با سم به زمین میکوبید و به طرف مرد جوان حمله برد.
جوان خود را کنار کشید و گاو از مرتع گذشت.
دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد.
گاو کوچکتر از قبلی بود اما با سرعت حرکت میکرد. جوان پیش خودش گفت:
«منطق میگوید این را هم ول کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.»
سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود بیرون پرید.
پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد اما گاو دم نداشت!
زندگی پر از ارزشهای دست یافتنی است ا
ما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود.
برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
مرکز مشاوره در شرق تهران و در محدوده میدان شهدا ، خیابان پیروزی، خیابان شکوفه واقع شده
و به راحتی از طریق مترو شهدا و مترو ابن سینا در دسترس می باشد.
یک فیلم کمدی درام به کارگردانی مشترک الیور ناکاشه و اریک تولدانو است
این فیلم در سال ۲۰۱۱ در کشور فرانسه ساخته شده است و بر اساس داستانی واقعی است. یک نویسنده ثروتمند به دلیل سقوط با چتر از گردن به پایین کاملا فلج شده و هیچ حسی ندارد. بسیار بداخلاق و غیر قابل تحمل شده و سعی دارد از افسردگی احتمالی فرار کند و در صدد استخدام یک پرستار می باشد. با استخدام شخصی به نام دریس همه چیز متحول می شود.
دریس شخصی است که به خاطر سرقت در زندان بوده و بصورت تصادفی به این خانه راه پیدا می کند و استخدام می شود. آمدن دریس زندگی را زیر و رو می کند و این آغازی است از یک فیلم کمدی و جذاب.
فیلم دست نیافتنی ها ـ The Intouchables
امتیاز IMDB این فیلم : ۸/۶
امتیاز منتقدین : ۷۵
بازیگران:
François Cluzet… Philippe , Omar Sy…Dress, Audrey Fleurot… Magalie
زمان: ۱۱۲ دقیقه
دیدن این فیلم را به همه شما پیشنهاد می کنم.
این فیلم بی نظیر بود. با توجه به اینکه براساس داستانی واقعی است، تاثیر بسیار زیادی در مورد ارتباط با افراد ناتوان می تواند در ذهن ما ایجاد کند. بسیار ساده اما شگفت انگیز و در عین حال سرگرم کننده
جهت کسب هر گونه اطلاعات در زمینه مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج می توانید با شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی متخصص امور خانواده و ازدواج تماس حاصل فرمایید.
مرکز مشاوره و روانشناسی در محدوده خیابان پیروزی / خیابان شکوفه و میدان شهدا بوده و دسترسی آن از طریق مترو شهدا و مترو ابن سینا به سادگی امکان پذیر می باشد.
با همکاری اعضای سازمان نظام روانشناس
خانم راحله صادقی
مشاوره فردی، مشاوره کودک و نوجوان، مشاوره برای ازدواج
مدت زمان مشاوره: ۵۰ دقیقه، محیطی آرام و به دور از استرس
فصل اول: یک جای کار می لنگد
فصل دوم: چگونه از حقایق زندگی مان اجتناب می کنیم
فصل سوم: امتناع از پذیرفتن
فصل چهارم: بمیرید پیش از آنکه بمیرید
فصل پنجم: گشوده بودن به حقیقت
فصل ششم: پذیرفتن
کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم در ظاهر درباره رواندرمانی است، در واقع درباره معنای آدم بودن است. همه ما به خودمان دروغ میگوییم تا از درد در زندگیمان اجتناب کنیم. از این رو، همه به عنوان آدمهایی ناقص و ناکامل با هم برابریم؛ پس میتوانیم با شأن برابر با هم گفتگو کنیم و موظف به بیان حقایق به خود و دیگران هستیم. با این کار، یعنی دیدن دروغهایی که به خود میگوییم و مواجهه با حقایقی که از آنها اجتناب میکنیم، راهی را برای زیستن در حقیقت و با یکدیگر مییابیم. شنیدن حقیقت از دیگری به معنای تسلیم او شدن نیست، بلکه به این معناست که به چیزی بزرگتر تسلیم شدهایم:
حقیقت، واقعیت. وقتی شما به این کاروان که در منزل های متعدد توقف می کند، می پیوندید، ممکن است خودتان را ببینید. در مردم، در داستان ها، در دروغ هایی که آن ها به خوشان می گویند و در حقایقی که ما همه مجبوری در زندگی با آن ها رو به رو شویم. و در این سفر همچنان که دروغ های شما ناپدید می شوند، شاید شما آن کسی را که هستید و همواره بوده اید کشف کنید، چیزی نامیده نشدنی، وصف ناپذیر و اساسا ناشناختنی – یک راز.
بیایید نگاهی بیندازیم به حقایقی که همیشه در پس دروغ هایمان پنهان کرده ایم.
بخشی از کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم
همه ما درد زندگی را چشیده و در سیلاب آن غرقه شده ایم. حقیقت ما رافرا گرفته است، اما با دروغ هایی که به خود میگوییم از آن دوری میجوییم ؛ دروغ هایی که تشخیص شان نمی دهیم و هرگز قصد گفتن آنها را ندارم . متاسفانه این دروغ ها ، که ممکن است نخست جان ما را نجات داده باشند، در بلند مدت بد ترین دشمنان ما و علت رنج ها بیشتر میشوند.
غافل از اینکه دروغ هایمان اشتباه اند و با تصور که خودمان در اشتباه ایم به دنبال کمک میگردیم .گمان میکنیم شکسته شده ایم، در حالی که دروغ هایمان اند که شکسته میشوند و به احساساتمان اجازه بروز میدهند . با فرار از احساساتمان ، دروغ های بیشتری به خود میگوییم که رنج های بیشتری ایجاد میکنند.
اگر آنچه در ما « اشتباه » است به آنچه درست است ، رهنمون شود ، چه؟
چه میشود اگر لازم باشد فرار را متوقف کنیم و باز گردیم و آنچه از آن میترسیم ، بپذیریم. روبه رو شدن با حقایق زندگی مان نه تنها علل رنج های ما را آشکار میکند ، بلکه به ما توانایی روبه رو شدن با آن حقایق را میدهد.
قرار گرفتن در ارتباط با یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در جایگاه یک شریک عاطفی، فرزند، والد
یا در قالب یک ارتباط دوستانه، تجربه ای دشوار و در بسیاری از موارد فرساینده است.
ویژگی های متمایز کنندهٔ افراد اختلال شخصیت خودشیفته
احساس برخورداری از قدرت
استعداد
زیبایی و موفقیتهای بی انتها
باور به خاص بودن و استثنایی بودن خود
رفتار و منش تکبرآمیز
احساس اغراق شده ای از محق و متوقع بودن در شرایط مختلف
فقدان حس همدلی
افراد با اختلال شخصیت خودشیفته، در عین ناتوانی از شناسایی و پاسخ به نیازهای دیگران، نیاز سیری ناپذیر به موارد زیر دارند
دریافت تائید و تحسین
توقع احترام
قدردانی و برخوردهای ویژه از اطرافیان خود
و احساس سرخوردگی شدیدی را، هنگامی که این انتظارات به طور کامل برآورده نمیشوند، تجربه میکنند.
ارضا نشدن نیاز شدید یک فرد خودشیفته به تحسین، توجه و احترام، در حین یک رابطه، منجر به بی ارزش شدن کامل آن رابطه در ذهن او و جستجو برای ارضا از منابع دیگر میشود.
در چه شرایطی رابطه با یک فرد با اختلال شخصیت خودشیفته می تواند بسیار جذاب و رویاگونه باشد:
پذیرش خود یا دیگران، به عنوان موجودیتی متشکل از وجوه خوب و بد، برای یک فرد خودشیفته دشوار است.
بر همین اساس، آنها ممکن است در شروع رابطه، تصویر بی نقصی از خود را، به طرف مقابل نشان دهند، و یا چنین تصوری را از طرف مقابل به او انعکاس دهند.
در چنین شرایطی، رابطه با یک فرد اختلال شخصیت خودشیفته، در شروع خود، میتواند بسیار جذاب و رویاگونه باشد.
به مرور زمان، و با آشکار شدن نقاط ضعف و محدودیت های طبیعی هر یک از طرفین، ناتوانی فرد خودشیفته از پذیرش هرگونه انتقاد، و در عین حال، انتظار بی نقص بودن از طرف مقابل، منتهی به احساس سرخوردگی شدید و افول رابطه خواهد شد.
با افزایش انتظارات و توقعات فرد خودشیفته، و از طرفی بی توجهی او به انتقادات و خواسته های طرف مقابل، احساس جراحت و کاهش تدریجی اعتماد به نفس، در آن سوی رابطه اجتناب ناپذیر خواهد بود.
دشوارترین قسمت رابطه با افراد اختلال شخصیت خودشیفته
یکی از دشوارترین قسمت های رابطه با افراد خودشیفته، فقدان یا کمبود قدرت همدلی در آنان است
که منجر به احساس تنهایی در طرف مقابل رابطه، و تجربهٔ دوری روانی، علیرغم حضور فیزیکی در کنار یکدیگر، میشود.
باید تاکید کرد که ناتوانی از همدلی، در یک فرد خودشیفته، بیش از هر چیز، نشانهٔ یک اختلال، و نه یک نفرت یا بیرحمی آگاهانه، است.
در عین حال، احساس نادیده گرفته شدن، مهم نبودن، و مردد بودن دائمی میان ماندن یا رها کردن رابطه،
تجربه های هیجانی مشترک در میان بسیاری از کسانی است که در ارتباط عاطفی با یک فرد خودشیفته قرار دارند.
قرار گرفتن تحت سوء استفاده، یک تجربهٔ مشترک در میان بسیاری از افرادی است که در رابطهٔ نزدیک با یک فرد خودشیفته قرار دارند.
از جمله شایع ترین انواع سوء استفاده در افراد خودشیفته، نادیده گرفتن، عدم مراقبت، حمله های کلامی در قالب سرزنش و انتقادگری مفرط، دروغگویی و رفتارهای تحقیر آمیز است.
برای بسیاری از افراد خودشیفته، شناسایی و پذیرش الگوهای ناسالم و مخرب در طرز فکر و رفتارشان، دشوار است،
و این موضوع یکی از مهمترین موانع جستجوی کمک حرفه ای توسط آنان است.
برهمین اساس میتوان گفت نخستین گام برای کمک به یک فرد مبتلا به اختلال خودشیفتگی و بهبود رابطه با او،
تلاش برای درک همدلانه، شناسایی الگوهای ناسالم، به رسمیت شناختن وجود یک مشکل، و انتقال این آگاهی به فرد مبتلا به اختلال است.
کتاب درآمدی بر روانشناسی امید ـ تئوری انتخاب ـ ترجمه دکتر علی صاحبی
مقدمه کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
دکتر علی صاحبی در مقدمهی کتاب تئوری انتخاب میگوید یادگیری تئوری انتخاب نورامید را دل ما زنده نگهمیدارد که:
ما برآیند نیروها و عوامل بیرونی نیستیم.
ما قربانی گذشته خود نیستیم.
ما بازیچه لایههای زیرین مغز و هورمون ها نیستیم.
ما رفتار خود را انتخاب میکنیم و تاکنون نیز چنین کردهایم.
و این امید همانی است که قدرت معنابخشی به زندگی را در ما بیشتر میکند. باور میکنیم که بیش از آنکه شرایط بیرونی بر زندگی ما سلطه داشته باشد، این درون ماست که باعث حال خوب، احساس رضایت و خوشبختی ما میشود. آن وقت حتی با مکان بهدنیا آمدنمان، و با تمام چیزهایی که در اختیار و انتخاب ما نبوده به صلح میرسیم.
بذر تمام بدبختیهای ما در سالهایی کاشته میشود که با آدمهایی سر و کار داریم که معتقدند، نه تنها دریافتهاند چه چیزهایی برای خودشان درست است، بلکه صلاح دیگران را نیز میدانند.
آنها با توسل به این اکتشاف خود و سنت مخربی که هزاران سال است بر فکر آنها سایه افکنده، احساس میکنند وظیفه دارند ما را مجبور کنند کاری را که از نظر آنها درست است، انجام دهیم.
بزرگترین بدبختی انسان نحوه مقاومتش در برابر این اجبار است؛ نظریه انتخاب مخالف سنت باستانی، من صلاح تو را میدانم، است.
کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
تئوری انتخاب از جمله شاخه های روانشناسی جدید است و می گوید که باید از کنترل گری پرهیز کرد و کنترل گری را به عنوان عامل تخریب کننده ی رابطه معرفی می کند و کنترل درونی را در مقابل کنترل بیرونی توصیه می کند .
این روانشناسی جدید به ما می آموزد که آنچه انجام می دهیم و احساس می کنیم , از جمله بدبختی ما , حاصل انتخاب خود ماست . بنابراین اگر می خواهیم احساس بهتری داشته باشیم باید به نحوی زندگی مان را تغییر دهیم . در اغلب موارد این کار بدین معناست که چنانچه با دیگران مشکل داریم , برای حل آن باید با دقت بیشتری به رفتارهای خودمان توجه کنیم .
تئوری انتخاب توضیح می دهد که افراد چرا و چگونه رفتار می کنند .
این نظریه شیوه ی کارکرد مغز آدمی را برای صدور رفتار تبیین می کند .
تئوری انتخاب معتقد است که هر آنچه از ما سر می زند یک رفتار است : غذا خوردن , دعواکردن , خشمگین شدن , غمگین و افسرده شدن , نگران و مضطرب شدن و … . تمام رفتارهای ما از درون ما برانگیخته می شوند و معطوف به هدفی هستند . هدف هر رفتار , ارضای یکی از پنج نیاز اساسی ماست.
پنج نیاز اساسی در کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
عشق و احساس تعلق
پیشرفت (قدرت)
تفریح و لذت
آزادی و خودمختاری
بقا و زنده ماندن
تئوری انتخاب معتقد است هنگامی که افراد در ارضای نیازهای خود ناکام می شوند، دست به رفتار می زنند.
یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب می کنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده سازند.
چنانچه فرد برای ارضای نیازهایش روشهای موثر را پیدا نکند دست به رفتارهای ناکارآمد می زند که در روانشناسی رایج به آنها بیماری می گویند مثل:
مضطرب
افسرده
خشمگین
منزوی و …
این تئوری معتقد است که افراد خودشان آن رفتار را انتخاب میکنند.
پس به جای افسرده بودن فعل افسردگی کردن را بکار میبرد.
تئوری انتخاب معتقداست که گذشتهها بر زندگی کنونی ما اثری شگرف داشتهاست ولی تعیین کنندهی رفتار کنونی ما نیست .
اصول بنیادین کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
تنها فردی که می توانیم رفتارش را کنترل کنیم ، خودمان هستیم .
هنگامی که برای انجام کاری با تنبیه و تهدید روبرو می شویم ، به ندرت پیش می آید که آن کار را خوب انجام دهیم .
هنگامی که واقعا می فهمیم فقط رفتار خودمان را می توانیم کنترل کنیم ، فورا در مورد آزادی شخصی خود تجدید نظر می کنیم و در بسیاری از موارد در می یابیم بیش از آنچه تصور می کرده ایم آزادی داریم.
برای مثال وقتی زنی به شوهرش می گوید :
« اگر با من بهتر رفتار نکنی ، ترکت می کنم » در واقع در فرایند تعریف مجدد آزادی شخصی خودش است.
او همیشه می تواند ترک کردن همسرش را انتخاب کند.
آنچه الان باید انتخاب کند این است که اگر در این رابطه بماند، حاضر است چه میزان از آزادی خود را واگذار کند.
برای اینکه کنترل زندگی خود را در اختیار بگیریم ، که همیشه امری است ممکن ، باید ببینیم آزادی چقدر برای ما اهمیت دارد.
به این نکته فکر کنید که تا کنون چقدر وقت خود را صرف این کرده اید که دیگران را وادار کنید کاری را انجام بدهند که خودشان نمی خواهند،
و همچنین چقدر وقت صرف مقاومت در برابر کسانی کرده اید که می خواستند شما را به انجام کاری مجبور کنند که نمی خواستید انجام دهید.
هنگامی که بدانیم فقط می توانیم رفتار خودمان را کنترل کنیم ، آزادی و اختیار بیشتری داریم تا اقداماتی را انجام دهیم برای روابط و اهدافمان مفید و موثر تر هستند.
بخش هایی از کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
اگر چیزهایی یاد میگیریم
اگر چیزهایی که یاد می گیریم یا بدست می آوریم را با دیگران سهیم نشویم چه لطفی دارد؟!
یکی از دوستانم که یک گلف باز جدی است، یک روز به تنهایی با خودش گلف بازی می کرد و با یک شوت تک ضربه به هدف زد…
به نظر من بازی اش هیچ لطفی نداشت.
چرا میان کاکتوس ها غلت می زنیم ؟
دکتر ویلیام گلاسر مثالى خوبى دارد او میگوید:
یک مرد جوان در پارک بزرگ کاکتوس مشغول قدم زدن بود، ناگهان تمام لباس هایش را در آورده و به وسط کاکتوس ها مى پرد و غلت مى زند،
افرادى که اطراف بودند او را با زحمت بیرون مى آورند و از او مى پرسند :چرا اینکار را کردى؟!
و او پاسخ مى دهد که :
“در آن لحظه به نظرم کار خوبى مى آمد”
همه ما انتخاب هاى این چنینى داریم که در لحظه به نظرمان کار درستى مى آمده،
زمانیکه از ترس تنهایى با کسى ارتباط داشتیم که ما را به بیراهه کشانده ،
در زمان درماندگى از کسى درخواست کمک کردیم که صلاح ما را نمى خواسته،
تلاش براى نگه داشتن فردى کردیم که روح و شخصیت ما را پایمال کرده….
همه ما احتمالاً در میان کاکتوس ها غلت زده ایم.
ما در آن لحظه این رفتارهاى آسیب زا را انتخاب مى کنیم، اما چرا؟
استفاده از یکسرى الگوها که ممکن است از والدین یا اطرافیان آموخته شده باشد یا انتخاب آسانترى است،
نسبت به فکرکردن و پیداکردن انتخابهاى بهتر، اینست که مارا برآن مىدارد که رنجبردن و تحملدرد را انتخاب کنیم.
باور اینکه موقعیتى ناامید کننده است و شما نمیتوانید هیچ کارى بکنید باعث اینهمه رنج و درد شده است.
باور افسرده شدن بسیار راحت تر از تلاش براى گرفتن حق است…
باور ناامیدى و اندوه راحت تر از تغییر مسیر و شروع مجدد است.
ما به این علت است که در شرایط خاص روى کاکتوس ها غلت مى زنیم…
چرا با افراد نامناسب ازدواج میکنیم از کتاب جستارهایی در باب عشق
چرا با افراد نامناسب ازدواج میکنیم
از کتاب جستارهایی در باب عشق
هرچند ما فکر میکنیم در ازدواج به دنبال خوشبختی هستیم، اما قضیه به همین سادگی نیست.
آنچه در حقیقت جستوجویش میکنیم، «بوی خوش آشنایی» است – که میتواند تمام نقشههایی را که برای شادمانی و خوشبختی کشیده بودیم بههم بریزد.
ما در واقع تلاش میکنیم همان احساسات و عواطفی را که در کودکی بهخوبی با آنها آشنا بودیم، در روابط بزرگسالیمان بازآفرینی کنیم.
عشقی که اکثر ما در کودکی و نوجوانی چشیده بودیم، اغلب تحت تاثیر مسائل دیگری خدشهدار شده بود:
نحوه خدشه دار شدن عشقی که در کودکی چشیده ایم
تجربههای منفی نظیر تمایل به کمک به بزرگسالی که لجامگسیخته و خارج از کنترل بود؛
یا احساس محرومیت از محبتِ یکی از والدین،
یا ترس از عصبانیتش؛
یا نداشتن احساس امنیت کافی برای صحبت کردن از آرزوها و احساساتمان.
پس بسیارمنطقی است که در بزرگسالی بعضی از کاندیداهای ازدواج را پس میزنیم: نه بخاطر اینکه برای ما نامناسباند،
بلکه برای اینکه زیادی مناسباند – زیادی متعادل، بالغ ، فهمیده و قابلاعتمادند – در حالیکه این همه درست بودن با احساسات قلبیِ ما بیگانه است.
ما با افراد نامناسب ازدواج میکنیم، چرا که ربطی بین دوستداشتهشدن و احساس خوشبختی کردن نمیبینیم.
یکی از غمانگیزترین جنبههای یک رابطه آن است که چقدر سریع به یکدیگر عادت میکنیم!
با کسی آشنا میشویم و از این آشنایی بسیار خرسندیم،
بعد همان کسی که فقط تماشای مچ دست یا شانهاش میتوانست ما را به هیجان بیاورد،
حالا میتواند در کنار ما لمیده باشد و ما کمترین احساسی از جذابیت حس نکنیم.
اگر زمانی حس کردیم با فرد نامناسبی ازدواج کرده ایم، هیچ اشکالی ندارد. لازم نیست او را ترک کنیم. تنها چیزی که باید ترک کنیم نظریه رومانتیکی ست که مفهوم غربی ازدواج در طول ۲۵۰ سال گذشته بر مبنای آن پایه گذاری شده است: این که یک آدم تمام و کمال وجود دارد که می تواند همه ی نیازهای ما را برطرف و تمام آرزوهای مان را برآورده کند.
باید دیدگاه رمانتیک مان را با این آگاهی حزن انگیز_و گه گاه خنده دار- جایگزین کنیم که هر موجود انسانی ما را دلخور، ناراحت، عصبانی، درمانده، دیوانه و دلسرد خواهد ساخت؛ و ما نیز -بدون هیچ قصدوغرضی_همین کار را با او خواهیم کرد.
شاید حس تهی بودن و ناکامل بودن ما هرگز پایان نپذیرد. اما هیچ کدام اینها غیرطبیعی و یا پیش زمینه ای برای طلاق نیست. در واقع انتخاب کسی که یک عمر خودمان را به او متعهد بدانیم، صرفا مانند این است که مشخص کنیم چه نوع اخلاق بدی را حاضریم یک عمر تحمل کنیم.
چرا با افراد نامناسب ازدواج میکنیم (کتاب جستارهایی در باب عشق)
بخشی از کتاب جستارهایی در باب عشق نوشته آلن دوباتن (چرا با افراد نامناسب ازدواج می کنیم)
جهت مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج و توضیحات بیشتر در مورد اینکه چرا با افراد نامناسب ازدواج میکنیم،
می توانید با شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی تماس حاصل فرمایید.
مرکز مشاوره در محدوده شرق تهران، جنوب تهران و در نزدیکی میدان شهدا در خیابان پیروزی واقع شده است. با ما در تماس باشید.
جهت دریافت خدمات روان درمانی و مشاوره رایگان با شماره تماس 09101834452 (آقای اردشیر سعیدی)تماس حاصل فرمایید. دقت فرمایید هزینه مشاوره به غیر از هزینه کلینیکبه صورت رایگان خواهد بود. جهت انجام مشاوره رایگان فردی با کارشناسان مجرب و انجام روان درمانی به صورت فردی به بزرگسالان در زمینه مشکلات روانشناختی، منش شناختی و هیجانی توسط جناب آقای اردشیر سعیدی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی می توانید از طریق شماره تماس ارائه شده از ساعت ۹ صبح الی ۹ شب جهت اخذ نوبت و هماهنگی و رزرو تماس حاصل فرمایید.
خدمات روان درمانی و مشاوره رایگان:
جناب آقای اردشیر سعیدی چهت آشنایی شما عزیزان و ارائه خدمات مشاوره ای پذیرفته اند که با گروه ما همکاری نموده و خدمات روان درمانی و مشاوره رایگان را ارائه نمایند. ایشان کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و با تجربه مناسب از ساعت ۹ صبح الی ۹ شب پاسخ گوی تماس های شما جهت اخذ نوبت و هماهنگی خواهند بود. لطفا جهت دریافت خدمات رایگان تنها با شماره تماس 09101834452 (آقای اردشیر سعیدی) تماس حاصل فرمایید.
سایر شماره تماس ها جهت این موضوع تخصص داده نشده است.
همان طور که در بالا نیز به آن اشاره شد ایشان در زمینه روان درمانی و مشاوره رایگان فردی بزرگسالان
و در زمینه مشکلات روانشناختی، منششناختی و هیجانی تخصص داشته و میتوانند شما را دراین زمینه یارینمایند.
هر گونه مشکلات فردی که نیاز به مشاوره دارند را با ما در میان بگذارید.
هزینه کلینیک روانشناسی و مشاوره:
از نکاتی که باید به آن توجه نمایید هزینه کلینیک روانشناسی و مشاوره سوای هزینه رایگان می باشد.
جناب آقای اردشیر سعیدی جهت ارائه خدمات روان درمانی و مشاوره هزینه ای دریافت نخواهند نمود و تنها هزینه محل مشاوره دریافت خواهد شد.
این هزینه بسیار اندک بوده و شما می توانید با هزینه ی مناسبی در زمینه های فوق خدمات روانشناسی و مشاوره رایگان را دریافت نمایید.
داستان کوتاه دو میمون و هزارپا از پائولوکوئیلو در زمینه اینکه به اتفاقات زندگی چگونه بنگریم و چقدر اهمیت برای چگونگی این دنیا قائل شویم.
در این داستان به نحوی کاملا ساده چگونه فکر کردن ما را به چالش می کشد …
شروع داستان:
دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند. یکی از دیگری پرسید:
چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟
میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند.
گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری… میمون اول با ناراحتی گفت:
تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی !!!
در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت…
میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟
هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام ؟!
میمون دوم گفت: خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی میخواهد!
هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد: خوب اول این پا را حرکت میدهم، نه، نه. شاید اول این یکی را.
باید اول بدنم را بچرخانم … هزار پا مدتی سعی کرد تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند ولی هرچه بیشتر سعی میکرد، ناموفقتر بود.
پس با ناامیدی سعی کرد به راه خودش ادامه دهد، ولی متوجه شد که نمیتواند.
با ناراحتی گفت: ببین چه بلایی به سرم آوردی؟! آنقدر سعی کردم چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت!!!
میمون دوم به اولی گفت: می بینی؟! وقتی سعی میکنی همه چیز را توضیح دهی اینطور میشود…!
پس دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد…
اثر پائولوکوئیلو ـ داستان کوتاه دو میمون و هزارپا
جهت تماس با ما می توانید از طریق لینک تماس با ما با خانم راحله صادقی در ارتباط باشید.
به منظور ارتباط با مرکز مشاوره و روانشناسی خوب در تهران می توانید از طریق شماره تلفن ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل نمایید.
یک مرکز مشاوره خوب در تهران چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
توقع شما از یک مرکز مشاوره خوب در تهران چیست؟
چه فاکتورهایی می تواند در تعیین یک مرکز مشاوره خوب در تهران در نظر گرفته شود؟
فاکتورهای مهم در تعیین یک مرکز مشاوره خوب در تهران:
همیشه در تعیین خوب یا بد یک چیز سلیقه و ایده های متفاوتی وجود دارد. در مورد مرکز مشاوره یا یک مشاور خوب و روانشناس خوب علاوه بر فاکتورهای عمومی موجود، معرفی از طرف سایر افراد نیز می تواند در تعیین این موضوع دخیل باشد.
معیارهای عمومی یک مرکز مشاوره خوب:
استفاده از مشاوران و روانشناسان مجرب
استفاده از متخصصین در حوزه های مختلف روانشناسی
دارای تجهیزات مجهز و به روز دنیا
آشنایی کامل با روش های نوین درمان و روانشناسی
طرف قرارداد با سازمان نظام روانشناسی
دسترسی سریع و راحت
زمان دهی و اخذ نوبت در بهترین شرایط ممکن
محیطی آرام و راحت
همانطور که در معیارها به آن اشاره شد، دسترسی بسیار ساده و راحت بخصوص در شهر تهران بسیار حائز اهمیت بوده و یکی از عوامل مهم در انتخاب محل مرکز مشاوره خواهد بود. مرکز مشاوره ما در حال حاضر در یکی از بهترین مناطق دسترسی در شرق تهران واقع شده است. نزدیکی به دو متروی شهر ، متروی شهدا و متروی ابن سینا و همچنین امکان دسترسی از طریق بزرگراه امام علی و خارج از طرح ترافیک بودن همه جزء عواملی است که باعث شده است این مرکز از لحاظ مکان دسترسی انتخاب مناسبی برای شرق تهران باشد.
جهت اخذ نوبت و گرفتن زمان مشاوره، در دسترس بودن شماره تماس و پاسخگو بودن در هر زمان ممکن نیز می تواند حائز اهمیت باشد. لذا برای راحتی شما عزیزان شماره تماس مستقیم مشاور (۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳) در سایت قرار داده شده تا براحتی بتوانید جهت اخذ نوبت و همچنین پیگیری جلسات آتی به طور مستقیم با مشاور در تماس بوده و مشکلات خود را مطرح نمایید.
زمان و ساعت کاری مرکز مشاوره خوب در تهران نیز بسیار تعیین کننده خواهد بود. با توجه به مشغله روزانه همه ما، مرکز مشاوره خوب بایستی در ساعات عصر نیز باز بوده و فعال باشد که این مرکز مشاوره تا ساعت ۲۱:۰۰ نیز پذیرای شما مراجعین خواهد بود.
به منظور ارتباط با مرکز مشاوره و روانشناسی خوب در تهران می توانید از طریق شماره تلفن ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل نمایید.