پارانویا شامل احساسات و افکار شدید مضطرب یا ترسناک است که اغلب با آزار و اذیت، تهدید یا توطئه مرتبط است.
پارانویا می تواند با بسیاری از شرایط سلامت روان رخ دهد، اما اغلب در اختلالات روان پریشی وجود دارد .
وقتی افکار و باورهای غیرمنطقی چنان ثابت میشوند که هیچ چیز نمیتواند فرد را متقاعد کند که آنچه فکر میکند
یا احساس میکند درست نیست، افکار پارانوئید میتوانند به هذیان تبدیل شوند.
هنگامی که فردی مبتلا به پارانویا یا هذیان است، اما علائم دیگری ندارد (مانند شنیدن یا دیدن چیزهایی که وجود ندارند)،
ممکن است به چیزی مبتلا شود که به آن اختلال هذیانی می گویند. از آنجایی که فقط افکار تحت تأثیر قرار می گیرند،
یک فرد مبتلا به اختلال هذیانی معمولاً می تواند در زندگی روزمره کار کند و کار کند، با این حال، ممکن است
زندگی آنها در نتیجه هذیان هایش محدود و منزوی شود.
اختلال هذیانی با باور (ها) یا سوء ظن یا سوء ظن غیرمنطقی یا شدید مشخص می شود که شخص به درستی آن معتقد است.
این باورها ممکن است عجیب و غریب و غیرممکن به نظر برسند (عجیب) یا در قلمرو چیزی
که ممکن است (غیر عجیب) قرار بگیرند. علائم باید به مدت یک ماه یا بیشتر ادامه داشته باشد تا فرد مبتلا
به اختلال هذیانی تشخیص داده شود.
نشانه های پارانویا
علائم پارانویا و اختلالات هذیانی شامل بی اعتمادی یا سوء ظن شدید و غیرمنطقی است که می تواند باعث
ایجاد احساس ترس، خشم و خیانت شود.
برخی از باورها و رفتارهای افراد مبتلا به علائم پارانویا عبارتند از: بی اعتمادی، هوشیاری بیش از حد (مداوم به دنبال تهدید)،
مشکل در بخشش، نگرش تدافعی در پاسخ به انتقادات خیالی، اشتغال به انگیزه های پنهان،
ترس از فریب خوردن یا سوء استفاده، مشکل در آرامش، یا بحث انگیز بودن
علل پارانویا
در حالی که ما علت دقیق پارانویا را نمی دانیم، ترکیبی از عوامل بیولوژیکی و محیطی می تواند نقش داشته باشد.
تحقیقات عوامل محیطی و بیولوژیکی زیر را که می توانند نقش مهمی ایفا کنند شناسایی کرده اند :
غفلت عاطفی دوران کودکی
غفلت جسمی دوران کودکی
غفلت از نظارت دوران کودکی
پیوندهای ژنتیکی بین اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیت اسکیزوتایپی
(در حالی که مطالعات نشان میدهد این ارتباط ممکن است به آن اندازه که قبلا تصور میشد قوی نباشد).
هذیان یک باور عجیب و غریب است که شخص قاطعانه بر صحت آن اصرار دارد، علیرغم شواهدی که اینطور نیست.
باورهای فرهنگی که ممکن است عجیب به نظر برسند اما به طور گسترده پذیرفته شده اند، توهم محسوب نمی شوند.
هذیان ممکن است شامل پارانویا باشد یا نباشد. دو مورد از رایج ترین انواع هذیان، هذیان عظمت یا هذیان است.
هذیان عظمت، باورهای نادرستی به برتری یا هویت فرد است که با واقعیت در تضاد است.
افرادی که توهمات عظمت را تجربه می کنند، نه تنها عزت نفس بالایی دارند، بلکه به عظمت و اهمیت
اغراق آمیز خود اعتقاد دارند. گاهی اوقات این شامل این می شود که خود را یک شخصیت مشهور یا مذهبی بدانیم.
هذیان های آزاردهنده نوعی از پارانویا هستند که در آن فرد معتقد است که دیگران علیرغم شواهد مخالف قصد دارند به او آسیب برسانند.
درمان ها
پارانویا معمولا با ترکیبی از دارو درمانی و درمان شناختی رفتاری درمان می شود . مهمترین عنصر در درمان پارانویا
و اختلالات هذیانی ایجاد یک رابطه اعتماد بین فرد مبتلا به اختلال و ارائه دهنده برای کاهش تأثیر افکار ترسناک غیرمنطقی و بهبود مهارت های اجتماعی است.
افراد مبتلا به پارانویا یا اختلالات هذیانی ممکن است در ابتدا با روند درمان مشکل داشته باشند زیرا علائم اغلب شامل
تحریک پذیری، مراقبت عاطفی و خصومت احتمالی است. اغلب اوقات، پیشرفت در هذیان های پارانوئید
و به ویژه اختلالات هذیانی کند است. صرف نظر از سرعت کند، بازیابی و اتصال مجدد امکان پذیر است.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی به احتمال زیاد باور نمی کنند که به کمک نیاز دارند.
اما ممکن است به دلیل علائم دیگری مانند افسردگی، اضطراب یا طغیان عصبانیت از ارائه دهنده مراقبت های
بهداشتی اولیه خود کمک بگیرند. یا ممکن است برای مشکلات ناشی از مصرف الکل یا مواد مخدر به دنبال درمان باشند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است توصیف دقیقی از علائم خود ارائه نکنند.
یک عامل کلیدی در تشخیص نحوه ارتباط فرد با دیگران است. با اجازه، خانواده و دوستان ممکن است
بتوانند اطلاعات مفیدی را ارائه دهند.
پس از معاینه پزشکی برای کمک به رد سایر شرایط پزشکی، ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی ممکن است
به یک ارائه دهنده سلامت روان با تجربه در تشخیص و درمان اختلال شخصیت ضد اجتماعی ارجاع دهد.
تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی معمولا بر اساس موارد زیر است:
یک آزمایش سلامت روان که شامل صحبت در مورد افکار، احساسات، روابط، الگوهای
رفتاری و سابقه خانوادگی است.
علائم.
سابقه شخصی و پزشکی.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی معمولاً قبل از ۱۸ سالگی تشخیص داده نمی شود. اما برخی از علائم ممکن است
در دوران کودکی یا اوایل نوجوانی رخ دهد.
شناسایی زودهنگام اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است به بهبود نتایج بلندمدت کمک کند.
رفتار
درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی چالش برانگیز است، اما برای برخی افراد، درمان و پیگیری دقیق در درازمدت
ممکن است کمک کننده باشد. به دنبال ارائه دهندگان پزشکی و سلامت روان با تجربه در درمان اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشید.
درمان به وضعیت هر فرد، تمایل او برای شرکت در درمان و شدت علائم بستگی دارد.
گفتار درمانی
گفتار درمانی که به آن روان درمانی نیز می گویند، گاهی برای درمان اختلال شخصیت ضد اجتماعی استفاده می شود.
درمان ممکن است شامل مدیریت خشم و خشونت، درمان مشکلات ناشی از الکل یا مواد مخدر و درمان سایر
شرایط سلامت روان باشد.
اما گفتار درمانی همیشه موثر نیست، به خصوص اگر علائم شدید باشند و فرد نتواند اعتراف کند که در ایجاد
مشکلات جدی نقش دارند.
داروها
هیچ دارویی به طور خاص توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) برای درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی تایید نشده است.
ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی ممکن است برای شرایطی که گاهی همراه با اختلال شخصیت
ضداجتماعی رخ می دهد، مانند اضطراب یا افسردگی، یا برای علائم پرخاشگری، دارو تجویز کنند.
مهارت برای اعضای خانواده
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی اغلب رفتار می کنند و باعث رنج دیگران می شوند – با پشیمانی محدود.
اگر یکی از عزیزانتان مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی است، بسیار مهم است که از خودتان نیز کمک بگیرید.
یک ارائهدهنده سلامت روان میتواند مهارتهایی را به شما آموزش دهد تا یاد بگیرید چگونه حد و مرزها را تعیین کنید و
به محافظت از خود در برابر پرخاشگری، خشونت و خشم رایج در اختلال شخصیت ضد اجتماعی کمک کنید.
ارائه دهنده همچنین می تواند استراتژی هایی را برای مقابله توصیه کند.
به دنبال ارائه دهنده سلامت روانی باشید که در زمینه مدیریت اختلال شخصیت ضداجتماعی آموزش و تجربه داشته باشد.
از ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی عزیز خود برای معرفی بخواهید. ارائهدهنده ممکن است بتواند گروههای
حمایتی را برای خانوادهها و دوستانی که تحت تأثیر اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند، توصیه کند.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
زمانی که یک فرد خودشیفته احساس می کند که تصویر بزرگ، برتر و مستحق او در معرض تهدید یا چالش قرار گرفته است،
چیزی را تجربه می کند که “آسیب خودشیفته” نامیده می شود.
این به طور خاص به احساس یک فرد از حمله به خود (واقعی یا خیالی) اشاره دارد تا اینکه احساسات شخص آسیب
دیده یا هر نوع درد عاطفی.
آسیب خودشیفتگی معمولاً برای فرد خودشیفته غیرقابل تحمل است و مکانیسمهای دفاعی خودپسندانه از جمله خشم،
خشونت و کینهجویی را به وجود میآورد .
تا حدودی، همه ما می توانیم آسیب خودشیفتگی را تجربه کنیم. در اصطلاح روانکاوانه ، به درد روانی اطلاق می شود
که هویت، خودانگاره و عزت نفس ما و نحوه ادراک ما توسط دیگران را تهدید می کند.
آنها تهدیدها و زخم هایی هستند که احساس ما را از کیستی و چیستی مختل می کنند. واکنش عاطفی به
این آسیب ها شرم، تحقیر و خشم است.
آسیب خودشیفتگی به هرگونه تهدیدی برای عزت نفس یا ارزش خود فرد خودشیفته اشاره دارد.
این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که یک خودشیفته احساس کند مورد انتقاد قرار می گیرد، نادیده گرفته می شود،
یا در غیر این صورت توجه یا تحسینی که فکر می کند سزاوار آن است دریافت نمی شود.
با این حال، فردی که در مقیاس خودشیفتگی بالاتر است، رفتار و گفتار دیگران را سریعتر به عنوان یک آسیب درک
می کند و واکنش شدیدتری به آن خواهد داشت.
اغلب، این آسیبها بهطور عینی بهعنوان آسیب تلقی نمیشوند، اما یک فرد خودشیفته نسبت به رفتار و گفتار
دیگران بسیار حساس است: آنها تمایل به تجزیه و تحلیل بیش از حد دارند و تقریباً در تلاش برای یافتن توهینها و اهانتها هستند.
چه چیزی باعث آسیب خودشیفتگی می شود؟
آسیب خودشیفتگی زمانی ایجاد می شود که احساس فرد نسبت به کیست خود مختل شود. یک فرد بسیار خودشیفته
دنیایی فانتزی ساخته است که در آن برتر، باشکوه و مورد علاقه همه هستند.
این یک خودانگاره به ویژه شکننده است که به راحتی و اغلب تهدید می شود.
علل آسیب خودشیفتگی را می توان به دسته های زیر تقسیم کرد:
استحقاق
در هسته اصلی آسیب خودشیفتگی، استحقاق نهفته است. افراد خودشیفته احساس می کنند که مستحق توجه،
تحسین و توجه مثبت بی قید و شرط دیگران هستند.
وقتی این نیازها برآورده نمیشوند، احساس میکنند که حق دارند عمل کنند. که آنها حق دارند خشمگین شوند
و با “تخریب” منبع آسیب پاسخ دهند.
علاوه بر این، به دلیل اعتقادات خودپسندانه، آنها نمی توانند مسئولیت را بپذیرند، بلکه احساس می کنند که مستحق
عذرخواهی هستند.
تصویر بزرگ خودشیفته یک مکانیسم بقا است. قلعه ای که آنها در اطراف خود ساخته اند و آنها را از پذیرش اینکه آنها
انسان های معمولی هستند محافظت می کند. از نظر آنها فقط افراد خاص و کامل سزاوار محبت، توجه و تحسین هستند.
بنابراین اگر این قلعه مورد حمله قرار گیرد با تمام توان از آن دفاع می کنند.
تهدیدی که برای تصویر آنها از خود ایجاد میکند میتواند شامل هر نوع انتقادی باشد، حتی زمانی که به صورت
سازنده ارائه شود. این می تواند به این معنی باشد که به دلیل رفتار آنها مورد انتقاد قرار می گیرند، حتی زمانی که
این رفتار غیرقابل قبول بود.
در نتیجه آسیب، عصبانیت را تجربه می کنند که اغلب (ناخودآگاه) از احساس شرم یا تحقیر ناشی می شود.
چالشهایی برای تسلط خود-ادراکی
افراد بسیار خودشیفته به برتری و تسلط خود متقاعد شده اند، به این معنی که نیاز مفرط به کنترل محیط خود و
سایر افراد دارند.
وقتی تسلط خود ادراک شده آنها به چالش کشیده می شود، آنها این را به عنوان یک آسیب خودشیفته تجربه می کنند
– ” چطور جرات می کنی من را به چالش بکشی ؟”
اگر با آنها مخالفت یا بحث کنید یا احساس کنند که کنترل شما را از دست می دهند، این موقعیت قدرت آنها را به چالش
می کشد. خشم بعدی راهی است برای خودشیفته تا احساس کند کنترل خود را پس گرفته است.
در اینجا یک مثال از یک مطالعه کیفی آورده شده است :
“لحظه ای که من در برابر او ایستادم یا او احساس کرد که کنترل خود را از دست می دهد،
پرخاشگر و خشن می شود. . . یک بار با هم دعوا می کردیم و او می دانست که دارد بحث را از دست می دهد،
اتو را گرفت، آن را دو اینچی از صورتم گرفت و گفت: “تو را می سوزانم و دیگر هیچ کس به تو نگاه نخواهد کرد.”
ترس از رها شدن
برای یک فرد خودشیفته، رها شدن نهایت آسیب خودشیفتگی است، زیرا تهدیدی برای از بین بردن منبع
عرضه خودشیفته (توجه، تحسین و کنترل) است و مطلوبیت (یا کمال خود ادراک شده) را زیر سوال می برد.
در این زمینه، رها کردن میتواند به ترک فیزیکی آنها یا ایجاد احساس نامطلوب یا بیاهمیتی در آنها اشاره داشته باشد،
مثلاً خودداری از محبت یا رابطه جنسی، دویدن به دنبال آنها پس از مشاجره و غیره.
اگر احساس کنند در حال رها شدن هستند، باعث می شود فرد خودشیفته احساسات غیر قابل تحمل و خشم خودشیفته را تجربه کند.
چه اتفاقی می افتد وقتی که شما باعث آسیب خودشیفتگی می شوید؟
آسیب خودشیفتگی عمیق میشود و بنابراین یک فرد بسیار خودشیفته احساس میکند که حق دارد به هر طریقی واکنش
نشان دهد که غرور و عزت نفس او را بازگرداند.
بنابراین، اگر مدیریت نشود، آسیب خودشیفتگی ناگزیر به خشم خودشیفتگی منجر میشود ، از جمله:
پرخاشگری آشکار
این می تواند شامل آزار کلامی، فیزیکی یا جنسی و/یا تهدید باشد.
پرخاشگری منفعل
رفتار پرخاشگرانه منفعل روشی غیرمستقیم برای ابراز احساسات منفی (مثلا خشم یا رنجش) است و بنابراین فرصتی
برای رفع مشکل اساسی فراهم نمی کند. ممکن است کناره گیری، عبوس کردن، یا اظهارنظرهای کنایه آمیز باشد.
انکار
ممکن است با آنها در مورد رفتارشان (مثلاً تقلب، دروغ گفتن یا نام بردن از شما) با آنها روبرو شوید و آنها آن را انکار کنند.
احساس بزرگ خود از خود به آنها اجازه نمی دهد بپذیرند که اشتباه کرده اند یا کمتر از کامل هستند، بنابراین حتی در صورت
وجود شواهد روشن، هرگونه اشتباهی را انکار می کنند.
این معمولاً نوعی از خود شیفتگی است که در آن سعی میکنند شما را گیج کنند یا در درک خود از واقعیت شک کنید.
به عنوان مثال، آنها ممکن است بگویند “این هرگز اتفاق نیفتاد” یا “من هرگز چنین کاری را انجام نمی دهم”.
کاهش ارزش
در یک زمینه بین فردی، کاهش ارزش به کاهش ارزش یا اهمیت کسی اشاره دارد. آنها ممکن است به شما بگویند
“چیزی برای شما وجود دارد” یا “تو دیوانه ای” یا “بدون من، تو هیچی”.
پایین انداختن شخص دیگری راهی برای خودشیفته برای تسلط خود و انتقام گرفتن از شخصی که باعث آسیب
خودشیفتگی شده است.
مخالفت
مخالفت یا نه گفتن با شخص دیگری، اغلب بدون دلیل، باعث می شود فرد خودشیفته احساس کند که قدرت دارد و
در نتیجه تسلط و برتری خود را تأیید می کند.
ممکن است شروع به پرسیدن یک سوال کنید، و قبل از اینکه کار را تمام کنید، آنها قبلاً نه گفتند و مکالمه را تعطیل کردند.
یا ممکن است در مورد موضوعی با شما مخالفت کنند حتی اگر قبلاً با شما موافق بوده باشند.
درمان خاموش
امتناع از برقراری ارتباط با کسی می تواند راهی برای جلوگیری از درگیری باشد، اما می تواند به عنوان تنبیه و کنترل
نیز مورد استفاده قرار گیرد. درمان بیصدا باعث میشود فرد احساس عدم اطمینان، اضطراب و طرد شدن کند.
کنار آمدن با این احساسات دشوار است، که این احتمال را بیشتر میکند که قربانی عذرخواهی کند یا نیازهای خودشیفته
را برطرف کند – به او کنترل بدهد.
قربانی بازی می کند
برای یک فرد بسیار خودشیفته، فراخوانی شدن برای رفتار ضعیف به عنوان یک آسیب خودشیفتگی تلقی می شود.
زیرا این بدان معناست که آنها کار اشتباهی انجام داده اند که برتری یا کمال خود را تضعیف می کند.
بنابراین، به جای اینکه به خاطر رفتارشان مالکیت داشته باشند یا از آنها عذرخواهی کنند، جدول را برمی گردانند و
نقش قربانی را بازی می کنند.
این نوعی دستکاری است که با هدف ایجاد احساس گناه در شما و تضعیف استدلال/ادعای شما، که در
نهایت به آنها قدرت میدهد.
فرافکنی
فرافکنی تدافعی به معنای فرافکنی احساسات، افکار و رفتارهای خود به شخص دیگری به عنوان راهی برای جلوگیری
از مواجهه با آنها در خود است. این بدان معناست که اگر یک خودشیفته شما را به تقلب متهم می کند،
ممکن است به این دلیل باشد که خودشان خیانت می کنند.
یا اگر شما را «زشت» خطاب کنند، ممکن است این احساس را در مورد خودشان داشته باشند و آن را به شما نشان دهند.
خودشیفته ها باید عزت نفس متورم خود را حفظ کنند، قلعه ای که در اطراف خود ساخته اند، و بنابراین نمی توانند
هیچ نقصی را بپذیرند.
جایی در اعماق وجودشان میدانند که کامل نیستند، اما به جای اعتراف به این موضوع، ترسها، ویژگیهای نامطلوب و
ناامنیهای خود را به شخص دیگری فرافکنی میکنند.
تحقیر
تحقیر می تواند شامل کنایه، صدا زدن، تقلید شریرانه، چشم درهم زدن، آه کشیدن و هر رفتار دیگری باشد که هدف آن این است
که قربانی خود احساس بی اهمیتی و بی ارزشی کند.
پس از تجربه یک آسیب خودشیفته، تحقیر راهی برای خودشیفته است تا احساس کنترل کند و عزت نفس خود را بازگرداند.
اگر زخمی خودشیفتگی ایجاد کرده اید چه باید کرد؟
ایجاد جراحت یا زخم نارسیستیک به خودشیفته به راحتی انجام می شود. این اغلب ناخواسته است و
گاهی اوقات ممکن است حتی ندانید چه اشتباهی انجام داده اید.
اگر در هر شکلی با یک خودشیفته رابطه دارید ، احتمالاً احساس می کنید که بیشتر اوقات روی پوسته تخم مرغ راه می روید.
آنها افراد بسیار حساسی هستند که به عزت نفس خود توهین می کنند.
بنابراین اولین چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که احتمالاً تقصیر شما نیست. در زیر توصیه های بیشتری
در مورد آنچه که در صورت ایجاد یک زخم خودشیفته باید انجام دهید ارائه شده است:
تنش زدایی
تنش زدایی خشم خودشیفتگی را قابل قبول نمی کند. این نشان دهنده راهی است برای بازگرداندن خودشیفته از خشمشان و ایمن نگه داشتن خود و جلوگیری از سوء استفاده بیشتر:
با آنها بحث نکنید
سرزنش نکنید (آنها همیشه میز را به شما برمی گردانند)
روی گوش دادن تمرکز کنید، از صحبت کردن خودداری کنید
همدلی کنید: جملاتی مانند «میفهمم که چرا احساس عصبانیت میکنید» را بگویید (حتی وقتی اینطور نیستید)
درخواست عذرخواهی یا انتظار عذرخواهی نداشته باشید
بسته به موقعیت، ممکن است تغییر موضوعات مفید باشد – چیزی که می دانید دوست دارند درباره آن صحبت کنند، مانند خودشان، یا چیزی که درباره آن اطلاعات زیادی دارند.
توهین ها را نادیده بگیرید و آنها را شخصی نگیرید
روی رفاه خود تمرکز کنید
اگر نوعی رابطه با یک خودشیفته دارید، بهترین کار تعیین مرزهای قوی است.
اطمینان حاصل کنید که رفاه شما اولویت شماست و به جای دلجویی از خودشیفته، تصمیمات خود را از روی عشق به خود می گیرید.
در میان طغیان خشم خودشیفتگی آنها (هر چه که ممکن است به نظر برسد)، سعی کنید روی ایمن نگه داشتن خود تمرکز کنید، عمیق نفس بکشید و از تلاش آنها برای تحریک شما قیام نکنید.
در صورت لزوم ترک کنید
اگر حفظ امنیت جسمی، روانی و عاطفی خود به معنای ترک است، در انجام این کار تردید نکنید. اگر نگران هستید با پلیس تماس بگیرید.
برای خودشیفته ها: چگونه یک زخم را پشت سر بگذاریم
عبور از یک زخم خودشیفته به معنای پذیرش این است که کمال یک توهم است، شناخت محرک های خود، شناسایی
نوع فردی که دوست داریم باشیم، و تلاش برای رسیدن به آن.
همانطور که در بالا ذکر شد، همه ما میتوانیم زخمهای خودشیفته را در عزت نفس و احساس خود تجربه کنیم.
با این حال، برای کسانی که سطوح بالاتری از خودشیفتگی دارند، این زخمها عمیقتر میشوند و احساسات
متعاقب آن واکنشهای شدیدتر و بالقوه مخربتری ایجاد میکنند.
خودشیفتگی، مانند همه ویژگیهای شخصیتی، در طیفی از پایین به بالا قرار دارد
و اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) در انتهای آن قرار دارد. اگر ویژگی های خودشیفتگی را در خود شناسایی کرده اید،
این لزوما به این معنی نیست که شما دارای اختلال شخصیت هستید.
ممکن است به این معنا باشد که شما برخی از ویژگیها را دارید که بر شما و اطرافیانتان تأثیر منفی میگذارد.
در هر صورت، مغز شما می تواند در طول زندگی شما تغییر کند و شما می توانید باورها و رفتارهای خودشیفته
را فراموش کنید. در زیر توصیه هایی در مورد چگونگی غلبه بر یک آسیب خودشیفتگی وجود دارد:
درمان
کار با یک درمانگر می تواند به شما در درک محرک ها، باورها و رفتارهای خود کمک کند. گاهی اوقات تشخیص الگوهای
فکری و رفتاری غیرمفید در خودمان دشوار است.
به همین دلیل است که داشتن یک فرد عینی و باتجربه برای صحبت می تواند به ما کمک کند عمیق تر برویم و بیشتر درک کنیم.
اگر با خودشیفتگی دست و پنجه نرم می کنید، توصیه می شود به دنبال یک درمانگر باشید،
اما در زیر مواردی وجود دارد که می توانید خودتان امتحان کنید.
کمال یک توهم است
از خود بپرسید: چرا باید کامل باشید؟ اگر کامل نباشید چه اتفاقی می افتد؟ اگر کامل نیست، آیا شما معتقدید که این به
معنای شکست است یا بی ارزش است؟ این باور از کجا می آید؟
کمال دست نیافتنی است زیرا ذهنی است و بنابراین هیچ چیز در این جهان به لحاظ عینی کامل نیست. علاوه بر این،
کمال هرگز مورد نیاز نیست. بیاموزید که شما آنگونه که هستید شایسته و دوست داشتنی هستید،
از جمله ویژگی های عجیب و غریب و معایب خود.
محرک ها را شناسایی کنید
محرک ها موقعیت ها، کلمات یا رفتارهایی هستند که احساسات منفی قوی در شما ایجاد می کنند. چه چیزی باعث می شود
احساس آسیب دیدگی کنید و چرا؟
از هر چیزی که به عزت نفس و احساس شما لطمه می زند لیستی بنویسید یا یک دفتر خاطرات داشته باشید. به عنوان مثال،
“وقتی مردم از من انتقاد می کنند، من را عصبانی می کند”.
سپس به این فکر کنید که چگونه میتوانید اعمال دیگران را تفسیر کنید. آیا ممکن است آنها احساسات خود را بدون قصد
آزار دادن شما بیان می کنند؟ به مردم از شک و تردید بهره ببرید و سعی کنید مسائل را شخصی نگیرید.
همدلی خود را افزایش دهید
سعی کنید زندگی را از دیدگاه شخص دیگری به وضوح تصور کنید. تصور کنید که شخص دیگری چگونه سخنان و رفتارهای
شما را تجربه خواهد کرد – اگر شخص دیگری با شما این گونه رفتار کند چه واکنشی نشان می دهید؟
کنجکاو باشید و سعی کنید به دیدگاه طرف مقابل گوش دهید.
رفتارها را شناسایی کنید
آیا روش هایی وجود دارد که رفتار شما باعث ایجاد مشکل می شود؟ آیا رفتارهایی وجود دارد که آرزو می کنید بتوانید تغییر دهید،
مانند عصبانی شدن یا کینه توزی؟ فهرستی از رفتارهایی که می خواهید رها کنید تهیه کنید.
گزینه های جایگزین را پیدا کنید
هنگامی که باورها و رفتارهایی را که دوست دارید تغییر دهید شناسایی کردید، می توانید روی راه حل تمرکز کنید.
اگر می خواهید کمتر عصبانی باشید، روی صلح آمیز بودن تمرکز کنید. به عبارت دیگر، تمرکز شما باید بر این باشد که
چگونه می خواهید باشید، نه اینکه چگونه نمی خواهید باشید.
چشمان خود را ببندید و تصور کنید دوست دارید چه جور آدمی باشید، دوست دارید با خود و دیگران چگونه رفتار کنید و
دوست دارید دیگران شما را چگونه ببینند. حواس تان به نتیجه باشد نه مشکل.
آن را در عمل قرار دهید
فکر کردن به اینکه چگونه به طور فرضی تغییر کردهایم آسانتر است، اما وقتی تحریک میشویم، اغلب به الگوهای قدیمی
بازمیگردیم. وقتی تهدیدی را احساس میکنیم، یک واکنش احساسی قوی نشان میدهیم، به خلبان خودکار میرویم
و به روشی رفتار میکنیم که همیشه باید از خود محافظت کنیم.
در این مرحله است که باید مداخله کنیم و لحظه ای وقت بگذاریم: نفس بکشیم، تا ۲۰ بشماریم، و به یاد بیاوریم که
می خواهیم چه واکنشی نشان دهیم و چه نوع آدمی می خواهیم شویم.
دارای صبر
تغییر باورها و رفتارهایمان به زمان، سخت کوشی و صبر نیاز دارد. پیروزی های کوچک را جشن بگیرید، به کار خود ادامه دهید،
هرگز تسلیم نشوید، و به یاد داشته باشید که اگر بتوانید آن را تصور کنید، دست یافتنی است.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
هوش هیجانی یا EIبه درک، کنترل و ارزیابی احساسات اشاره دارد. برخی از محققان پیشنهاد می کنند که هوش هیجانی
را می توان آموخت و تقویت کرد، در حالی که برخی دیگر استدلال می کنند که این یک ویژگی ذاتی است.
توانایی بیان و مدیریت احساسات ضروری است، اما توانایی درک، تشخیص و واکنش به احساسات دیگران نیز ضروری است.
دنیایی را تصور کنید که در آن نمی توانید بفهمید که دوستی غمگین است یا همکلاسی اش عصبانی است.
روانشناسان از این دانش به عنوان هوش هیجانی یاد می کنند و حتی برخی از کارشناسان معتقدند که می تواند
از ضریب هوشی در موفقیت کلی فرد در طول زندگی مهم تر باشد.
چرا هوش هیجانی حیاتی است؟
هوش هیجانی عبارت است از «توانایی نظارت بر احساسات خود و دیگران، تمایز قائل شدن بین احساسات مختلف
و برچسب گذاری مناسب آنها و استفاده از اطلاعات هیجانی برای هدایت تفکر و رفتار»
داشتن سطح بالاتری از هوش هیجانی به فرد این امکان را می دهد که با دیگران همدلی کند، ارتباط موثر برقرار کند
و هم از خود و هم از نظر اجتماعی آگاه باشد. نحوه واکنش افراد به خود و دیگران بر انواع محیط ها تأثیر می گذارد.
زندگی در این دنیا به معنای تعامل با انواع مختلف افراد و تغییر مداوم با شگفتی های متحول کننده زندگی است.
باهوش بودن از نظر عاطفی کلید واکنش فرد به آنچه زندگی می اندازد، است. علاوه بر این، این یک عنصر اساسی برای
شفقت و درک دلایل عمیق تر در پشت اعمال دیگران است.
این باهوش ترین افراد نیستند که موفق ترین یا کامل ترین افراد در زندگی هستند. بسیاری از افراد از نظر تحصیلی ن
ابغه هستند و در عین حال از نظر اجتماعی ناتوان و در حرفه یا روابط صمیمانه خود ناموفق هستند.
توانایی فکری یا بهره هوشی (IQ) به تنهایی برای رسیدن به موفقیت در زندگی کافی نیست. بدون شک، ضریب هوشی
میتواند به ورود به دانشگاه کمک کند، اما هوش هیجانی (EI) به شما کمک میکند تا هنگام مواجهه با امتحانات نهایی،
استرس و احساسات را مدیریت کنید.
IQ و EI در کنار هم وجود دارند و زمانی که از یکدیگر ساخته می شوند بیشترین تأثیر را دارند.
هوش عاطفی برای رهبرانی که لحن سازمان خود را تعیین می کنند نیز ارزشمند است. اگر رهبران فاقد هوش هیجانی
باشند، میتواند عواقب گستردهتری داشته باشد و در نتیجه مشارکت کارکنان کمتر و نرخ جابجایی بالاتری داشته باشد.
در حالی که ممکن است فردی از نظر فنی در شغل خود برتر باشد، اگر نتواند به طور موثر با تیم خود ارتباط برقرار کند
یا با دیگران همکاری کند، این مهارت های تخصصی نادیده گرفته می شود. با تسلط بر هوش هیجانی،
فرد می تواند در هر جایی تاثیر مثبت بگذارد و به پیشرفت موقعیت و شغل خود در زندگی ادامه دهد.
EI هنگام برخورد با موقعیت های استرس زا مانند رویارویی، تغییر و موانع حیاتی است. هوش عاطفی به فرد کمک می کند
تا روابط قوی تری ایجاد کند، در کار یا مدرسه موفق شود، به اهداف شغلی و شخصی خود دست یابد، همچنین
استرس گروهی را کاهش دهد، تعارضات را خنثی کند و رضایت شغلی را افزایش دهد.
همچنین می تواند به ارتباط با احساسات درونی فرد کمک کند، هدف را به عمل تبدیل کند و تصمیمات آگاهانه ای در
مورد آنچه که برای خود اهمیت دارد، بگیرد.
در این مواقع، مهم است که به یاد داشته باشیم که مهربانی را تمرین کنیم،
و ارتباط با احساساتمان می تواند به ما در انجام این کار کمک کند.
مولفه های هوش هیجانی
چگونه یک فرد از نظر عاطفی باهوش می شود؟ در زیر به این خواهیم پرداخت که برای یادگیری بهبود مهارتهای
هوش هیجانی (EI) چه کاری میتوان انجام داد.
هوش هیجانی به توانایی تشخیص معانی احساسات و استدلال و حل مسئله بر اساس آنها اشاره دارد .
با کار بر روی این مهارت ها و بهبود آنها می توان از نظر عاطفی باهوش تر شد و در نتیجه موفق تر شد
آگاهی و درک عاطفی
خودآگاهی یا توانایی شناخت و درک احساسات خود، یک مهارت حیاتی هوش هیجانی است.
با این حال، فراتر از اعتراف به احساسات خود، آگاهی از تأثیر اعمال، حالات و احساسات خود بر سایر افراد است.
طبق تحقیقات تاشا اوریش، روانشناس سازمانی، ۹۵ درصد افراد معتقدند که خودآگاه هستند.
با این حال، تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد واقعاً هستند، که می تواند برای افرادی که با آنها ارتباط برقرار می کند، مشکل ایجاد کند.
بودن با افرادی که خودآگاه نیستند می تواند ناامید کننده باشد و منجر به افزایش استرس و کاهش تشویق شود.
برای رسیدن به خودآگاهی، فرد باید توانایی نظارت بر احساسات خود را داشته باشد و در عین حال واکنشهای هیجانی
مختلف را تشخیص دهد و هر احساس متمایز را به درستی شناسایی کند.
افراد خودآگاه همچنین می توانند ارتباط بین چیزهایی که احساس می کنند و نحوه عملکردشان را تشخیص دهند.
این افراد همچنین نقاط قوت و ضعف خود را تصدیق می کنند، به روی داده ها و تجربیات جدید باز هستند و
از تبادلات خود با دیگران درس می گیرند.
علاوه بر این، افرادی که خودآگاهی را حفظ می کنند، دارای حس شوخ طبعی خوبی هستند، به خود و توانایی های
خود اطمینان دارند و می دانند که دیگران چگونه آنها را درک می کنند.
در اینجا چند نکته برای بهبود خودآگاهی وجود دارد:
از دیگران بازخورد سازنده بخواهید.
یک دفتر خاطرات از افکار و احساسات خود داشته باشید.
تمرکز حواس را تمرین کنید – مدیتیشن را امتحان کنید.
با دقت به افکار و احساسات خود توجه کنید.
به دنبال علایق خود باشید و کاری را انجام دهید که باعث خوشحالی شما می شود.
مهارت های جدید بیاموزید و برای خود اهداف تعیین کنید.
به تجربیات خود فکر کنید و سپاسگزار باشید.
روزانه از خودگویی مثبت استفاده کنید.
روی ایجاد ذهنیت رشد کار کنید.
خود تنظیم عاطفی (مدیریت احساسات)
هوش هیجانی علاوه بر آگاهی از احساسات خود و تأثیری که بر دیگران می گذارد، مستلزم تنظیم و مدیریت هیجانات است.
این بدان معنا نیست که احساسات را از دید خود دور کنید و اساساً آنها را “قفل کنید” و از این رو احساسات واقعی
خود را پنهان کنید. این فقط به معنای انتظار برای زمان و مکان مناسب برای بیان آنهاست.
خودتنظیمی همه چیز در مورد برقراری ارتباط مناسب با احساسات خود در زمینه است. یک واکنش تمایل به غیر ارادی دارد.
هرچه فرد با هوش هیجانی خود هماهنگ تر باشد، راحت تر می تواند از یک واکنش فوری به یک پاسخ سنجیده تبدیل شود.
بسیار مهم است که به یاد داشته باشید مکث کنید، نفس بکشید، خود را جمع و جور کنید، و آنچه را که برای مدیریت
احساسات لازم است انجام دهید.
این می تواند برای خود معنایی داشته باشد، مانند پیاده روی یا صحبت با یک دوست، به طوری که فرد بتواند به تنش و
ناملایمات به طور مناسب و عمدی پاسخ دهد.
آنهایی که در خودتنظیمی مهارت دارند، منعطف هستند و به خوبی با تغییر سازگار هستند. آنها همچنین برای مدیریت
درگیری و پخش موقعیت های ناراحت کننده یا دشوار مناسب هستند.
افرادی که مهارت های خودتنظیمی سالمی دارند نیز وجدان کاری بالایی دارند. آنها در مورد اینکه چگونه بر دیگران تأثیر
می گذارند فکر می کنند و مسئولیت اعمال خود را می پذیرند.
در اینجا چند نکته برای بهبود خودتنظیمی وجود دارد:
به چالش ها به عنوان فرصت نگاه کنید.
مراقب افکار و احساسات باشید.
مهارت های تحمل پریشانی و اضطراب را ایجاد کنید.
روی پذیرش بازتاب ها و احساسات کار کنید.
راه هایی برای مدیریت احساسات دشوار پیدا کنید.
مهارت های ارتباطی و اجتماعی را تمرین کنید.
تشخیص دهید که فرد در نحوه پاسخ دادن حق انتخاب دارد.
برای تغییر پاسخ های عاطفی و الگوهای فکری از قالب بندی مجدد شناختی استفاده کنید.
همدلی اجتماعی (درک عواطف)
همدلی یا توانایی درک احساسات دیگران برای تکمیل هوش هیجانی بسیار مهم است.
با این حال، چیزی فراتر از توانایی تشخیص حالات عاطفی دیگران را شامل می شود. همچنین بر پاسخ های فرد به
افراد بر اساس این دانش تأثیر می گذارد.
وقتی احساس می کند کسی احساس غمگینی یا ناامیدی می کند، چگونه پاسخ می دهد؟ فرد ممکن است با دقت و
توجه بیشتری با آنها رفتار کند، یا ممکن است برای بهبود خلق و خوی آنها فشار بیاورد.
همدلی به فرد اجازه می دهد تا پویایی اقتدار را که اغلب بر روابط اجتماعی، به ویژه در محل کار، تأثیر می گذارد، درک کند.
این برای هدایت تعاملات روزانه فرد با افراد مختلف ضروری است. در واقع، مشخص شد که همدلی به عنوان
مهارت رهبری درجه یک است.
رهبرانی که در همدلی مهارت دارند بیش از ۴۰ درصد در مربیگری، مشارکت دادن دیگران و تصمیم گیری
عملکرد بهتری دارند.
در یک مطالعه متفاوت، محققان دریافتند که رهبرانی که نسبت به همکاران خود همدلی و انتقاد سازنده بیشتری
نشان می دهند، توسط سرپرستان خود عملکرد بهتری دارند.
کسانی که در این عنصر صلاحیت دارند می توانند تشخیص دهند که چه کسی قدرت را در روابط مختلف حفظ می کند.
آنها همچنین درک می کنند که چگونه این نیروها بر احساسات و رفتارها تأثیر می گذارند.
به همین دلیل، آنها می توانند موقعیت های مختلفی را که به چنین دینامیک قدرت وابسته است، به دقت تجزیه و تحلیل کنند.
در اینجا چند نکته برای بهبود همدلی اجتماعی وجود دارد:
مایل به اشتراک گذاری احساسات باشید.
به دیگران گوش دهید.
مدیتیشن را تمرین کنید.
درگیر هدفی مانند یک پروژه اجتماعی باشید.
با افراد جدید ملاقات کنید و صحبت کنید.
سعی کنید خود را به جای شخص دیگری تصور کنید.
مهارت های اجتماعی (استفاده از احساسات)
توانایی تعامل خوب با دیگران یکی دیگر از جنبه های حیاتی هوش هیجانی است. مهارت های اجتماعی جامد
به افراد اجازه می دهد تا روابط معناداری با دیگران ایجاد کنند و درک قوی تری از خود و دیگران ایجاد کنند.
درک صحیح عاطفی فراتر از درک عواطف خود و دیگران است. فرد همچنین باید این اطلاعات را در تعاملات و
ارتباطات روزانه خود به کار گیرد.
در محیط های کاری یا حرفه ای، مدیران از طریق ایجاد روابط و ارتباطات با کارکنان سود می برند.
کارگران از ایجاد یک رابطه محکم با رهبران و همکاران سود می برند. برخی ترجیح می دهند از تعارض اجتناب کنند،
اما مهم است که به مسائلی که به درستی به وجود می آیند، رسیدگی شود.
تحقیقات نشان میدهد که هر تعارض بدون رسیدگی میتواند تقریباً هشت ساعت از زمان شرکت را برای فعالیتهای
غیرمولد، منابع آسیبرسان و روحیه تلف کند.
مهارت های اجتماعی ضروری شامل گوش دادن فعال، ارتباط کلامی، ارتباط غیرکلامی، رهبری و متقاعدسازی است.
در اینجا چند نکته برای بهبود مهارت های اجتماعی آورده شده است:
سوالات باز بپرسید.
یخ شکنی هایی را پیدا کنید که به شروع گفتگو کمک می کنند.
تماس چشمی خوب را تمرین کنید.
گوش دادن فعال را با تمام بدن تمرین کنید.
به مهارت های اجتماعی دیگران توجه کنید.
به دیگران علاقه نشان دهید و از آنها سؤالات شخصی بپرسید.
مراقب زبان بدن خود و دیگران باشید.
در محل کار
هوش هیجانی شامل نشان دادن شفقت واقعی، همدلی با نیازهای افراد و تشویق به رشد شخصی مداوم افراد است.
هنگامی که یک رهبر احساسات پیروان خود را در نظر می گیرد، سپس یاد می گیرد که چگونه با آنها به بهترین شکل تعامل کند.
۱. قرض دادن یک گوش دلسوز به یک همکار ناامید
کارمندان به ناچار ناراحت می شوند، روحیه بدی دارند، بحث می کنند و معمولاً روزهای بدی خواهند داشت.
در عمل، شفقت، درک و آگاهی از نشانه های قطعی هوش هیجانی هستند.
آگاهی از حالات عاطفی دیگران و واکنش به آن نشان دهنده درک این موضوع است که همه انسان ها احساسات شدیدی
را تجربه می کنند و می گوید که احساسات یک فرد مهم است.
۲. گوش دادن به دیگران با احترام
آیا تا به حال به کنفرانسی رفته اید که به نظر می رسد همه در مورد یکدیگر صحبت می کنند و
سعی می کنند حرف آخر را بزنند؟
این تنها نشانه ای از تسلط بر نفس و عدم توجه به دیگران نیست. اینها همچنین نشانه هایی از
کمبود هوش هیجانی هستند.
وقتی افراد اجازه صحبت کردن دارند و دیگران بدون وقفه مداوم گوش می دهند، نشانه خوبی از EI است.
این نشان دهنده احترام متقابل بین طرفین است و به احتمال زیاد منجر به نتیجه گیری سازنده در جلسات می شود.
۳. انعطاف پذیر بودن
انعطاف پذیری یک اصطلاح مهم در سازمان های امروزی است. ایجاد انعطاف پذیری در نحوه عملکرد افراد می تواند
تفاوت بین حفظ بهترین کارگران و بیرون رفتن از درب باشد.
رهبران باهوش عاطفی نیازهای در حال تغییر دیگران را درک می کنند و به جای تلاش برای اعمال محدودیت های سفت
و سخت در مورد نحوه انجام کار افراد، آماده همکاری با آنها هستند.
آنها انتظار ندارند که همه در ساعات کاری خود کار کنند، اولویت های یکسانی داشته باشند یا دقیقاً با همان ارزش ها زندگی کنند.
در بهداشت و درمان
۱. صبور بودن با افراد آسیب دیده
در مراقبت های بهداشتی، انتظار می رود که پزشکان و پرستاران مجبور باشند افراد دردمند را مدیریت کنند.
هوش هیجانی نه تنها امکان مراقبت بهتر از بیمار را فراهم می کند، بلکه به مراقبت از خود نیز کمک می کند.
به عنوان مثال، اگر یک بیمار در حال شلاق زدن باشد، و فرد بتواند ببیند که درد دارد، کمتر احتمال دارد که
جنگجوی او را شخصاً درک کند و بهتر با او رفتار کند.
۲. عمل به عنوان رهبر موثر
در مراقبتهای بهداشتی، وجود رهبران تأثیرگذار، محیطی قابل اعتماد با تیمی مفید، تفکر انتقادی و مراقبت
با کیفیت بیمار و خانوادهمحور ضروری است.
هوش هیجانی بالاتر به متخصصان مراقبت های بهداشتی اجازه می دهد تا بهتر به بیماران پاسخ دهند و واکنش
نشان دهند. مطالعات ارتباط بین هوش هیجانی و نتایج مثبت بیمار را نشان داده اند.
۳. واکنش بهتر به موقعیت های استرس زا
موقعیت های متعدد در مراقبت های بهداشتی شامل یک موقعیت اضطراری شامل سناریوی زندگی یا مرگ است.
پزشکان و پرستاران باید احساسات خود را بررسی کنند. حضور در مراقبت های بهداشتی یک حرفه بسیار احساسی
است و آگاهی از احساسات خود در هنگام بروز آنها کلید مراقبت از خود است.
تعامل با بیماران می تواند باعث شادی شدید یا غم و اندوه عمیق شود و این نوسانات می تواند کاملا خسته کننده باشد.
توانایی مقابله با این احساسات، استراحت کردن و درخواست کمک در مواقع نیاز نمونه دیگری از هوش هیجانی خوب
است که پرستاران باید تمرین کنند.
نکاتی برای بهبود EI
خودآگاه تر باشید
آگاهی از عواطف و پاسخ های عاطفی خود به دیگران می تواند هوش هیجانی فرد را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.
دانستن زمانی که فرد احساس مضطرب یا عصبانیت می کند می تواند به پردازش و انتقال آن احساسات به گونه ای
کمک کند که نتایج سالمی را به همراه داشته باشد.
احساس دیگران را تشخیص دهید
هوش عاطفی می تواند با خود بازتابی شروع شود، اما اندازه گیری نحوه درک دیگران از رفتار و ارتباطات ضروری است.
تنظیم پیام خود بر اساس نحوه دریافت، بخشی جدایی ناپذیر از هوش هیجانی بودن است.
گوش دادن فعال را تمرین کنید
افراد به صورت کلامی و غیرکلامی ارتباط برقرار می کنند، بنابراین گوش دادن و نظارت بر واکنش های بالقوه مثبت و منفی
ضروری است. وقت گذاشتن برای شنیدن دیگران همچنین نشان دهنده سطحی از احترام است که می تواند پایه ای برای روابط سالم باشد.
به وضوح ارتباط برقرار کنید
مهارت های ارتباطی قوی برای هوش هیجانی حیاتی است. دانستن اینکه چه چیزی را بیان یا بنویسید و چه زمانی باید
اطلاعات ارائه دهید برای ایجاد روابط قوی بسیار مهم است.
به عنوان مثال، به عنوان یک مدیر در یک محیط کاری، برقراری ارتباط با انتظارات و اهداف مورد نیاز است تا همه را در یک
صفحه نگه دارد.
مثبت بمان
نگرش مثبت فوق العاده مسری است. افراد باهوش عاطفی قدرت کلمات مثبت، ایمیل های تشویق کننده و حرکات دوستانه
را درک می کنند. هنگامی که فرد می تواند در یک موقعیت استرس زا نیز مثبت بماند، می تواند به دیگران کمک کند آرام بمانند.
همچنین می تواند حل مشکل و همکاری بیشتر را تشویق کند.
همدلی کنید
فکر کردن به اینکه دیگران چگونه ممکن است احساس کنند یک کیفیت اساسی هوش هیجانی است. این بدان معناست
که شما می توانید با احساساتی که ممکن است خود را احساس نمی کنید همدلی کنید و به گونه ای پاسخ دهید که
برای دیگران محترمانه و آرامش بخش باشد.
روشن فکر بودن
افراد باهوش عاطفی راحت هستند زیرا شنوندگان خوبی هستند و می توانند دیدگاه های دیگر را در نظر بگیرند و درک کنند.
آنها همچنین پذیرای یادگیری چیزهای جدید و پذیرش ایده های بدیع هستند.
به بازخورد گوش دهید
بسیار مهم است که از آن دسته افرادی باشید که می توانند بازخوردها را بشنوند، خواه این بازخورد در ارائه اخیر مثبت
باشد یا توصیه های انتقادی تر در مورد اینکه چگونه باید وظایف را به طور کارآمدتر انجام دهید.
پذیرا بودن از بازخورد به معنای پذیرفتن مسئولیت اعمال خود و تمایل به بهبود نحوه ارتباط با دیگران است.
تحت فشار آرام بمانید
برخورد با موقعیت های استرس زا با نگرش آرام و مثبت ضروری است. فشارها می تواند به سرعت تشدید شود،
در درجه اول زمانی که افراد تحت ضرب الاجل کار می کنند، بنابراین ثابت ماندن و تمرکز بر یافتن راه حل به همه کمک
می کند تا اهداف خود را تکمیل کنند.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
چگونه می خواهم با بچه هایم در مورد خودکشی صحبت کنم
خودکشیموضوع بسیار پیچیده ای است و صحبت کردن در مورد آن به خصوص با فرزندانمان دشوار است.
با این حال، مهم است که از آن اجتناب نکنید، زیرا وقتی کودکان با سؤالات بی پاسخ می مانند، آنها به دنبال این
پاسخ ها در جای دیگری و گاهی اوقات در مکان های اشتباه می گردند.
اگر کسی آن را توضیح ندهد، کودکان نیز احتمالاً احساسات خود را در خود فرو میبرند و تفسیرهای خود را از آنچه
اتفاق افتاده است ارائه میکنند.
بنابراین، من می خواهم آماده، مایل و قادر باشم تا در صورت نیاز به موضوع با فرزندانم بپردازم.
به عنوان مثال، در شرایط ناگوار یا در صورت مشاهده یا شنیدن خودکشی در رسانه ها.
نزدیک شدن به موضوع به سن فرزندان من و توانایی آنها در درک مفهوم بستگی دارد.
در سن ۸ سالگی، کودکان به طور کلی می توانند ماندگاری مرگ را درک کنند. آنها می دانند که وقتی کسی از دنیا می رود،
دیگر زنده نمی شود.
در سنین ۹ تا ۱۲ سالگی، کودکان این توانایی را پیدا می کنند که بگویند آیا یک بزرگسال حقیقت را به عنوان راهی
برای محافظت از آنها پنهان می کند یا خیر.
همچنین در این سن است که کودکان آنچه را که از بزرگسالان شنیده اند و آنچه در رسانه ها دیده اند با همسالان خود
به اشتراک می گذارند.
از تعریف خودکشی و توضیح اینکه چرا یک نفر جان خود را می گیرد، این است که چگونه می خواهم این
موضوع را با فرزندانم مطرح کنم.
تأمل در افکار و احساساتم
اولین کاری که انجام خواهم داد این است که افکار و احساسات خود را در مورد خودکشی کشف کنم. قبل از صحبت با
فرزندانم، باید در مورد ارزش ها، اعتقادات و چگونگی شرطی شدنم شفافیت داشته باشم.
از نظر فرهنگی، من با این باور بزرگ شدم که وقتی کسی تصمیم می گیرد به زندگی خود پایان دهد، نباید در مورد
آن صحبت کرد. ابرهای شرم بر عزیزانشان. سکوت و راز فضا را پر کرده است.
شایعات و حدس و گمان بیداد می کنند اما زمینه و آگاهی نادیده گرفته می شود. بنابراین، میدانم که طرح موضوع
دشوار خواهد بود، زیرا باید خودم را از آن باورهای ناسالم گذشته منصرف کنم.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
از نظر فرهنگی، من با این باور بزرگ شدم که وقتی کسی تصمیم می گیرد به زندگی خود پایان دهد، نباید در مورد آن صحبت کرد.
به خودم یادآوری میکنم که نمیخواهم فرزندانم به این شکل بزرگ شوند، بهویژه با توجه به تجربه شخصی من
در مورد آسیب رساندن به خود و مبارزه با افسردگی.
صحبت کردن با فرزندانم در مورد خودکشی می تواند به جلوگیری از اطلاعات نادرست کمک کند و محیطی را ایجاد کند
که در آن از صحبت کردن در مورد آن و پرسیدن سوال احساس امنیت کنند.
من می خواهم بزرگسال مورد اعتمادی باشم که آنها ابتدا برای اطلاعات مناسب به سراغش می روند.
مستقیم، صادق و بدون قضاوت باشید
من قصد دارم تا حد امکان ساده باشم. به عنوان مثال، من برخی از سوالات رایج را پیش بینی می کنم.
وقتی کسی می میرد یعنی چه؟
وقتی دخترم ۴ ساله بود، همسایه پدر و مادرم که مردی مسن بود، در حالی که او پیش آنها بود فوت کرد. از پنجره دید
که پزشکی قانونی آمد و جسد را برد.
باید به او توضیح می دادم که وقتی کسی می میرد، دیگر زنده نیست.
هر موجود زنده ای در نهایت خواهد مرد. آنها نمی توانند برگردند.
آنها خواب نیستند و بیدار نمی شوند. بدن آنها از کار افتاده است و دیگر نیازی به خوردن، نوشیدن یا نفس کشیدن ندارند.
همسو بودن در مورد مرگ، صحبت در مورد خودکشی را آسان تر می کند.
خودکشی چیست؟
وقتی فرزندانم کوچک هستند، از کلمات، مفاهیم و توضیحات ساده برای تعریف خودکشی استفاده می کنم.
به عنوان مثال، ممکن است بگویم: «خودکشی زمانی است که فردی کاملاً ناامید باشد که اوضاع بهتر شود و تصمیم بگیرد
به زندگی خود پایان دهد.»
اگر بپرسند که آیا کسی بر اثر خودکشی مرده است، حقیقت را به آنها خواهم گفت.
من دروغ نمی گویم و از جملات نادرست و مبهم مانند «رفتم به جای بهتر»، «برای همیشه می خوابم»،
«دیگر درد نمی گیرم» یا «با فرشتگان» استفاده نمی کنم.
این فقط باعث سردرگمی می شود زیرا فرزندان من می توانند احساس کنند که اتفاق وحشتناکی رخ داده است.
پوشاندن آن باعث می شود کمتر قابل اعتماد به نظر برسم.
ممکن است آنها را وادار کند که به دنبال اطلاعات از جایی یا شخص دیگری باشند که قابل اعتماد نیستند.
چرا کسی می خواهد به زندگی خود پایان دهد؟
من توضیح بیشتری نمی دهم، نظر یا قضاوت خود را در مورد چرایی این اتفاق بیان نمی کنم.
به عنوان مثال، من از استفاده از زبانی که حاکی از آن است که آنها برای انتخاب راه آسان خودخواه یا
ترسو بوده اند، اجتناب می کنم.
پایبندی به حقایق به آنها اطلاعات درستی می دهد و به آنها اجازه می دهد که مستقلاً در مورد آن فکر کنند.
من در مورد زندگی آن شخص فرضی نمی کنم.
من به سادگی می گویم که وقتی فردی بر اثر خودکشی می میرد، دردهای روحی، روحی و جسمی زیادی داشت.
آنها برای مدت طولانی احساس گیر افتادن می کردند. تنها راهی که آنها فکر می کردند می تواند به احساسشان
پایان دهد این بود که زندگی را متوقف کنند. آنها فکر نمی کردند کسی بتواند به آنها کمک کند.
تاکید بر این مهم است که وقتی فردی بر اثر خودکشی می میرد، تقصیر کسی نیست.
مکالمه را باز نگه دارید
مهمترین چیز این است که اطمینان حاصل شود که گفت و گوی مستمری در این مورد وجود دارد.
همانطور که فرزندانم بزرگ می شوند و وارد سال های نوجوانی می شوند، مطمئن هستم که آنها فردی را
می شناسند که با سلامت روان خود دست و پنجه نرم می کند و ممکن است آنها را نیز تجربه کنند.
من نمی ترسم از آنها بپرسم که آیا کسی را می شناسند که افکار خودکشی داشته باشد یا آنها خودشان این افکار را داشته اند.
این کاری بود که والدینم هرگز انجام ندادند.
امیدوارم با گذشت زمان، آنقدر با آنها اعتماد کرده باشم که از اشتراک گذاری این افکار با من احساس امنیت کنند.
برای من بسیار مهم است که تأکید کنم برای آنها اینجا هستم و همیشه در دسترس برای گوش دادن و
حمایت بی قید و شرط آنها هستم.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
تعریف تنهایی یک احساس جهانی انسانی است که برای هر فردی هم پیچیده و هم منحصر به فرد است. از آنجایی که هیچ علت
مشترک واحدی ندارد، پیشگیری و درمان این وضعیت ذهنی بالقوه مضر می تواند به طور چشمگیری متفاوت باشد.
به عنوان مثال، یک کودک تنها که در مدرسه برای دوست یابی تلاش می کند، نیازهای متفاوتی نسبت
به یک سالمند تنها که همسرش اخیراً فوت کرده است، دارد.
در این مقاله منظور ما از اصطلاح «تنها» و همچنین علل مختلف، پیامدهای سلامتی، علائم و درمانهای بالقوه برای
تنهایی مورد بحث قرار میگیرد.
تعریف تنهایی
در حالی که تعاریف رایج از تنهایی آن را به عنوان حالت تنهایی یا تنها بودن توصیف می کنند، تعریف تنهایی در واقع یک حالت ذهنی است.
تنهایی باعث می شود افراد احساس پوچی، تنهایی و ناخواسته کنند. افرادی که تنها هستند اغلب هوس تماس انسانی دارند،
اما وضعیت روحی آنها برقراری ارتباط با افراد دیگر را دشوارتر می کند.
محققان پیشنهاد می کنند که تنهایی با انزوای اجتماعی، مهارت های اجتماعی ضعیف، درون گرایی و افسردگی مرتبط است.
به گفته بسیاری از کارشناسان، تنهایی لزوما تنها بودن نیست. در عوض، اگر احساس تنهایی و انزوا می کنید، این
همان چیزی است که تنهایی در وضعیت ذهنی شما نقش می بندد.
به عنوان مثال، یک دانشجوی سال اول ممکن است علیرغم احاطه شدن توسط هم اتاقی ها و سایر همسالان،
احساس تنهایی کند.
سربازی که کار نظامی خود را آغاز می کند ممکن است پس از اعزام به یک کشور خارجی احساس تنهایی کند،
علیرغم اینکه دائماً توسط سایر اعضای نیرو محاصره شده است.
تعریف تنهایی در مقابل تنهایی
در حالی که تحقیقات به وضوح نشان می دهد که تنهایی و انزوا هم برای سلامت روانی و هم برای سلامت جسمی
مضر است، تنها بودن با تنها بودن یکسان نیست.
در واقع، تنهایی در واقع تعدادی فواید مهم برای سلامت روان دارد، از جمله اینکه به افراد اجازه می دهد تمرکز و شارژ بهتری داشته باشند.
احساس تنهایی با وجود تمایل به ارتباطات اجتماعی با احساس انزوا مشخص می شود.
اغلب به عنوان جدایی غیرارادی، طرد یا رها شدن توسط افراد دیگر تلقی می شود.
از سوی دیگر، تنهایی اختیاری است. افرادی که از گذراندن وقت به تنهایی لذت میبرند، همچنان روابط اجتماعی
مثبتی را حفظ میکنند که در صورت تمایل به برقراری ارتباط، میتوانند به آن بازگردند.
آنها هنوز با دیگران وقت می گذرانند، اما این تعاملات با دوره های زمانی تنهایی متعادل می شود.
خلاصه تعریف تنهایی
تنهایی حالتی از ذهن است که با تمایل به تماس انسانی اما احساس تنهایی مرتبط است. افراد می توانند تنها باشند
و احساس تنهایی نکنند، یا می توانند با مردم تماس داشته باشند و همچنان احساس انزوا را تجربه کنند.
علل تنهایی
عوامل مؤثر در تنهایی شامل متغیرهای موقعیتی مانند انزوای فیزیکی، نقل مکان به مکان جدید و طلاق است.
مرگ یک فرد مهم در زندگی یک فرد نیز می تواند منجر به احساس تنهایی شود.
علاوه بر این، می تواند نشانه یک اختلال روانی مانند افسردگی باشد. افسردگی اغلب باعث کناره گیری افراد از نظر اجتماعی
می شود که می تواند منجر به انزوا شود.
تحقیقات همچنین نشان می دهد که تنهایی می تواند عاملی باشد که به علائم افسردگی کمک می کند.
تنهایی را می توان به عوامل درونی مانند عزت نفس پایین نیز نسبت داد . افرادی که به خود اعتماد ندارند اغلب
بر این باورند که ارزش توجه یا توجه دیگران را ندارند، که می تواند منجر به انزوا و تنهایی مزمن شود.
عوامل شخصیتی نیز ممکن است نقش داشته باشند. برای مثال، افراد درونگرا ممکن است کمتر تمایل به پرورش و
جستجوی ارتباطات اجتماعی داشته باشند، که می تواند به احساس انزوا و تنهایی کمک کند.
خطرات سلامتی مرتبط با تنهایی
تنهایی طیف وسیعی از اثرات منفی بر سلامت جسمی و روانی دارد ، از جمله :
اینها تنها زمینه هایی نیستند که تنهایی در آنها تاثیر خود را می گذارد. به عنوان مثال، بزرگسالان تنها نسبت به افرادی
که تنها نیستند کمتر ورزش می کنند.
رژیم غذایی آنها چربی بیشتری دارد، خواب آنها بازده کمتری دارد و خستگی بیشتری در طول روز گزارش می کنند.
تنهایی همچنین تنظیم فرآیندهای سلولی در اعماق بدن را مختل می کند و افراد تنها را مستعد پیری زودرس می کند.
آنچه تحقیقات در مورد تنهایی نشان می دهد
افرادی که کمتر احساس تنهایی می کنند بیشتر متاهل هستند، درآمد بالاتری دارند و وضعیت تحصیلی بالاتری دارند.
سطوح بالای تنهایی با علائم سلامت جسمانی، زندگی تنها، شبکه های اجتماعی کوچک و روابط اجتماعی با کیفیت پایین همراه است.
به دوستان خود برای مبارزه با تنهایی کمک کنید
آمارها حاکی از آن است که تنهایی به ویژه در نسل های جوان به طور فزاینده ای رایج می شود. بر اساس
یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۹، ۲۵ درصد از بزرگسالان بین ۱۸ تا ۲۷ سال گزارش دادند که هیچ دوست صمیمی ندارند،
در حالی که ۲۲ درصد گزارش کردند که اصلاً دوستی ندارند.
ظهور اینترنت و از قضا، رسانه های اجتماعی تا حدی مقصر هستند.
کارشناسان معتقدند که این کمیت تعامل اجتماعی نیست که با تنهایی مبارزه می کند، بلکه کیفیت است.
داشتن چند دوست صمیمی برای دفع تنهایی و کاهش پیامدهای منفی سلامت مرتبط با این حالت ذهنی کافی است.
تحقیقات نشان میدهد که تجربه تماس واقعی با دوستان به تقویت حس خوب در افراد کمک میکند.
تنهایی می تواند مسری باشد
یک مطالعه نشان می دهد که تنهایی ممکن است در واقع مسری باشد. تحقیقات نشان داده است که افراد غیر
تنها که وقت خود را با افراد تنها می گذرانند، بیشتر در معرض احساس تنهایی هستند.
نکاتی برای پیشگیری و غلبه بر تنهایی
می توان بر تنهایی غلبه کرد. برای ایجاد تغییر نیازمند تلاشی آگاهانه است. در درازمدت، ایجاد تغییر میتواند
شما را شادتر، سالمتر کند و به شما این امکان را بدهد که بر دیگران اطرافتان تأثیر مثبتی بگذارید.
در اینجا چند راه برای جلوگیری از تنهایی آورده شده است:
خدمات اجتماعی یا فعالیت دیگری را که از آن لذت می برید در نظر بگیرید . این موقعیت ها فرصت های خوبی برای
ملاقات با مردم و ایجاد دوستی ها و تعاملات اجتماعی جدید ایجاد می کند.
انتظار بهترین ها را داشته باشید . افراد تنها اغلب انتظار طرد شدن را دارند، بنابراین در عوض سعی کنید
در روابط اجتماعی خود بر افکار و نگرش های مثبت تمرکز کنید.
بر توسعه روابط با کیفیت تمرکز کنید. به دنبال افرادی باشید که نگرش ها، علایق و ارزش های مشابهی با شما دارند.
بدانید که تنهایی نشانه این است که چیزی باید تغییر کند. انتظار نداشته باشید همه چیز یک شبه تغییر کند،
اما می توانید اقداماتی را شروع کنید که به کاهش احساس تنهایی شما کمک می کند و ارتباطاتی ایجاد می کند که از رفاه شما حمایت می کند.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریقلینک تماس با ماو یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
اثرات تنهایی را در زندگی خود درک کنید . تنهایی عواقب جسمی و روحی دارد. اگر متوجه شدید که
برخی از این علائم بر احساس شما تأثیر می گذارد، تلاش آگاهانه ای برای مبارزه با آنها انجام دهید.
یک رابطه فعلی را تقویت کنید. ایجاد ارتباطات جدید مهم است، اما بهبود روابط موجود شما نیز می تواند راهی
عالی برای مبارزه با تنهایی باشد. سعی کنید با یکی از دوستان یا اعضای خانواده که مدتی است با او صحبت کرده اید تماس بگیرید.
با کسی که بتوانید به او اعتماد کنید صحبت کنید . تماس گرفتن با کسی در زندگی تان برای صحبت در مورد احساسی که دارید مهم است.
این میتواند فردی باشد که میشناسید مانند یکی از اعضای خانواده، اما ممکن است با پزشک یا درمانگر خود صحبت کنید.
درمان آنلاین می تواند یک گزینه عالی باشد زیرا به شما امکان می دهد هر زمان که برای شما مناسب است با یک درمانگر تماس بگیرید.
خلاصه تعریف تنهایی
تنهایی باعث می شود افراد احساس انزوا و جدایی از دیگران کنند. این حالت پیچیده ای از ذهن است که می تواند
ناشی از تغییرات زندگی، شرایط سلامت روان، عزت نفس ضعیف و ویژگی های شخصیتی باشد.
تنهایی همچنین می تواند عواقب جدی برای سلامتی از جمله کاهش سلامت روانی و مشکلات جسمی داشته باشد.
تنهایی می تواند تأثیر جدی بر سلامتی شما داشته باشد، بنابراین مهم است که بتوانید علائمی را که نشان می دهد
احساس تنهایی می کنید تشخیص دهید. همچنین مهم است که به یاد داشته باشید که تنها بودن با تنها بودن یکسان نیست.
اگر تنهایی بر رفاه شما تأثیر می گذارد، کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید که می تواند به شما در ایجاد
ارتباطات جدید و یافتن حمایت اجتماعی مورد نیاز کمک کند.
روی ایجاد ارتباطات جدید کار کنید و مدتی را صرف صحبت با افراد زندگی خود کنید. اگر هنوز در حال مبارزه هستید،
درمان را در نظر بگیرید. هر کاری که انتخاب می کنید، فقط به یاد داشته باشید که افرادی هستند که می توانند کمک کنند.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
افرادی که شرم را تجربه می کنند معمولا سعی می کنند چیزی را که از آن احساس شرم می کنند پنهان کنند.
هنگامی که شرم مزمن است، می تواند شامل این احساس شود که شما اساساً نقص دارید. تشخیص شرم در خود اغلب دشوار است.
در حالی که شرم یک احساس منفی است، منشا آن در بقای ما به عنوان یک گونه نقش دارد.
بدون شرم، ممکن است نیازی به پایبندی به هنجارهای فرهنگی، پیروی از قوانین، یا رفتاری که به ما اجازه دهد
به عنوان موجودات اجتماعی وجود داشته باشد، احساس نکنیم.
شرم چه زمانی مضر می شود؟
شرم زمانی می تواند مشکل ساز شود که درونی شود و منجر به ارزیابی بیش از حد خشن از خود به عنوان یک فرد شود.
این منتقد ممکن است به شما بگوید که آدم بدی هستید، بی ارزش هستید یا ارزشی ندارید.
با این حال، حقیقت این است که این که چقدر عمیقاً احساس شرمندگی میکنید، ربطی به ارزش شما
یا کارهای اشتباهی که انجام دادهاید ندارد.
برخی دیگر از مفاهیم رایج که با شرم همپوشانی دارند عبارتند از خجالت، تحقیر و گناه . با این حال، این اصطلاحات
مختلف دارای تفاوت های ظریف در معنایی هستند که دانستن آنها برای درک بهتر شرم مهم است.
نشانه هایی که شما شرم دارید:
آیا از خود می پرسید که آیا ممکن است شرم را تجربه کنید؟ در زیر فهرستی از واکنشهای شرمآور خودشکستهکننده به
گفته روانپزشک پیتر برگین در کتاب گناه، شرم، و اضطراب آورده شده است.
احساس حساس بودن
احساس عدم قدردانی
سرخ شدن غیر قابل کنترل
احساس استفاده
احساس طرد شدن
احساس می کنید تاثیر کمی دارید
نگران اینکه دیگران در مورد شما چه فکری می کنند
نگران این هستید که با شما محترمانه رفتار نمی شود
احساس می کنید دیگران از شما سوء استفاده می کنند
می خواهم حرف آخر را بزنم
افکار یا احساسات خود را به اشتراک نمی گذارید زیرا می ترسید خجالت بکشید
ترس از اینکه نامناسب یا احمق به نظر برسند
نگران شکست خوردن بیشتر از انجام یک کار غیر اخلاقی
کمال گرا بودن
احساس یک فرد خارجی یا اینکه متفاوت هستید یا کنار گذاشته شده اید
احساس مشکوک بودن یا اینکه نمی توانید به دیگران اعتماد کنید
نمی خواهم در مرکز توجه قرار بگیرم
گل دیواری بودن یا بنفشه در حال کوچک شدن
میخواهد مردم را بیرون ببندد یا کنار بکشد
احساس اینکه نمی توانید خود واقعی خود باشید
سعی کنید خود را پنهان کنید یا نامحسوس باشید
از دست دادن هویت
احساس ناکافی بودن
احساس پشیمانی
در نهایت، رفتارهای زیر نمونههایی از کارهایی است که افراد هنگام احساس شرم انجام میدهند:
به جای نگاه کردن به چشم مردم به پایین نگاه کنید
پایین نگه داشتن سر
به جای صاف ایستادن، شانه های خود را پایین بیاورید
احساس یخ زدگی یا ناتوانی در حرکت کردن
ناتوانی در عمل خود به خود
لکنت زبان وقتی می خواهید صحبت کنید
با صدای بیش از حد نرم صحبت می کند
خود را از دیگران پنهان کنید
اگر احساس شرم یا خجالت دارید گریه کنید
چهار دسته از رفتار شرم آور
بر اساس کتاب دانشگاهی شرم منتشر شده توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد، نویسندگان چهار دسته مختلف
از رفتارهای شرم آور را شناسایی کردند :
پاسخ داغ
رفتارهایی برای مقابله یا پنهان کردن شرم
رفتارهای ایمنی برای جلوگیری از شرم یا کشف شدن
رفتارهایی برای ترمیم شرم
پاسخ داغ
اینها کارهایی هستند که وقتی احساس شرمندگی و حالت تدافعی می کنید، انجام می دهید، مانند عصبانیت شدید
یا حمله به طرف مقابل برای منحرف کردن توجه از خودتان. پاسخ داغ معمولاً یک واکنش تکانشی است.
رفتارهایی برای مقابله یا پنهان کردن شرم
اینها ممکن است مواردی مانند ایجاد احساس کوچک بودن، تلاش برای جلوگیری از قرار گرفتن در مرکز توجه یا
به اشتراک گذاشتن افکار یا احساسات خود باشند. پنهان کردن خود روشی برای محافظت از خود است.
رفتارهای ایمنی برای جلوگیری از شرم یا کشف شدن
اینها ممکن است مواردی مانند عذرخواهی، گریه کردن یا اجتناب از درگیری باشد. افرادی که تمایل به احساساتی بودن
یا اجتناب از تعارض دارند ممکن است بیشتر درگیر رفتارهای ایمنی باشند.
رفتارهایی برای ترمیم شرم
اینها ممکن است شامل کارهایی مانند انجام کارهایی برای تسکین خود یا عذرخواهی از دیگران باشد.
به عنوان مثال، اگر یک سالگرد مهم را فراموش کردید، ممکن است به خود بگویید که در ذهنتان چیزهای زیادی وجود داشت
یا با حرکاتی که نشان می دهد متاسف هستید، رفتار کنید.
انواع شرم چیست؟
علاوه بر چهار دسته کلی شرم که شناسایی شده است، انواع مختلفی از شرم نیز وجود دارد. در زیر چند مورد
مختلف برای در نظر گرفتن وجود دارد.
شرم گذرا
شرم گذرا به آن احساس زودگذری اشاره دارد که هنگام مرتکب اشتباه، شاید در یک محیط اجتماعی، احساس می کنید.
معمولا به سرعت می گذرد و مشکلی در زندگی شما ایجاد نمی کند.
شرم مزمن
شرم مزمن به احساسی اشاره دارد که همیشه همراه شماست و باعث می شود احساس کنید به اندازه
کافی خوب نیستید. این نوع شرم می تواند عملکرد و سلامت روان شما را مختل کند.
شرم به شکل تحقیر
تحقیر شدیدترین شکل شرم است و زمانی اتفاق میافتد که به طور انتقادی از چیزی خجالت بکشیم.
اغلب، زمانی که اتفاقی در مقابل دیگران رخ می دهد، این احساس می شود.
شرم از شکست
ممکن است هنگام تجربه شکست یا شکست، این نوع شرم را تجربه کنیم. به عنوان مثال، اگر در یک مسابقه ورزشی
که انتظار داشتید برنده شوید، شکست بخورید.
شرم در اطراف غریبه ها
شرم در اطراف غریبه ها منعکس کننده این احساس است که آنها متوجه می شوند مشکلی در شما وجود ندارد.
این نوع شرم با اضطراب اجتماعی رایج است .
شرم در مقابل دیگران
شرم در مقابل دیگران به نوعی از شرم اطلاق می شود که فرد در مقابل دیگران احساس خجالت یا تحقیر می کند.
این با احساس حقارت مرتبط است.
شرم در مورد عملکرد
احساس خودآگاهی نسبت به عملکرد خود نوع دیگری از شرم است. این تمایل در حین سخنرانی عمومی ،
اجرای موسیقی، اجرای ورزشی و غیره ظاهر می شود.
شرم از خود
احساس اینکه شما یک فرد حقیر هستید می تواند منجر به شرم از خود شود. این یک نوع شرم مزمن با اثرات طولانی مدت است.
شرم مربوط به عشق نافرجام
شرم ناشی از عشق نافرجام نوع دیگری از شرم است. این احساس خوب نبودن برای شخص دیگری است.
شرم مربوط به قرار گرفتن در معرض ناخواسته
تحقیر عمومی یکی از انواع قرار گرفتن در معرض ناخواسته است که نوع دیگری از شرم را ایجاد می کند.
همچنین می تواند شامل انجام یک اشتباه در ملاء عام و نشان دادن آن توسط شخصی باشد.
شرم مربوط به ناامیدی یا شکست
اگر انتظارات شما برآورده نشود یا در کاری شکست بخورید، ممکن است شرم ناشی از شکست یا ناامیدی را تجربه کنید.
این ارتباط نزدیکی با شرمساری از شکست دارد.
شرم مرتبط با طرد
اگر احساس می کنید که از گروهی طرد شده اید، مورد پسند گروه نیستید، یا به آن تعلق ندارید، ممکن است
از کنار گذاشته شدن شرمنده شوید. این نوع در اضطراب اجتماعی نیز رایج است.
شرم درونی شده
شرم درونی شده به شرمی که به درون تبدیل شده است اشاره دارد. به عنوان مثال، کسانی که در دوران کودکی
تجربه سوء استفاده می کنند ممکن است احساس بی لیاقتی یا احساس شرم ناشی از آزار خود را تجربه کنند.
شرم سمی
شرم سمی شبیه شرم درونی شده است، زیرا شامل این تصور است که در درون شما مشکلی وجود دارد.
شرم سمی بخشی از هویت اصلی شماست تا حالتی گذرا. افرادی که شرم سمی را تجربه می کنند ممکن است
سعی کنند خود بیرونی کاملی را ارائه دهند تا احساس خود را در درون پنهان کنند.
شرم سالم
در نهایت، شرم سالم نیز می تواند وجود داشته باشد. شرم زمانی می تواند سالم باشد که باعث فروتنی شما شود،
به شما اجازه می دهد به خودتان بخندید، شما را متواضع می کند، یا به شما در مورد مرزها یاد می دهد .
بدون حداقل کمی شرم، مردم هیچ راهی برای مدیریت تاثیر رفتارشان بر دیگران ندارند.
علل شرمندگی
آیا در مورد علل مختلف شرم فکر می کنید؟ علل بالقوه مختلفی برای انواع مختلف شرم وجود دارد، برخی گذرا
و برخی دیگر ممکن است در دوران کودکی منشاء گرفته باشند.
علاوه بر این، گاهی اوقات نگرانیهای مربوط به سلامت روان میتواند به خودی خود باعث شرمندگی شود.
بیایید به برخی از دلایل بالقوه شرم نگاهی بیندازیم:
تروما یا غفلت دوران کودکی
هر گونه اختلال سلامت روان که مستلزم انتقاد از خود یا قضاوت باشد (مثلاً اختلال اضطراب اجتماعی )
با استانداردهای بیش از حد بالایی که برای خود تعیین کرده اید زندگی نکنید
احساس می کنید که نقص یا نارسایی شما آشکار خواهد شد
قربانی قلدری شدن
برآورده نشدن انتظارات یا تجربه شکست
طرد شدن از سوی دیگران یا تضعیف رابطه
با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که نوزادان به طور طبیعی شرم را تجربه می کنند
بدون اینکه هرگز این احساس را یاد بگیرند.
به این ترتیب پاسخ شرم طبیعی و طبیعی است. با این حال، وقتی افراطی شود، مشکل ساز می شود.
تاثیر شرم چیست؟
اگر شرم را تجربه کرده اید، احتمالاً می دانید که می تواند تأثیر منفی بر زندگی شما داشته باشد.
در زیر برخی از تأثیرات منفی بالقوه ای که ممکن است به دلیل شرم تجربه کنید آورده شده است:
باعث می شود احساس کنید نقص دارید یا مشکلی در شما وجود دارد
می تواند منجر به کناره گیری اجتماعی شود
می تواند منجر به اعتیاد شود (به عنوان مثال، الکل، مواد مخدر، خرج کردن، رابطه جنسی)
شاید باعث شود که حالت تدافعی داشته باشید و در عوض دیگران را شرمنده کنید
اگر خودتان مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید، ممکن است شما را به آزار و اذیت دیگران سوق دهد
ممکن است باعث شود که نفس خود را متورم کنید تا این باور را که ارزش ندارید پنهان کنید (شخصیت خودشیفته)
ممکن است منجر به مشکلات جسمی شود
می تواند با افسردگی و غم و اندوه مرتبط باشد
ممکن است باعث شود شما احساس پوچی، تنهایی یا فرسودگی کنید
ممکن است منجر به کاهش عزت نفس شود
ممکن است اعتماد به دیگران را برای شما دشوارتر کند
ممکن است حضور در درمان را برای شما سختتر کند یا احساس نکنید که در حال قضاوت هستید
ممکن است منجر به کمال گرایی یا موفقیت بیش از حد برای مقابله با احساس شرم شما شود
ممکن است باعث شود که درگیر افراد خوشایند شوید
ممکن است باعث شود که از صحبت کردن خودداری کنید زیرا می ترسید چیز اشتباهی بگویید
ممکن است باعث رفتارهای اجباری یا افراطی مانند رژیم غذایی سخت، کار بیش از حد،
تمیز کردن بیش از حد، یا به طور کلی داشتن استانداردهای خیلی بالا شود.
همانطور که می بینید، بیشتر تأثیرات شرم منجر به رفتارهایی می شود که یک چرخه معیوب ایجاد می کند.
شما احساس شرم می کنید که باعث می شود رفتارهایی انجام دهید که می تواند منجر به احساس شرم بیشتر شود.
یا، این رفتارها می توانند به خودی خود مضر باشند و به خودی خود مشکلات بالقوه سلامت جسمی یا روانی را ایجاد کنند.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
یکی از ترسناک ترین تجربیاتی که یک فرد می تواند داشته باشد، شنیدن یک دوست یا عزیزی است که می گوید
می خواهد بمیرد.
در حالی که کنار آمدن با این اطلاعات با برچسب زدن به آن به عنوان رفتار توجه جویانه یا چسبیدن به این افسانه که افرادی
که در مورد خودکشی صحبت می کنند در واقع از آن پیروی نمی کنند وسوسه انگیز است (که به سادگی نادرست است)،
مهم است که همه علائم هشدار دهنده را رعایت کنید.
اگر خطر خودکشی قریب الوقوع است
در صورت امکان، آنها را به حال خود رها نکنید و تمام تلاش خود را برای حذف وسایلی که می توانند
برای آسیب رساندن به خود استفاده کنند، انجام دهید. اگر ایمن است، می توانید دوست خود را نیز به اورژانس برانید.
پزشکان سلامت روحی و جسمی آنها را ارزیابی می کنند و برنامه ای واضح ایجاد می کنند که
به حفظ ایمنی آنها کمک می کند.
از سوی دیگر، اگر فکر میکنید که تهدید جدی است، اما قریبالوقوع نیست، همچنان مهم است که اقدام کنید، اما
ممکن است برای نشان دادن حمایت، گوش دادن و تشویق آنها به جستجوی کمک حرفهای وقت بگذارید.
راهنما در دسترس است. در اینجا چند نکته مفید از منابع مختلف پیشگیری از خودکشی آورده شده است.
تایید افکار خودکشی در کسانی که قصد خودکشی دارند
از اینکه بپرسید “آیا افکار خودکشی دارید؟”
مطالعات نشان می دهد که پرسیدن از دوستان و اعضای خانواده در معرض خطر که آیا به خودکشی فکر می کنند،
افکار خودکشی را افزایش نمی دهد.
با پرسیدن ایده در سر آنها قرار نمی دهید. برعکس، درخواست اطلاعات ارزشمندی در مورد چگونگی ادامه دادن و کمک
به شما می دهد.
حقایق کسانی که قصد خودکشی دارند را دریافت کنید
اگر پاسخ مثبت است، این سه سوال را دنبال کنید:
آیا به این فکر کرده اید که چگونه این کار را انجام می دهید؟
آیا آنچه برای اجرای برنامه خود نیاز دارید دارید؟
آیا می دانید چه زمانی این کار را انجام خواهید داد؟
خوشبختانه، اکثریت مردم یا می گویند که برنامه مشخصی ندارند یا اینکه خودشان اعصاب انجام آن را ندارند.
اگرچه این هنوز یک وضعیت جدی است، اما اگر پاسخ آنها نشان می دهد که آنها برنامه ای ندارند،
احتمالاً در معرض خطر
قریب الوقوع صدمه زدن به خود نیستند.
سخنان آنها را به عنوان درخواست کمک در نظر بگیرید و به آنها کمک کنید تا کمک مورد نیاز خود را دریافت کنند. از
آنها بخواهید در اسرع وقت به دنبال کمک حرفه ای باشند.
اگر پاسخ هایی که به شما می دهند باعث می شود فکر کنید که در خطر فوری هستند، در تماس با
مقامات دریغ نکنید.
ممکن است احساس کنید اگر اقدامی انجام دهید دوستی آنها را از دست خواهید داد. حتی ممکن است دوستتان به شما
بگوید که به آنها خیانت می کنید یا آنها را عصبانی می کنید.
فقط به یاد داشته باشید که اگر این کار را نکنید ممکن است برای همیشه دوستی آنها را از دست بدهید.
وقتی دوباره خوب شدند، از شما تشکر خواهند کرد.
چگونه به دوستی که قصد خودکشی دارد کمک کنیم
کارهای مختلفی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا یک دوست حامی و همدل باشید. نکته کلیدی این است
که از قضاوت یا نادیده گرفتن احساسات دوست خود اجتناب کنید.
از قلبتان صحبت کنید
اگر از روی عشق و نگرانی صحبت می کنید، هیچ چیز درست یا غلطی نمی توانید بگویید. فقط خودت باش.
با صحبت کردن با آنها، در آغوش گرفتن آنها در حالی که گریه می کنند یا هر چیز دیگری که لازم است
نشان دهید که اهمیت می دهید.
تحقیقات نشان داده است که تصدیق آنچه که افراد تجربه می کنند ممکن است به آنها کمک کند
افکار خود را پردازش کنند و ممکن است افکار خودکشی آنها را کاهش دهد.
حرف هایش را گوش کنید
یک فرد خودکشی معمولاً باری را به دوش می کشد که احساس می کند دیگر نمی تواند
از عهده آن برآید.
در حالی که احساس ناامیدی، خشم و تنهایی خود را به اشتراک می گذارند، به آنها گوش فرا دهید.
گاهی اوقات این برای سبک کردن بار کافی است تا بتوانند آن را حمل کنند.
اعتبارسنجی و نمایش باز بودن
دلسوز، بدون قضاوت، صبور، آرام و پذیرا باشید. آن شخص نگرش شما را درک می کند و شروع به
بازتاب آن برای خود می کند.
آنها را در صحبت نگه دارید
صحبت کردن به آنها این امکان را می دهد که بار عاطفی را که به دوش می کشند کاهش دهند و به آن ها
زمان می دهد تا آرام شوند. هرچه بیشتر به صحبت کردنشان ادامه دهید، بیشتر می توانید از ناامیدی آنها دور شوید.
همانطور که شتاب آنها کاهش می یابد، برای آنها سخت تر است که بر اساس احساسات خود عمل کنند.
از تلاش برای حل مشکل خودداری کنید
سعی کنید راه حل های سریع ارائه ندهید و احساسات فرد را کوچک نکنید. اینکه آنها چقدر مشکل
را بزرگ می دانند و چقدر به خاطر آن آسیب می بینند مهم است.
وقتی در این حالت ذهنی است، استدلال های منطقی برای متقاعد کردن افراد مفید نیست.
در عوض، همدلی و شفقت خود را نسبت به آنچه که آنها احساس می کنند، ارائه دهید بدون اینکه قضاوتی در مورد
اینکه آیا آنها باید چنین احساسی داشته باشند یا خیر.
مراقب خودت باش
مقابله با تهدید به خودکشی بسیار استرس زا است. مطمئن شوید که از خودتان نیز مراقبت کنید و برای پردازش و
رفع فشار بعد از آن کمک بگیرید.
با یک دوست قابل اعتماد، یک درمانگر، پزشک خود، یک رهبر مذهبی یا هر کسی که می تواند از آنچه شما پشت سر
گذاشته اید و احساس شما در مورد آن حمایت کند صحبت کنید.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
خودکشی یکی از علل اصلی مرگ و میر در کودکان بزرگتر و نوجوانان است.
در سال ۲۰۱۷، بیش از ۶۲۰۰ خودکشی در بین نوجوانان و جوانان بین ۱۵ تا ۲۴ سال رخ داد که آن را به دومین عامل
مرگ و میر افراد در این گروه سنی تبدیل می کند – درست بعد از تصادفات غیرعمدی وسایل نقلیه موتوری.
در حالی که خطر خودکشی قبل از نوجوانی کمتر است، داده های CDC نشان می دهد که ۱۸۳ کودک بین ۹ تا ۱۲ سال در سال ۲۰۱۸ بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده اند .
آمار خودکشی نوجوانان
متاسفانه آمارها نشان می دهد که میزان خودکشی در نوجوانان رو به افزایش است.
پس از روند کاهشی نرخ خودکشی از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۷، نرخ خودکشی نوجوانان دوباره کاهش یافته است.
مطالعهای که در مجله انجمن پزشکی آمریکا (JAMA) منتشر شد، افزایش ۴۷ درصدی خودکشی را بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷
در میان افراد بین ۱۵ تا ۲۴ سال نشان داد .
چرا؟
کارشناسان هنوز مطمئن نیستند، اما نظریه ها عبارتند از:
افزایش دسترسی به اسلحه
افزایش مصرف الکل
نفوذ شبکه های اجتماعی اینترنتی مانند فیس بوک
افزایش نرخ خودکشی در میان نوجوانان مسنتر که آسیبهای جنگی یا نظامی را تجربه کردهاند.
نظریه اصلی دیگر این است که افزایش خودکشی نوجوانان ممکن است به این دلیل باشد که نوجوانان کمتری در
هنگام ابتلا به افسردگی با داروهای ضد افسردگی درمان می شوند.
این به دنبال هشدار FDA در سال ۲۰۰۳ در مورد داروهای ضد افسردگی و خودکشی است.
با این حال، از آنجایی که افسردگی درمان نشده خود یک عامل خطر برای خودکشی است، نوجوانان کمتری که
داروهای ضدافسردگی مصرف میکنند، میتوانند تأثیر ناخواستهای داشته باشند که منجر به خودکشی بیشتر شود.
در سراسر جهان، سالانه حدود ۹۰۰۰۰ نوجوان دست به خودکشی می زنند که حدود چهار میلیون اقدام به خودکشی دارند.
یعنی هر پنج دقیقه یک نوجوان بر اثر خودکشی می میرد. در سطح جهانی، خودکشی دومین عامل مرگ و میر در بین افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله است .
عوامل خطر در خودکشی نوجوانان
علاوه بر افسردگی درمان نشده، سایر عوامل خطر خودکشی عبارتند از:
مصرف برخی داروها، از جمله داروهای ضد افسردگی، Strattera (اتوموکستین)، دارویی برای ADHD، و Accutane (ایزوترتینوئین)،
که برای درمان نوجوانان مبتلا به آکنه ندولوسیستیک شدید و داروهای ضد تشنج مانند Tegretol (کاربامازپین)،
Depakote (والپروات) استفاده می شود. و لامیکتال (لاموتریژین)
جوانان L.G.B.T.Q (و به ویژه جوانان تراجنسیتی) در معرض خطر بالایی هستند. پروژه Trevor گزارش می دهد که
جوانان LGB پنج برابر بیشتر از جوانان دگرجنسگرا اقدام به خودکشی می کنند.
همچنین تحقیقات نشان می دهد که ۴۴ درصد از جوانان تراجنسیتی در سال گذشته به خودکشی فکر کرده
و ۳۵ درصد اقدام به خودکشی کرده اند.
علائم هشدار دهنده خودکشی نوجوانان
با توجه به انجمن آمریکایی خودکشی ، علائم هشدار دهنده خودکشی می تواند شامل موارد زیر باشد:
داشتن افکار خودکشی، تهدید به صدمه زدن به خود، جستجوی راهی برای آسیب رساندن به خود،
نوشتن در مورد مرگ و انواع دیگر افکار خودکشی
افزایش مصرف مواد، از جمله سوء مصرف الکل و مواد مخدر
احساس بی هدفی یا اینکه دلیلی برای زندگی ندارند
علائم اضطراب
احساس گرفتار شدن در شرایط فعلی یا مشکلات
احساس ناامیدی
کناره گیری از دوستان و خانواده و فعالیت های معمول
احساس خشم و عصبانیت کنترل نشده یا تمایل به انتقام از کسی
رفتار بی پروا و تکانشی
داشتن تغییرات خلقی چشمگیر
اگر فکر می کنید که نوجوان شما یکی از علائم هشدار دهنده خودکشی را دارد، آنها را نادیده نگیرید. به غریزه خود اعتماد کنید
و یا سعی کنید اطلاعات بیشتری به دست آورید یا به دنبال کمک اضافی باشید.
جلوگیری
علاوه بر همه نوجوانانی که با موفقیت دست به خودکشی می زنند، تعداد بیشتری نیز وجود دارند که اقدام به خودکشی می کنند.
کارشناسان تخمین می زنند که ۲۰ تا ۲۵ درصد از نوجوانان اعتراف می کنند که در دوره ای از زندگی خود به خودکشی
فکر می کنند و به ازای هر خودکشی، بین ۵ تا ۴۵ اقدام به خودکشی وجود دارد.
این امر باعث میشود که والدین، پزشکان اطفال و هر کس دیگری که به طور منظم در اطراف نوجوانان حضور دارند،
مهمتر بدانند که چگونه سعی کنند از خودکشی جلوگیری کنند، مانند:
شناخت عوامل خطر و علائم هشدار دهنده خودکشی
اگر برای صحبت با نوجوان خود که فکر می کنید ممکن است علائم هشدار دهنده خودکشی داشته باشد به مشاوره نیاز دارید با خط ملی پیشگیری از خودکشی تماس بگیرید.
اگر فکر میکنید فرزندتان به خودش صدمه میزند، به دنبال کمک حرفهای مانند پزشک اطفال، روانپزشک کودک، بیمارستان روانپزشکی یا اورژانس باشید.
اطمینان حاصل کنید که اگر نوجوان شما ممکن است خودکشی کند، اسلحه و داروها به راحتی در خانه شما در دسترس نیست.
دریافت کمک حرفه ای از نوجوانان در صورت داشتن افسردگی و/یا اضطراب ، که اغلب تصور می شود بزرگترین عوامل خطر برای خودکشی هستند.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.
اختلال خلقی وضعیتی است که به شدت بر خلق و خو و عملکردهای مرتبط با آن تأثیر می گذارد.
اختلال خلقی یک اصطلاح گسترده است که به انواع مختلف اختلالات افسردگی و اختلالات دوقطبی اشاره دارد که
همگی بر خلق و خو تأثیر می گذارند.
اگر علائم اختلال خلقی دارید، خلق و خوی شما ممکن است از بسیار پایین ( افسرده ) تا بسیار زیاد یا تحریک پذیر ( مانیک ) متغیر باشد.
انواع اختلالات خلقی
با به روز رسانی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) در سال ۲۰۱۳، اختلالات خلقی به دو گروه اختلالات
دوقطبی و وابسته و اختلالات افسردگی تقسیم شدند. انواع اختلالات خلقی عبارتند از:
اختلال افسردگی اساسی (MDD) :
این همان چیزی است که ما اغلب از آن به عنوان افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی می شنویم.
این شامل دوره های غم و اندوه شدید، ناامیدی یا پوچی همراه با انواع علائم فیزیکی، شناختی و عاطفی است.
اختلال دوقطبی I :
این اختلال در گذشته افسردگی شیدایی نامیده می شد. شیدایی با خلق و خوی سرخوشانه و/یا تحریک پذیر و افزایش انرژی
یا فعالیت مشخص می شود.
در طول دوره های شیدایی، افراد مبتلا به دوقطبی من نیز به طور منظم درگیر فعالیت های مخاطره آمیزی می شوند که می تواند
منجر به عواقب منفی برای خود و/یا دیگران شود.
اختلال دوقطبی II :
برای تشخیص دوقطبی II، یک فرد باید حداقل یک دوره هیپومانیا فعلی یا گذشته (شکل کمتر شدید شیدایی) و
حداقل یک دوره افسردگی اساسی فعلی یا گذشته داشته باشد، اما سابقه نداشته باشد. هر قسمت شیدایی
اختلال سیکلوتیمیک :
تشخیص نیاز به حداقل دو سال سابقه بسیاری از اپیزودهایی دارد که شبیه هیپومانیا و شبیه افسردگی اساسی هستند،
اما هیچ کدام از این موارد در واقع معیارهای این شرایط را ندارند.
اختلال دوقطبی و مرتبط با آن به دلیل یک بیماری دیگر :
برخی از شرایط پزشکی در واقع می توانند علائم اختلال دوقطبی را ایجاد کنند. این زمانی تشخیص داده می شود
که شواهدی وجود داشته باشد که اختلال خلقی نتیجه فیزیولوژیکی مستقیم یک بیماری پزشکی (نه روانی) است.
اختلال افسردگی ناشی از شرایط پزشکی دیگر :
مشابه اختلال دوقطبی مربوط به یک بیماری دیگر، این تشخیص برای افرادی که علائم افسردگی را دارند استفاده می شود.
با این حال، علائم به طور مستقیم توسط یک بیماری زمینه ای مانند کم کاری تیروئید ایجاد می شود.
اختلال دوقطبی ناشی از مواد/دارو :
فردی را توصیف می کند که علائم اختلال دوقطبی را در نتیجه مصرف الکل، مواد مخدر یا دارو تجربه می کند.
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو :
این تشخیص زمانی استفاده میشود که فردی اختلال افسردگی را در نتیجه مصرف الکل ، مواد مخدر یا دارو تجربه کند.
سایر اختلالات دوقطبی مشخص یا نامشخص:
این تشخیصها ممکن است زمانی مورد استفاده قرار گیرند که فردی معیارهای هر نوع اختلال دوقطبی دیگری را نداشته باشد،
اما علائم دوقطبی را تجربه میکند (مانند دوره هیپومانیک که فقط دو روز طول میکشد).
سایر اختلالات افسردگی مشخص یا نامشخص :
این تشخیص ها ممکن است زمانی مورد استفاده قرار گیرند که فرد یک اختلال افسردگی را تجربه می کند، اما از نظر فنی
معیارهای کامل هیچ اختلال افسردگی دیگری را ندارد.
این اجازه می دهد تا در مورد استدلال های خاص ارتباط برقرار شود، ارائه معیارهای هیچ اختلال افسردگی خاصی را برآورده نمی کند.
اختلال افسردگی NOS به چه معناست؟
اختلالات خلقی جدید
DSM-5 سه اختلال خلقی جدید اضافه کرد. این شامل:
اختلال اختلال در تنظیم خلقی مخرب :
این اختلال افسردگی به DSM-5 برای کودکان ۶ تا ۱۸ ساله که تحریک پذیری و عصبانیت
مداوم و دوره های مکرر طغیان شدید خلق و خوی بدون هیچ گونه تحریک قابل توجهی از خود نشان می دهند، اضافه شد.
اختلال افسردگی مداوم :
این تشخیص به معنای شامل اختلال افسردگی اساسی مزمن (که برای دو یا چند سال طول کشیده است) و آنچه قبلاً به عنوان اختلال دیس تایمیک یا دیستیمیا شناخته می شد، یک نوع درجه پایین افسردگی است.
اختلال نارسایی پیش از قاعدگی :
این تشخیص بر اساس وجود یک یا چند علامت خاص در هفته قبل از شروع قاعدگی و به دنبال آن برطرف شدن این علائم
پس از شروع است.
این علائم شامل نوسانات خلقی، تحریک پذیری یا عصبانیت ، خلق افسرده یا ناامیدی ، و اضطراب یا تنش، و همچنین
یک یا چند مورد از هفت علامت خلقی دیگر، در مجموع حداقل پنج علامت است.
DSM-5، بازنگری متن (DSM-5-TR) دسته جدیدی را در فصل اختلالات افسردگی و اختلالات دوقطبی اضافه کرد
که به آن اختلال خلقی نامشخص میگویند.
با یک اختلال خلقی نامشخص، یک فرد علائم مشخصه یک اختلال خلقی را نشان می دهد، اما معیارهای پزشک
برای تشخیص اختلال افسردگی یا دوقطبی (از جمله اختلال دوقطبی نامشخص یا اختلال افسردگی نامشخص) را ندارد.
برای ارائه هایی که در آن انتخاب بین یک اختلال افسردگی نامشخص یا اختلال دوقطبی نامشخص دشوار است استفاده می شود.
علائم اختلالات خلقی
اختلالات خلقی می تواند منجر به مشکل در انجام وظایف و خواسته های روزمره زندگی شود.
برخی از افراد، به ویژه کودکان، ممکن است علائم فیزیکی افسردگی، مانند سردردهای غیر قابل توضیح یا معده درد داشته باشند.
از آنجایی که انواع مختلفی از اختلالات خلقی وجود دارد، می توانند اثرات بسیار متفاوتی بر کیفیت زندگی داشته باشند.
به طور کلی، علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:
از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که زمانی از آنها لذت می برد
با اختلالات خلقی، این علائم ادامه دارد و در نهایت شروع به تأثیر منفی بر زندگی روزمره می کند. آنها افکار و احساسات
پراکندهای نیستند که هر کس در مواقعی دارد.
علل
هیچکس علت دقیق اختلالات خلقی را نمیداند، اما به نظر میرسد که عوامل مختلفی در ایجاد این اختلالات نقش دارند و
معمولاً در خانوادهها کار میکنند. عدم تعادل شیمیایی در مغز محتمل ترین علت است.
رویدادهای استرسزای زندگی مانند مرگ ، طلاق یا ضربههای روحی نیز میتوانند باعث افسردگی شوند، به
خصوص اگر فردی قبلاً آن را داشته یا یک جزء ژنتیکی وجود داشته باشد.
تشخیص
اختلالات خلقی باید توسط یک متخصص سلامت روان مانند روانپزشک به درستی ارزیابی و درمان شوند .
اگر هر یک از علائم شما در زندگی شما اختلال ایجاد کرده است، به خصوص اگر افکار خودکشی دارید، باید فوراً کمک بگیرید.
پزشک میتواند با انجام یک معاینه فیزیکی و آزمایشهای آزمایشگاهی برای رد هرگونه دلایل فیزیکی علائم شما همراه با
ارزیابی روانپزشکی، شما را تشخیص دهد.
رفتار
میلیونها نفر اختلالات خلقی را تجربه میکنند و با موفقیت درمان میشوند و به آنها کمک میکند زندگی
با کیفیت بهتری داشته باشند.
درمانهای اختلالات خلقی میتواند شامل رواندرمانی ، که به عنوان گفتار درمانی نیز شناخته میشود،
و همچنین داروهایی برای کمک به تنظیم عدم تعادل شیمیایی در مغز باشد. ترکیبی از درمان و دارو اغلب بهترین اقدام است.
درمان
درمان شناختی رفتاری (CBT) یک شکل رایج درمانی است که برای درمان بسیاری از شرایط سلامت روان از جمله افسردگی
و اختلال دوقطبی استفاده می شود.
با CBT، یک درمانگر به شما می آموزد که الگوهای افکار منفی را دوباره چارچوب بندی کنید و با استفاده از مکانیسم
های مقابله ای سالم ، رفتارهای بالقوه مضر را تغییر دهید .
نوع دیگری از درمان که ممکن است برای مبتلایان به اختلالات خلقی توصیه شود خانواده درمانی است.
خانواده درمانی می تواند به عزیزان شما کمک کند تا در مورد وضعیت شما اطلاعات بیشتری کسب کنند، که می تواند
به آنها کمک کند تا در طول درمان بهتر از شما حمایت کنند.
دارو
پزشک ممکن است برای فردی که اختلال خلقی دارد داروهای ضد افسردگی تجویز کند.
داروهای ضد افسردگی برای درمان افسردگی و انواع خاصی از اختلال دوقطبی استفاده می شود.
داروهای تثبیت کننده خلق و خو (مانند لیتیوم )، داروهای ضد روان پریشی غیر معمول یا داروهای ضد تشنج ،
اصلی ترین داروهای مورد استفاده برای درمان اختلال دوقطبی هستند.
دپاکوت (والپروات سدیم)، لامیکتال (لاموتریژین) و تگرتول (کاربامازپین) داروهای ضد تشنج هستند که گاهی برای
درمان علائم اختلال دوقطبی استفاده می شوند.
داروهای ضد تشنج برای درمان تشنج در افراد مبتلا به صرع استفاده می شود، اما مشخص شده است که در
درمان علائم اختلال دوقطبی نیز موثر هستند.
جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه : مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.
خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.