برچسب: مرکز مشاوره شرق تهران

پارانویا چیست و نشانه های آن

پارانویا

پارانویا

پارانویا شامل احساسات و افکار شدید مضطرب یا ترسناک است که اغلب با آزار و اذیت، تهدید یا توطئه مرتبط است.

پارانویا می تواند با بسیاری از شرایط سلامت روان رخ دهد، اما اغلب در اختلالات روان پریشی وجود دارد .

وقتی افکار و باورهای غیرمنطقی چنان ثابت می‌شوند که هیچ چیز نمی‌تواند فرد را متقاعد کند که آنچه فکر می‌کند
یا احساس می‌کند درست نیست، افکار پارانوئید می‌توانند به هذیان تبدیل شوند.

هنگامی که فردی مبتلا به پارانویا یا هذیان است، اما علائم دیگری ندارد (مانند شنیدن یا دیدن چیزهایی که وجود ندارند)،
ممکن است به چیزی مبتلا شود که به آن اختلال هذیانی می گویند. از آنجایی که فقط افکار تحت تأثیر قرار می گیرند،
یک فرد مبتلا به اختلال هذیانی معمولاً می تواند در زندگی روزمره کار کند و کار کند، با این حال، ممکن است
زندگی آنها در نتیجه هذیان هایش محدود و منزوی شود.

اختلال هذیانی با باور (ها) یا سوء ظن یا سوء ظن غیرمنطقی یا شدید مشخص می شود که شخص به درستی آن معتقد است.

این باورها ممکن است عجیب و غریب و غیرممکن به نظر برسند (عجیب) یا در قلمرو چیزی

که ممکن است (غیر عجیب) قرار بگیرند. علائم باید به مدت یک ماه یا بیشتر ادامه داشته باشد تا فرد مبتلا
به اختلال هذیانی تشخیص داده شود.

 نشانه های پارانویا

علائم پارانویا و اختلالات هذیانی شامل بی اعتمادی یا سوء ظن شدید و غیرمنطقی است که می تواند باعث
ایجاد احساس ترس، خشم و خیانت شود.

برخی از باورها و رفتارهای افراد مبتلا به علائم پارانویا عبارتند از: بی اعتمادی، هوشیاری بیش از حد (مداوم به دنبال تهدید)،
مشکل در بخشش، نگرش تدافعی در پاسخ به انتقادات خیالی، اشتغال به انگیزه های پنهان،
ترس از فریب خوردن یا سوء استفاده، مشکل در آرامش، یا بحث انگیز بودن

 علل پارانویا

در حالی که ما علت دقیق پارانویا را نمی دانیم، ترکیبی از عوامل بیولوژیکی و محیطی می تواند نقش داشته باشد.

 تحقیقات عوامل محیطی و بیولوژیکی زیر را که می توانند نقش مهمی ایفا کنند شناسایی کرده اند :

  • غفلت عاطفی دوران کودکی
  • غفلت جسمی دوران کودکی
  • غفلت از نظارت دوران کودکی
  • پیوندهای ژنتیکی بین اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیت اسکیزوتایپی
    (در حالی که مطالعات نشان می‌دهد این ارتباط ممکن است به آن اندازه که قبلا تصور می‌شد قوی نباشد).

 توهم چیست؟

هذیان یک باور عجیب و غریب است که شخص قاطعانه بر صحت آن اصرار دارد، علیرغم شواهدی که اینطور نیست.

باورهای فرهنگی که ممکن است عجیب به نظر برسند اما به طور گسترده پذیرفته شده اند، توهم محسوب نمی شوند.

هذیان ممکن است شامل پارانویا باشد یا نباشد. دو مورد از رایج ترین انواع هذیان، هذیان عظمت یا هذیان است.

هذیان عظمت، باورهای نادرستی به برتری یا هویت فرد است که با واقعیت در تضاد است.
افرادی که توهمات عظمت را تجربه می کنند، نه تنها عزت نفس بالایی دارند، بلکه به عظمت و اهمیت
اغراق آمیز خود اعتقاد دارند. گاهی اوقات این شامل این می شود که خود را یک شخصیت مشهور یا مذهبی بدانیم.

هذیان های آزاردهنده نوعی از پارانویا هستند که در آن فرد معتقد است که دیگران علیرغم شواهد مخالف قصد دارند به او آسیب برسانند.

 درمان ها

پارانویا معمولا با ترکیبی از دارو درمانی و درمان شناختی رفتاری درمان می شود . مهمترین عنصر در درمان پارانویا
و اختلالات هذیانی ایجاد یک رابطه اعتماد بین فرد مبتلا به اختلال و ارائه دهنده برای کاهش تأثیر افکار ترسناک غیرمنطقی و بهبود مهارت های اجتماعی است.

افراد مبتلا به پارانویا یا اختلالات هذیانی ممکن است در ابتدا با روند درمان مشکل داشته باشند زیرا علائم اغلب شامل
تحریک پذیری، مراقبت عاطفی و خصومت احتمالی است. اغلب اوقات، پیشرفت در هذیان های پارانوئید
و به ویژه اختلالات هذیانی کند است. صرف نظر از سرعت کند، بازیابی و اتصال مجدد امکان پذیر است.

 



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , ,

آسیب خودشیفتگی چیست؟

آسیب خودشیفتگی

آسیب خودشیفتگی چیست؟

زمانی که یک فرد خودشیفته احساس می کند که تصویر بزرگ، برتر و مستحق او در معرض تهدید یا چالش قرار گرفته است،
چیزی را تجربه می کند که “آسیب خودشیفته” نامیده می شود.

این به طور خاص به احساس یک فرد از حمله به خود (واقعی یا خیالی) اشاره دارد تا اینکه احساسات شخص آسیب
دیده یا هر نوع درد عاطفی.

آسیب خودشیفتگی معمولاً برای فرد خودشیفته غیرقابل تحمل است و مکانیسم‌های دفاعی خودپسندانه از جمله خشم،
خشونت و کینه‌جویی را به وجود می‌آورد .

تا حدودی، همه ما می توانیم آسیب خودشیفتگی را تجربه کنیم. در اصطلاح روانکاوانه ، به درد روانی اطلاق می شود
که هویت، خودانگاره و عزت نفس ما و نحوه ادراک ما توسط دیگران را تهدید می کند.

آنها تهدیدها و زخم هایی هستند که احساس ما را از کیستی و چیستی مختل می کنند. واکنش عاطفی به
این آسیب ها شرم، تحقیر و خشم است.

آسیب خودشیفتگی به هرگونه تهدیدی برای عزت نفس یا ارزش خود فرد خودشیفته اشاره دارد.

این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که یک خودشیفته احساس کند مورد انتقاد قرار می گیرد، نادیده گرفته می شود،
یا در غیر این صورت توجه یا تحسینی که فکر می کند سزاوار آن است دریافت نمی شود.

با این حال، فردی که در مقیاس خودشیفتگی بالاتر است، رفتار و گفتار دیگران را سریعتر به عنوان یک آسیب درک
می کند و واکنش شدیدتری به آن خواهد داشت.

اغلب، این آسیب‌ها به‌طور عینی به‌عنوان آسیب تلقی نمی‌شوند، اما یک فرد خودشیفته نسبت به رفتار و گفتار
دیگران بسیار حساس است: آنها تمایل به تجزیه و تحلیل بیش از حد دارند و تقریباً در تلاش برای یافتن توهین‌ها و اهانت‌ها هستند.

چه چیزی باعث آسیب خودشیفتگی می شود؟

آسیب خودشیفتگی زمانی ایجاد می شود که احساس فرد نسبت به کیست خود مختل شود. یک فرد بسیار خودشیفته
دنیایی فانتزی ساخته است که در آن برتر، باشکوه و مورد علاقه همه هستند.

این یک خودانگاره به ویژه شکننده است که به راحتی و اغلب تهدید می شود.

علل آسیب خودشیفتگی را می توان به دسته های زیر تقسیم کرد:

استحقاق

در هسته اصلی آسیب خودشیفتگی، استحقاق نهفته است. افراد خودشیفته احساس می کنند که مستحق توجه،
تحسین و توجه مثبت بی قید و شرط دیگران هستند.

وقتی این نیازها برآورده نمی‌شوند، احساس می‌کنند که حق دارند عمل کنند. که آنها حق دارند خشمگین شوند
و با “تخریب” منبع آسیب پاسخ دهند.

علاوه بر این، به دلیل اعتقادات خودپسندانه، آنها نمی توانند مسئولیت را بپذیرند، بلکه احساس می کنند که مستحق
عذرخواهی هستند.

تهدیدات برای خودانگاره/ کمال گرایی

تصویر بزرگ خودشیفته یک مکانیسم بقا است. قلعه ای که آنها در اطراف خود ساخته اند و آنها را از پذیرش اینکه آنها
انسان های معمولی هستند محافظت می کند. از نظر آنها فقط افراد خاص و کامل سزاوار محبت، توجه و تحسین هستند.

بنابراین اگر این قلعه مورد حمله قرار گیرد با تمام توان از آن دفاع می کنند.

تهدیدی که برای تصویر آنها از خود ایجاد می‌کند می‌تواند شامل هر نوع انتقادی باشد، حتی زمانی که به صورت
سازنده ارائه شود. این می تواند به این معنی باشد که به دلیل رفتار آنها مورد انتقاد قرار می گیرند، حتی زمانی که
این رفتار غیرقابل قبول بود.

در نتیجه آسیب، عصبانیت را تجربه می کنند که اغلب (ناخودآگاه) از احساس شرم یا تحقیر ناشی می شود.

چالش‌هایی برای تسلط خود-ادراکی

افراد بسیار خودشیفته به برتری و تسلط خود متقاعد شده اند، به این معنی که نیاز مفرط به کنترل محیط خود و
سایر افراد دارند.

وقتی تسلط خود ادراک شده آنها به چالش کشیده می شود، آنها این را به عنوان یک آسیب خودشیفته تجربه می کنند
– ” چطور جرات می کنی من را به چالش بکشی ؟”

اگر با آنها مخالفت یا بحث کنید یا احساس کنند که کنترل شما را از دست می دهند، این موقعیت قدرت آنها را به چالش
می کشد. خشم بعدی راهی است برای خودشیفته تا احساس کند کنترل خود را پس گرفته است.

در اینجا یک مثال از یک مطالعه کیفی آورده شده است :

“لحظه ای که من در برابر او ایستادم یا او احساس کرد که کنترل خود را از دست می دهد،
پرخاشگر و خشن می شود. . . یک بار با هم دعوا می کردیم و او می دانست که دارد بحث را از دست می دهد،
اتو را گرفت، آن را دو اینچی از صورتم گرفت و گفت: “تو را می سوزانم و دیگر هیچ کس به تو نگاه نخواهد کرد.”

ترس از رها شدن

برای یک فرد خودشیفته، رها شدن نهایت آسیب خودشیفتگی است، زیرا تهدیدی برای از بین بردن منبع
عرضه خودشیفته (توجه، تحسین و کنترل) است و مطلوبیت (یا کمال خود ادراک شده) را زیر سوال می برد.

در این زمینه، رها کردن می‌تواند به ترک فیزیکی آن‌ها یا ایجاد احساس نامطلوب یا بی‌اهمیتی در آنها اشاره داشته باشد،
مثلاً خودداری از محبت یا رابطه جنسی، دویدن به دنبال آن‌ها پس از مشاجره و غیره.

اگر احساس کنند در حال رها شدن هستند، باعث می شود فرد خودشیفته احساسات غیر قابل تحمل و خشم خودشیفته را تجربه کند.

چه اتفاقی می افتد وقتی که شما باعث آسیب خودشیفتگی می شوید؟

آسیب خودشیفتگی عمیق می‌شود و بنابراین یک فرد بسیار خودشیفته احساس می‌کند که حق دارد به هر طریقی واکنش
نشان دهد که غرور و عزت نفس او را بازگرداند.

بنابراین، اگر مدیریت نشود، آسیب خودشیفتگی ناگزیر به خشم خودشیفتگی منجر می‌شود ، از جمله:

پرخاشگری آشکار

این می تواند شامل آزار کلامی، فیزیکی یا جنسی و/یا تهدید باشد.

پرخاشگری منفعل

رفتار پرخاشگرانه منفعل روشی غیرمستقیم برای ابراز احساسات منفی (مثلا خشم یا رنجش) است و بنابراین فرصتی
برای رفع مشکل اساسی فراهم نمی کند. ممکن است کناره گیری، عبوس کردن، یا اظهارنظرهای کنایه آمیز باشد.

انکار

ممکن است با آنها در مورد رفتارشان (مثلاً تقلب، دروغ گفتن یا نام بردن از شما) با آنها روبرو شوید و آنها آن را انکار کنند.

احساس بزرگ خود از خود به آنها اجازه نمی دهد بپذیرند که اشتباه کرده اند یا کمتر از کامل هستند، بنابراین حتی در صورت
وجود شواهد روشن، هرگونه اشتباهی را انکار می کنند.

این معمولاً نوعی از خود شیفتگی است که در آن سعی می‌کنند شما را گیج کنند یا در درک خود از واقعیت شک کنید.

به عنوان مثال، آنها ممکن است بگویند “این هرگز اتفاق نیفتاد” یا “من هرگز چنین کاری را انجام نمی دهم”.

کاهش ارزش

در یک زمینه بین فردی، کاهش ارزش به کاهش ارزش یا اهمیت کسی اشاره دارد. آنها ممکن است به شما بگویند
“چیزی برای شما وجود دارد” یا “تو دیوانه ای” یا “بدون من، تو هیچی”.

پایین انداختن شخص دیگری راهی برای خودشیفته برای تسلط خود و انتقام گرفتن از شخصی که باعث آسیب
خودشیفتگی شده است.

مخالفت

مخالفت یا نه گفتن با شخص دیگری، اغلب بدون دلیل، باعث می شود فرد خودشیفته احساس کند که قدرت دارد و
در نتیجه تسلط و برتری خود را تأیید می کند.

ممکن است شروع به پرسیدن یک سوال کنید، و قبل از اینکه کار را تمام کنید، آنها قبلاً نه گفتند و مکالمه را تعطیل کردند.

یا ممکن است در مورد موضوعی با شما مخالفت کنند حتی اگر قبلاً با شما موافق بوده باشند.

درمان خاموش

امتناع از برقراری ارتباط با کسی می تواند راهی برای جلوگیری از درگیری باشد، اما می تواند به عنوان تنبیه و کنترل
نیز مورد استفاده قرار گیرد. درمان بی‌صدا باعث می‌شود فرد احساس عدم اطمینان، اضطراب و طرد شدن کند.

کنار آمدن با این احساسات دشوار است، که این احتمال را بیشتر می‌کند که قربانی عذرخواهی کند یا نیازهای خودشیفته
را برطرف کند – به او کنترل بدهد.

قربانی بازی می کند

برای یک فرد بسیار خودشیفته، فراخوانی شدن برای رفتار ضعیف به عنوان یک آسیب خودشیفتگی تلقی می شود.
زیرا این بدان معناست که آنها کار اشتباهی انجام داده اند که برتری یا کمال خود را تضعیف می کند.

بنابراین، به جای اینکه به خاطر رفتارشان مالکیت داشته باشند یا از آنها عذرخواهی کنند، جدول را برمی گردانند و
نقش قربانی را بازی می کنند.

این نوعی دستکاری است که با هدف ایجاد احساس گناه در شما و تضعیف استدلال/ادعای شما، که در
نهایت به آنها قدرت می‌دهد.

فرافکنی

فرافکنی تدافعی به معنای فرافکنی احساسات، افکار و رفتارهای خود به شخص دیگری به عنوان راهی برای جلوگیری
از مواجهه با آنها در خود است. این بدان معناست که اگر یک خودشیفته شما را به تقلب متهم می کند،
ممکن است به این دلیل باشد که خودشان خیانت می کنند.

یا اگر شما را «زشت» خطاب کنند، ممکن است این احساس را در مورد خودشان داشته باشند و آن را به شما نشان دهند.

خودشیفته ها باید عزت نفس متورم خود را حفظ کنند، قلعه ای که در اطراف خود ساخته اند، و بنابراین نمی توانند
هیچ نقصی را بپذیرند.

جایی در اعماق وجودشان می‌دانند که کامل نیستند، اما به جای اعتراف به این موضوع، ترس‌ها، ویژگی‌های نامطلوب و
ناامنی‌های خود را به شخص دیگری فرافکنی می‌کنند.

تحقیر

تحقیر می تواند شامل کنایه، صدا زدن، تقلید شریرانه، چشم درهم زدن، آه کشیدن و هر رفتار دیگری باشد که هدف آن این است
که قربانی خود احساس بی اهمیتی و بی ارزشی کند.

پس از تجربه یک آسیب خودشیفته، تحقیر راهی برای خودشیفته است تا احساس کنترل کند و عزت نفس خود را بازگرداند.

اگر زخمی خودشیفتگی ایجاد کرده اید چه باید کرد؟

ایجاد جراحت یا زخم نارسیستیک به خودشیفته به راحتی انجام می شود. این اغلب ناخواسته است و
گاهی اوقات ممکن است حتی ندانید چه اشتباهی انجام داده اید.

اگر در هر شکلی با یک خودشیفته رابطه دارید ، احتمالاً احساس می کنید که بیشتر اوقات روی پوسته تخم مرغ راه می روید.
آنها افراد بسیار حساسی هستند که به عزت نفس خود توهین می کنند.

بنابراین اولین چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که احتمالاً تقصیر شما نیست. در زیر توصیه های بیشتری
در مورد آنچه که در صورت ایجاد یک زخم خودشیفته باید انجام دهید ارائه شده است:

تنش زدایی

تنش زدایی خشم خودشیفتگی را قابل قبول نمی کند. این نشان دهنده راهی است برای بازگرداندن خودشیفته از خشمشان و ایمن نگه داشتن خود و جلوگیری از سوء استفاده بیشتر:

  • با آنها بحث نکنید
  • سرزنش نکنید (آنها همیشه میز را به شما برمی گردانند)
  • روی گوش دادن تمرکز کنید، از صحبت کردن خودداری کنید
  • همدلی کنید: جملاتی مانند «می‌فهمم که چرا احساس عصبانیت می‌کنید» را بگویید (حتی وقتی اینطور نیستید)
  • درخواست عذرخواهی یا انتظار عذرخواهی نداشته باشید
  • بسته به موقعیت، ممکن است تغییر موضوعات مفید باشد – چیزی که می دانید دوست دارند درباره آن صحبت کنند، مانند خودشان، یا چیزی که درباره آن اطلاعات زیادی دارند.
  • توهین ها را نادیده بگیرید و آنها را شخصی نگیرید

روی رفاه خود تمرکز کنید

اگر نوعی رابطه با یک خودشیفته دارید، بهترین کار تعیین مرزهای قوی است.

اطمینان حاصل کنید که رفاه شما اولویت شماست و به جای دلجویی از خودشیفته، تصمیمات خود را از روی عشق به خود می گیرید.

در میان طغیان خشم خودشیفتگی آنها (هر چه که ممکن است به نظر برسد)، سعی کنید روی ایمن نگه داشتن خود تمرکز کنید، عمیق نفس بکشید و از تلاش آنها برای تحریک شما قیام نکنید.

در صورت لزوم ترک کنید

اگر حفظ امنیت جسمی، روانی و عاطفی خود به معنای ترک است، در انجام این کار تردید نکنید. اگر نگران هستید با پلیس تماس بگیرید.

برای خودشیفته ها: چگونه یک زخم را پشت سر بگذاریم

عبور از یک زخم خودشیفته به معنای پذیرش این است که کمال یک توهم است، شناخت محرک های خود، شناسایی
نوع فردی که دوست داریم باشیم، و تلاش برای رسیدن به آن.

همانطور که در بالا ذکر شد، همه ما می‌توانیم زخم‌های خودشیفته را در عزت نفس و احساس خود تجربه کنیم.
با این حال، برای کسانی که سطوح بالاتری از خودشیفتگی دارند، این زخم‌ها عمیق‌تر می‌شوند و احساسات
متعاقب آن واکنش‌های شدیدتر و بالقوه مخرب‌تری ایجاد می‌کنند.

خودشیفتگی، مانند همه ویژگی‌های شخصیتی، در طیفی از پایین به بالا قرار دارد
و اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) در انتهای آن قرار دارد. اگر ویژگی های خودشیفتگی را در خود شناسایی کرده اید،
این لزوما به این معنی نیست که شما دارای اختلال شخصیت هستید.

ممکن است به این معنا باشد که شما برخی از ویژگی‌ها را دارید که بر شما و اطرافیانتان تأثیر منفی می‌گذارد.

در هر صورت، مغز شما می تواند در طول زندگی شما تغییر کند و شما می توانید باورها و رفتارهای خودشیفته
را فراموش کنید. در زیر توصیه هایی در مورد چگونگی غلبه بر یک آسیب خودشیفتگی وجود دارد:

درمان

کار با یک درمانگر می تواند به شما در درک محرک ها، باورها و رفتارهای خود کمک کند. گاهی اوقات تشخیص الگوهای
فکری و رفتاری غیرمفید در خودمان دشوار است.

به همین دلیل است که داشتن یک فرد عینی و باتجربه برای صحبت می تواند به ما کمک کند عمیق تر برویم و بیشتر درک کنیم.
اگر با خودشیفتگی دست و پنجه نرم می کنید، توصیه می شود به دنبال یک درمانگر باشید،
اما در زیر مواردی وجود دارد که می توانید خودتان امتحان کنید.

کمال یک توهم است

از خود بپرسید: چرا باید کامل باشید؟ اگر کامل نباشید چه اتفاقی می افتد؟ اگر کامل نیست، آیا شما معتقدید که این به
معنای شکست است یا بی ارزش است؟ این باور از کجا می آید؟

کمال دست نیافتنی است زیرا ذهنی است و بنابراین هیچ چیز در این جهان به لحاظ عینی کامل نیست. علاوه بر این،
کمال هرگز مورد نیاز نیست. بیاموزید که شما آنگونه که هستید شایسته و دوست داشتنی هستید،
از جمله ویژگی های عجیب و غریب و معایب خود.

محرک ها را شناسایی کنید

محرک ها موقعیت ها، کلمات یا رفتارهایی هستند که احساسات منفی قوی در شما ایجاد می کنند. چه چیزی باعث می شود
احساس آسیب دیدگی کنید و چرا؟

از هر چیزی که به عزت نفس و احساس شما لطمه می زند لیستی بنویسید یا یک دفتر خاطرات داشته باشید. به عنوان مثال،
“وقتی مردم از من انتقاد می کنند، من را عصبانی می کند”.

سپس به این فکر کنید که چگونه می‌توانید اعمال دیگران را تفسیر کنید. آیا ممکن است آنها احساسات خود را بدون قصد
آزار دادن شما بیان می کنند؟ به مردم از شک و تردید بهره ببرید و سعی کنید مسائل را شخصی نگیرید.

همدلی خود را افزایش دهید

سعی کنید زندگی را از دیدگاه شخص دیگری به وضوح تصور کنید. تصور کنید که شخص دیگری چگونه سخنان و رفتارهای
شما را تجربه خواهد کرد – اگر شخص دیگری با شما این گونه رفتار کند چه واکنشی نشان می دهید؟

کنجکاو باشید و سعی کنید به دیدگاه طرف مقابل گوش دهید.

رفتارها را شناسایی کنید

آیا روش هایی وجود دارد که رفتار شما باعث ایجاد مشکل می شود؟ آیا رفتارهایی وجود دارد که آرزو می کنید بتوانید تغییر دهید،
مانند عصبانی شدن یا کینه توزی؟ فهرستی از رفتارهایی که می خواهید رها کنید تهیه کنید.

گزینه های جایگزین را پیدا کنید

هنگامی که باورها و رفتارهایی را که دوست دارید تغییر دهید شناسایی کردید، می توانید روی راه حل تمرکز کنید.

اگر می خواهید کمتر عصبانی باشید، روی صلح آمیز بودن تمرکز کنید. به عبارت دیگر، تمرکز شما باید بر این باشد که
چگونه می خواهید باشید، نه اینکه چگونه نمی خواهید باشید.

چشمان خود را ببندید و تصور کنید دوست دارید چه جور آدمی باشید، دوست دارید با خود و دیگران چگونه رفتار کنید و
دوست دارید دیگران شما را چگونه ببینند. حواس تان به نتیجه باشد نه مشکل.

آن را در عمل قرار دهید

فکر کردن به اینکه چگونه به طور فرضی تغییر کرده‌ایم آسان‌تر است، اما وقتی تحریک می‌شویم، اغلب به الگوهای قدیمی
بازمی‌گردیم. وقتی تهدیدی را احساس می‌کنیم، یک واکنش احساسی قوی نشان می‌دهیم، به خلبان خودکار می‌رویم
و به روشی رفتار می‌کنیم که همیشه باید از خود محافظت کنیم.

در این مرحله است که باید مداخله کنیم و لحظه ای وقت بگذاریم: نفس بکشیم، تا ۲۰ بشماریم، و به یاد بیاوریم که
می خواهیم چه واکنشی نشان دهیم و چه نوع آدمی می خواهیم شویم.

دارای صبر

تغییر باورها و رفتارهایمان به زمان، سخت کوشی و صبر نیاز دارد. پیروزی های کوچک را جشن بگیرید، به کار خود ادامه دهید،
هرگز تسلیم نشوید، و به یاد داشته باشید که اگر بتوانید آن را تصور کنید، دست یافتنی است.

 



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , ,

چگونه هوش هیجانی را تقویت کنیم؟

هوش هیجانی

چگونه هوش هیجانی را تقویت کنیم؟

هوش هیجانی (EI یا EQ) توانایی شناسایی و تنظیم احساسات خود و همچنین شناخت، درک و درگیر شدن با
احساسات دیگران است.

این یک مهارت حیاتی برای ایجاد روابط قوی تر و همدلانه است، و به ما کمک می کند تا با عمیق ترین احساسات ما
ارتباط برقرار کنیم و به ما امکان می دهد تصمیماتی بگیریم که با ارزش ها و اهداف شخصی ما همسوتر باشد.

 

هوش هیجانی معمولاً با چهار ویژگی تعریف می شود:

  1. خودآگاهی توانایی تشخیص احساسات خود و تأثیر آنها بر دیگران است.
  2. خود مدیریتی توانایی تنظیم احساسات، کنترل واکنش های تکانشی و سازگاری انعطاف پذیر با شرایط متغیر است.
  3. آگاهی اجتماعی توانایی درک و همدلی با عواطف دیگران است.
  4. مدیریت روابط شامل مجموعه ای از مهارت های اجتماعی، از جمله تأثیر مثبت، کار گروهی، ارتباطات
    واضح و مدیریت تعارض است.

چرا هوش هیجانی مهم است؟

آنچه واقعاً برای موفقیت، شخصیت، خوشبختی و موفقیت‌های مادام‌العمر اهمیت دارد، مجموعه مشخصی
از مهارت‌های عاطفی است
– EQ شما – نه فقط توانایی‌های صرفاً شناختی که با تست‌های IQ معمولی اندازه‌گیری می‌شوند.

این ابزار ارزشمندی برای استفاده در هنگام مدیریت موقعیت‌های غیرقابل پیش‌بینی و دارای بار هیجانی است، انگیزه‌ها
و اهداف ما را شفاف‌تر می‌کند و بخشی جدایی‌ناپذیر از ایجاد روابط رضایت‌بخش‌تر با دیگران است.

EI همچنین یک پیش‌بینی‌کننده مهم برای موفقیت حرفه‌ای است که اعتقاد بر این است که ۵۸٪ عملکرد در همه انواع مشاغل
را به خود اختصاص می‌دهد.

چه زمانی هوش هیجانی مهم است؟

به طور کلی، EI مهارت های مختلفی را در بر می گیرد که در زندگی روزمره ما حیاتی هستند .

ارتباط

افزایش حساسیت نسبت به احساسات دیگران امکان ارتباط موثرتر را فراهم می کند و از تشدید تنش و درگیری جلوگیری می کند.

همانطور که ما از نیازهای عاطفی افرادی که با آنها در تعامل هستیم آگاه تر هستیم، به احتمال زیاد یک نگرش مشارکتی اتخاذ
کرده و آماده سازش هستیم .

مدیریت استرس

تشخیص اینکه چگونه موقعیت‌های خاص می‌توانند احساسات استرس‌زا را تحریک کنند ، می‌تواند به ما کمک کند تا کنترل
بیشتری بر واکنش‌های خود داشته باشیم و مهارت‌های مقابله‌ای مناسب را با احساسات منفی جایگزین کنیم.

نادیده گرفتن اینکه چگونه استرس عاطفی رفتارهای ما را هدایت می کند می تواند منجر به تصمیمات غیرمنطقی شود و در
نهایت پیامدهای سلامت روان را تشدید کند .

تصمیم گیری

درک اینکه چگونه احساسات بر افکار ما تأثیر می گذارد، می تواند ما را از تصمیم گیری های نادرست چه در زندگی شخصی
و چه در محل کار باز دارد.

همانطور که ما قادر به شناسایی احساسات اضافی یا غیر مرتبط با یک مشکل هستیم، می توانیم قضاوت های عینی تری
داشته باشیم و کیفیت تصمیم گیری را افزایش دهیم .

تغییر تحمل

تغییرات در زندگی شخصی و حرفه ای ما ثابت است و گاهی اوقات می تواند از نظر احساسی شدید باشد.

تأمل در واکنش‌های احساسی که ما را در برابر تغییر مقاوم می‌کند و همچنین تفاسیر و پیش‌فرض‌های مرتبط با آن‌ها،
می‌تواند به ما کمک کند که دیدگاه مثبت‌تری داشته باشیم و در مورد فرصت‌هایی که می‌توانند از تغییر ناشی می‌شوند،
خوش بینانه‌تر فکر کنیم .

انگیزه

با EI بالا، ما می‌توانیم معنای آرزوها و مهارت‌های انگیزشی مورد نیاز برای دستیابی به اهداف در رابطه با کار، زندگی
شخصی و سلامت خود را بهتر درک کنیم.

علاوه بر این، با توانایی تشخیص احساسات، می‌توانیم بر انگیزه‌های افراد دیگر نیز تأثیر بگذاریم و در هنگام کار در تیم،
نگرش مثبت نسبت به اهداف مشترک را تشویق کنیم.

چگونه هوش هیجانی را توسعه دهیم

هوش هیجانی یک مهارت قابل انعطاف است که می توان آن را آموخت.

حتی اگر برخی افراد به طور طبیعی از نظر عاطفی باهوش تر از دیگران باشند، EI بالا می تواند با گذشت زمان و با تمرین منظم ایجاد شود.

در زیر چند راه وجود دارد که ممکن است به افزایش هوش هیجانی کمک کند.

گوش دادن فعال را تمرین کنید

گوش دادن فعال در مورد شنیدن فراتر از کلمات افراد است. این شامل هماهنگی کامل با آنچه در حال انتقال است، از جمله
محتوای پیام و نگرشی است که زیربنای آن است .

توجه به زبان بدن دیگران و همچنین لحن و سرعت صدای آنها می تواند به شناسایی وضعیت عاطفی گوینده در آن لحظه و
هرگونه پیامی فراتر از آنچه می گوید کمک کند.

برای تمرین گوش دادن فعال، مهم است که اجازه دهید رشته افکار طرف مقابل بدون وقفه جریان داشته باشد، زیرا این کار
ارتباط باز را تسهیل می کند و جو اعتماد و پذیرش ایجاد می کند.

ثانیاً، کنترل حواس‌پرتی‌های بیرونی و درونی می‌تواند به تسهیل گوش دادن فعال کمک کند.

به طور خاص، پچ پچ درونی در ذهن ما و نیاز به برنامه ریزی پاسخ هایمان به ما این امکان را می دهد که به طور کامل
در لحظه حضور داشته باشیم و مهارت های شنیداری خود را تقویت کنیم .

آگاهی عاطفی

هنگامی که احساسات ناراحت کننده را تجربه می کنیم، ممکن است تمایل داشته باشیم که آنها را نادیده بگیریم یا
آنها را در بطری فرو ببریم تا اینکه آنها را به عنوان بخشی عادی و گاهی مفید از زندگی خود بپذیریم.

گرایش به احساسات ناراحت کننده می تواند به ما این فرصت را بدهد که با احساسات خود به طور سازنده برخورد کنیم،
خودآگاهی و توانایی ما برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی ما افزایش می یابد .

با کنجکاوی طیف وسیعی از احساسات خود را بررسی می کنیم ، می توانیم دید عینی تری نسبت به فردی که هستیم
و اینکه چگونه احساسات ما بر اعمال ما تأثیر می گذارد به دست آوریم.

برای دیدن چیزها از منظر وسیع‌تر، می‌توانیم بازخورد دیگران را نیز باز کنیم و در مورد موقعیت‌های خاصی که با آگاهی
عاطفی ضعیف عمل کرده‌ایم بپرسیم.

احساسات را شناسایی کنید

یادگیری برچسب زدن به احساسات با واژگان خاص تر می تواند به شناسایی دقیق نوع حالت عاطفی که تجربه می کنیم
کمک کند و کنترل بیشتری بر پاسخ های خود احساس کنیم .

فراتر از شش احساس اصلی – شادی، غم، خشم، ترس، انزجار و تعجب – طیف گسترده‌ای وجود دارد که می‌توان از طریق
چرخ احساسات کاوش کرد .

برای مثال، با تشخیص اینکه غم و اندوه با کسالت یا احساس تنهایی متفاوت است. ما می توانیم بهتر بتوانیم احساسات
خود را مشخص کنیم و آنها را به طور مؤثر مدیریت کنیم.

یک استراتژی اضافی برای توسعه آگاهی عاطفی ممکن است داشتن یک دفترچه خاطرات باشد، جایی که ما شرحی از
احساسات خود و نحوه پرورش آنها در شرایط خاص می نویسیم.

پس از چند هفته، ممکن است شروع به دیدن الگوها کنیم. ممکن است متوجه شویم که تحمل کدام احساسات برای ما
سخت‌تر است، کدام‌ها محرک هستند، و کدام یک به احساس ارتباط بیشتر با ارزش‌های خود و رضایت از زندگی‌مان کمک می‌کنند.

عوامل استرس زای خود را درک کنید

دانستن اینکه چه موقعیت هایی باعث می شوند برای توسعه توانایی مدیریت واکنش های عاطفی و حفظ آرامش حیاتی است.

می‌توانیم از یک دفتر خاطرات برای شناسایی منابع استرس استفاده کنیم یا فهرستی را بنویسیم که شامل :

الف) موقعیت‌های خاص – زمانی که به احتمال زیاد احساس ترس، ناتوانی یا عدم کنترل می‌کنیم
ب) افراد – برای مثال، کسانی که به نظر می‌رسند سمی ، دوستانی که به مرزها احترام نمی گذارند یا
همکاران سعی در تحمیل نظرات خود دارند
ج) شرایط محیطی – مانند مکان های شلوغ یا پر سر و صدا. 

این به ما کمک می‌کند تا عوامل استرس‌زا را پیش‌بینی کنیم و سپس در مورد راه‌هایی فکر کنیم که بتوانیم استراتژی‌هایی
را برای مدیریت مناسب‌تر احساسات خود ایجاد کنیم .

احساسات را به روشی سالم هدایت کنید

هنگامی که نسبت به احساسات خود بازتر می شویم، همچنین مهم است که یاد بگیریم چگونه از آنها به نفع خود
استفاده کنیم نه اینکه اجازه دهیم آنها ما را کنترل کنند.

اولین قدم این است که از قضاوت کردن احساسات و برچسب زدن به آنها به عنوان خوب یا بد اجتناب کنیم.

در عوض، ما باید آنها را به عنوان منابع قدرتمند اطلاعاتی بشناسیم که می توانند برای هدایت اقدامات ما به سمت
آنچه برای ما مهم هستند مورد استفاده قرار گیرند .

تمرکز مجدد روی چیزهایی که تحت کنترل ما هستند و قابل بهبود هستند همچنین به ما این امکان را می دهد که در یک
مارپیچ عاطفی رو به پایین به دام نیفتیم و درگیر اقدامات متعهدانه تری نباشیم.

برای استراحت دادن به ذهن خود، باید برنامه ریزی فعالیت هایی را نیز در برنامه های روزمره خود در اولویت قرار دهیم
که باعث می شود احساس شارژ ذهنی کنیم.

اینها ممکن است شامل ورزش، یوگا، مدیتیشن یا سایر فعالیت های آرامش بخش برای ذهن باشد.

چگونه هوش هیجانی را در دیگران تشویق کنیم؟

توسعه شایستگی های عاطفی نه تنها در سطح شخصی مهم است.

تشویق هوش هیجانی در دیگران، از جمله کودکان، دانش‌آموزان، شرکای عاشقانه و تیم‌های کاری، می‌تواند به افزایش
حساسیت نسبت به نشانه‌های عاطفی که اغلب در درون خود و محیط نادیده گرفته می‌شوند کمک کند و در
نهایت کیفیت روابط بین فردی را افزایش دهد.

چند نکته وجود دارد که می توانیم برای تقویت EI در دیگران دنبال کنیم:

کنجکاو باشید

ایجاد فرصت‌هایی برای به اشتراک گذاشتن نظرات می‌تواند به ایجاد اعتماد در تعاملات دوتایی و گروهی کمک کند،
اهمیت بیان خود را تقویت کند و ارتباطات شفاف بین افراد را ارتقا دهد.

به عنوان مثال، در یک محیط کاری، ممکن است به جای تعیین یک راه حل سریع برای یک مشکل بدون توضیح دلیل پشت آن،
از تیم خود بپرسیم که در مورد یک تصمیم خاص چه احساسی دارند.

همچنین ممکن است سعی کنیم با پرسش از همکارانمان در مورد چیزهایی که آنها را در محل کار ناامید می کند، انگیزه
بیشتری در آنها ایجاد می کند و اینکه چگونه با استرس عاطفی مربوط به کار کنار می آیند، وارد گفتگو شویم.

احساسات خود رابیان کنید

برای تشویق به ابراز خود در دیگران، مانند کودکان، ممکن است از آنها بخواهیم احساسی را که با وضعیت فعلی
آنها مطابقت دارد بیان کنید.

اگر این تمرین را دشوار می‌دانند یا پاسخ‌های صافی مانند «احساس خوبی دارم/خوب» می‌دهند، می‌توانیم از آنها بخواهیم
که یک احساس را در مقیاس ۱-۱۰ رتبه‌بندی کنند یا از چرخ احساسات استفاده کنند.

به عنوان مثال، می توانید بپرسید: “در مقیاس ۱-۱۰ چقدر احساس نگرانی می کنید؟”

این تکنیک حتی می تواند برای بزرگسالانی که ممکن است با شناسایی احساسات خود مشکل داشته باشند، کارساز باشد.

دیدگاه خود را ارائه دهید

ممکن است ارائه بازخورد سازنده به دیگران در مورد موقعیت هایی که با آگاهی عاطفی ضعیف عمل کرده اند مفید باشد.

آیا آنها از افرادی که به کمک آنها نیاز داشتند مراقبت یا حمایت کافی نشان ندادند؟ آیا آنها چیزی گفته اند که می تواند
به عنوان بی احترامی یا بی توجهی به احساسات دیگران تلقی شود؟
آیا آنها اغلب ارتباطات نامشخص یا ناسازگار وظایف را اتخاذ می کنند؟

اطمینان حاصل کنید که این بازخورد متضادانه یا با استفاده از زبان سرزنش نیست، بلکه به شیوه ای مهربانانه بیان شده است
تا بحث آزاد و سالم را تشویق کند.

ترویج فرهنگ گروهی-مشارکتی

تشویق همکاری در درون گروه ها، اشتراک اهداف، ارزش ها و نگرانی ها را تسهیل می کند، که در نهایت می تواند
منجر به افزایش احساس هویت گروهی و تعهد به وظایف شود.

برای تقویت هوش هیجانی یک تیم، می‌توانیم نقاط قوت و ضعف شرکت‌کنندگان را برجسته کنیم، روحیه تیمی ایجاد کنیم
تا شور و انگیزه ایجاد کنیم و دائماً فضایی برای تأمل در پیشرفت شخصی و راه‌های بهبود مهارت‌های موجود فراهم کنیم.

 



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , ,

هوش هیجانی چیست؟ تعریف و مولفه ها

هوش هیجانی

هوش هیجانی چیست؟ 

هوش هیجانی یا EI به درک، کنترل و ارزیابی احساسات اشاره دارد. برخی از محققان پیشنهاد می کنند که هوش هیجانی
را می توان آموخت و تقویت کرد، در حالی که برخی دیگر استدلال می کنند که این یک ویژگی ذاتی است.

توانایی بیان و مدیریت احساسات ضروری است، اما توانایی درک، تشخیص و واکنش به احساسات دیگران نیز ضروری است.

دنیایی را تصور کنید که در آن نمی توانید بفهمید که دوستی غمگین است یا همکلاسی اش عصبانی است.

روانشناسان از این دانش به عنوان هوش هیجانی یاد می کنند و حتی برخی از کارشناسان معتقدند که می تواند
از ضریب هوشی در موفقیت کلی فرد در طول زندگی مهم تر باشد.

چرا هوش هیجانی حیاتی است؟

هوش هیجانی عبارت است از «توانایی نظارت بر احساسات خود و دیگران، تمایز قائل شدن بین احساسات مختلف
و برچسب گذاری مناسب آنها و استفاده از اطلاعات هیجانی برای هدایت تفکر و رفتار»

داشتن سطح بالاتری از هوش هیجانی به فرد این امکان را می دهد که با دیگران همدلی کند، ارتباط موثر برقرار کند
و هم از خود و هم از نظر اجتماعی آگاه باشد. نحوه واکنش افراد به خود و دیگران بر انواع محیط ها تأثیر می گذارد.

زندگی در این دنیا به معنای تعامل با انواع مختلف افراد و تغییر مداوم با شگفتی های متحول کننده زندگی است.

باهوش بودن از نظر عاطفی کلید واکنش فرد به آنچه زندگی می اندازد، است. علاوه بر این، این یک عنصر اساسی برای
شفقت و درک دلایل عمیق تر در پشت اعمال دیگران است.

این باهوش ترین افراد نیستند که موفق ترین یا کامل ترین افراد در زندگی هستند. بسیاری از افراد از نظر تحصیلی ن
ابغه هستند و در عین حال از نظر اجتماعی ناتوان و در حرفه یا روابط صمیمانه خود ناموفق هستند.

توانایی فکری یا بهره هوشی (IQ) به تنهایی برای رسیدن به موفقیت در زندگی کافی نیست. بدون شک، ضریب هوشی
می‌تواند به ورود به دانشگاه کمک کند، اما هوش هیجانی (EI) به شما کمک می‌کند تا هنگام مواجهه با امتحانات نهایی،
استرس و احساسات را مدیریت کنید.

IQ و EI در کنار هم وجود دارند و زمانی که از یکدیگر ساخته می شوند بیشترین تأثیر را دارند.

هوش عاطفی برای رهبرانی که لحن سازمان خود را تعیین می کنند نیز ارزشمند است. اگر رهبران فاقد هوش هیجانی
باشند، می‌تواند عواقب گسترده‌تری داشته باشد و در نتیجه مشارکت کارکنان کمتر و نرخ جابجایی بالاتری داشته باشد.

در حالی که ممکن است فردی از نظر فنی در شغل خود برتر باشد، اگر نتواند به طور موثر با تیم خود ارتباط برقرار کند
یا با دیگران همکاری کند، این مهارت های تخصصی نادیده گرفته می شود. با تسلط بر هوش هیجانی،
فرد می تواند در هر جایی تاثیر مثبت بگذارد و به پیشرفت موقعیت و شغل خود در زندگی ادامه دهد.

EI هنگام برخورد با موقعیت های استرس زا مانند رویارویی، تغییر و موانع حیاتی است. هوش عاطفی به فرد کمک می کند
تا روابط قوی تری ایجاد کند، در کار یا مدرسه موفق شود، به اهداف شغلی و شخصی خود دست یابد، همچنین
استرس گروهی را کاهش دهد، تعارضات را خنثی کند و رضایت شغلی را افزایش دهد.

همچنین می تواند به ارتباط با احساسات درونی فرد کمک کند، هدف را به عمل تبدیل کند و تصمیمات آگاهانه ای در
مورد آنچه که برای خود اهمیت دارد، بگیرد.

در این مواقع، مهم است که به یاد داشته باشیم که مهربانی را تمرین کنیم،
و ارتباط با احساساتمان می تواند به ما در انجام این کار کمک کند.

مولفه های هوش هیجانی

چگونه یک فرد از نظر عاطفی باهوش می شود؟ در زیر به این خواهیم پرداخت که برای یادگیری بهبود مهارت‌های
هوش هیجانی (EI) چه کاری می‌توان انجام داد.

هوش هیجانی به توانایی تشخیص معانی احساسات و استدلال و حل مسئله بر اساس آنها اشاره دارد .

با کار بر روی این مهارت ها و بهبود آنها می توان از نظر عاطفی باهوش تر شد و در نتیجه موفق تر شد

آگاهی و درک عاطفی

خودآگاهی یا توانایی شناخت و درک احساسات خود، یک مهارت حیاتی هوش هیجانی است.

با این حال، فراتر از اعتراف به احساسات خود، آگاهی از تأثیر اعمال، حالات و احساسات خود بر سایر افراد است.

طبق تحقیقات تاشا اوریش، روانشناس سازمانی، ۹۵ درصد افراد معتقدند که خودآگاه هستند.

با این حال، تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد واقعاً هستند، که می تواند برای افرادی که با آنها ارتباط برقرار می کند، مشکل ایجاد کند.

بودن با افرادی که خودآگاه نیستند می تواند ناامید کننده باشد و منجر به افزایش استرس و کاهش تشویق شود.

برای رسیدن به خودآگاهی، فرد باید توانایی نظارت بر احساسات خود را داشته باشد و در عین حال واکنش‌های هیجانی
مختلف را تشخیص دهد و هر احساس متمایز را به درستی شناسایی کند.

افراد خودآگاه همچنین می توانند ارتباط بین چیزهایی که احساس می کنند و نحوه عملکردشان را تشخیص دهند.

این افراد همچنین نقاط قوت و ضعف خود را تصدیق می کنند، به روی داده ها و تجربیات جدید باز هستند و
از تبادلات خود با دیگران درس می گیرند.

علاوه بر این، افرادی که خودآگاهی را حفظ می کنند، دارای حس شوخ طبعی خوبی هستند، به خود و توانایی های
خود اطمینان دارند و می دانند که دیگران چگونه آنها را درک می کنند.

در اینجا چند نکته برای بهبود خودآگاهی وجود دارد:

  • از دیگران بازخورد سازنده بخواهید.
  • یک دفتر خاطرات از افکار و احساسات خود داشته باشید.
  • تمرکز حواس را تمرین کنید – مدیتیشن را امتحان کنید.
  • با دقت به افکار و احساسات خود توجه کنید.
  • به دنبال علایق خود باشید و کاری را انجام دهید که باعث خوشحالی شما می شود.
  • مهارت های جدید بیاموزید و برای خود اهداف تعیین کنید.
  • به تجربیات خود فکر کنید و سپاسگزار باشید.
  • روزانه از خودگویی مثبت استفاده کنید.
  • روی ایجاد ذهنیت رشد کار کنید.

خود تنظیم عاطفی (مدیریت احساسات)

هوش هیجانی علاوه بر آگاهی از احساسات خود و تأثیری که بر دیگران می گذارد، مستلزم تنظیم و مدیریت هیجانات است.

این بدان معنا نیست که احساسات را از دید خود دور کنید و اساساً آنها را “قفل کنید” و از این رو احساسات واقعی
خود را پنهان کنید. این فقط به معنای انتظار برای زمان و مکان مناسب برای بیان آنهاست.

خودتنظیمی همه چیز در مورد برقراری ارتباط مناسب با احساسات خود در زمینه است. یک واکنش تمایل به غیر ارادی دارد.

هرچه فرد با هوش هیجانی خود هماهنگ تر باشد، راحت تر می تواند از یک واکنش فوری به یک پاسخ سنجیده تبدیل شود.

بسیار مهم است که به یاد داشته باشید مکث کنید، نفس بکشید، خود را جمع و جور کنید، و آنچه را که برای مدیریت
احساسات لازم است انجام دهید.

این می تواند برای خود معنایی داشته باشد، مانند پیاده روی یا صحبت با یک دوست، به طوری که فرد بتواند به تنش و
ناملایمات به طور مناسب و عمدی پاسخ دهد.

آنهایی که در خودتنظیمی مهارت دارند، منعطف هستند و به خوبی با تغییر سازگار هستند. آنها همچنین برای مدیریت
درگیری و پخش موقعیت های ناراحت کننده یا دشوار مناسب هستند.

افرادی که مهارت های خودتنظیمی سالمی دارند نیز وجدان کاری بالایی دارند. آنها در مورد اینکه چگونه بر دیگران تأثیر
می گذارند فکر می کنند و مسئولیت اعمال خود را می پذیرند.

در اینجا چند نکته برای بهبود خودتنظیمی وجود دارد:

  • به چالش ها به عنوان فرصت نگاه کنید.
  • مراقب افکار و احساسات باشید.
  • مهارت های تحمل پریشانی و اضطراب را ایجاد کنید.
  • روی پذیرش بازتاب ها و احساسات کار کنید.
  • راه هایی برای مدیریت احساسات دشوار پیدا کنید.
  • مهارت های ارتباطی و اجتماعی را تمرین کنید.
  • تشخیص دهید که فرد در نحوه پاسخ دادن حق انتخاب دارد.
  • برای تغییر پاسخ های عاطفی و الگوهای فکری از قالب بندی مجدد شناختی استفاده کنید.

همدلی اجتماعی (درک عواطف)

همدلی یا توانایی درک احساسات دیگران برای تکمیل هوش هیجانی بسیار مهم است.

با این حال، چیزی فراتر از توانایی تشخیص حالات عاطفی دیگران را شامل می شود. همچنین بر پاسخ های فرد به
افراد بر اساس این دانش تأثیر می گذارد.

وقتی احساس می کند کسی احساس غمگینی یا ناامیدی می کند، چگونه پاسخ می دهد؟ فرد ممکن است با دقت و
توجه بیشتری با آنها رفتار کند، یا ممکن است برای بهبود خلق و خوی آنها فشار بیاورد.

همدلی به فرد اجازه می دهد تا پویایی اقتدار را که اغلب بر روابط اجتماعی، به ویژه در محل کار، تأثیر می گذارد، درک کند.

این برای هدایت تعاملات روزانه فرد با افراد مختلف ضروری است. در واقع، مشخص شد که همدلی به عنوان
مهارت رهبری درجه یک است.

رهبرانی که در همدلی مهارت دارند بیش از ۴۰ درصد در مربیگری، مشارکت دادن دیگران و تصمیم گیری
عملکرد بهتری دارند.

در یک مطالعه متفاوت، محققان دریافتند که رهبرانی که نسبت به همکاران خود همدلی و انتقاد سازنده بیشتری
نشان می دهند، توسط سرپرستان خود عملکرد بهتری دارند.

کسانی که در این عنصر صلاحیت دارند می توانند تشخیص دهند که چه کسی قدرت را در روابط مختلف حفظ می کند.

آنها همچنین درک می کنند که چگونه این نیروها بر احساسات و رفتارها تأثیر می گذارند.

به همین دلیل، آنها می توانند موقعیت های مختلفی را که به چنین دینامیک قدرت وابسته است، به دقت تجزیه و تحلیل کنند.

در اینجا چند نکته برای بهبود همدلی اجتماعی وجود دارد:

  • مایل به اشتراک گذاری احساسات باشید.
  • به دیگران گوش دهید.
  • مدیتیشن را تمرین کنید.
  • درگیر هدفی مانند یک پروژه اجتماعی باشید.
  • با افراد جدید ملاقات کنید و صحبت کنید.
  • سعی کنید خود را به جای شخص دیگری تصور کنید.

مهارت های اجتماعی (استفاده از احساسات)

توانایی تعامل خوب با دیگران یکی دیگر از جنبه های حیاتی هوش هیجانی است. مهارت های اجتماعی جامد
به افراد اجازه می دهد تا روابط معناداری با دیگران ایجاد کنند و درک قوی تری از خود و دیگران ایجاد کنند.

درک صحیح عاطفی فراتر از درک عواطف خود و دیگران است. فرد همچنین باید این اطلاعات را در تعاملات و
ارتباطات روزانه خود به کار گیرد.

در محیط های کاری یا حرفه ای، مدیران از طریق ایجاد روابط و ارتباطات با کارکنان سود می برند.

کارگران از ایجاد یک رابطه محکم با رهبران و همکاران سود می برند. برخی ترجیح می دهند از تعارض اجتناب کنند،
اما مهم است که به مسائلی که به درستی به وجود می آیند، رسیدگی شود.

تحقیقات نشان می‌دهد که هر تعارض بدون رسیدگی می‌تواند تقریباً هشت ساعت از زمان شرکت را برای فعالیت‌های
غیرمولد، منابع آسیب‌رسان و روحیه تلف کند.

مهارت های اجتماعی ضروری شامل گوش دادن فعال، ارتباط کلامی، ارتباط غیرکلامی، رهبری و متقاعدسازی است.

در اینجا چند نکته برای بهبود مهارت های اجتماعی آورده شده است:

  • سوالات باز بپرسید.
  • یخ شکنی هایی را پیدا کنید که به شروع گفتگو کمک می کنند.
  • تماس چشمی خوب را تمرین کنید.
  • گوش دادن فعال را با تمام بدن تمرین کنید.
  • به مهارت های اجتماعی دیگران توجه کنید.
  • به دیگران علاقه نشان دهید و از آنها سؤالات شخصی بپرسید.
  • مراقب زبان بدن خود و دیگران باشید.

در محل کار

هوش هیجانی شامل نشان دادن شفقت واقعی، همدلی با نیازهای افراد و تشویق به رشد شخصی مداوم افراد است.

هنگامی که یک رهبر احساسات پیروان خود را در نظر می گیرد، سپس یاد می گیرد که چگونه با آنها به بهترین شکل تعامل کند.

۱. قرض دادن یک گوش دلسوز به یک همکار ناامید

کارمندان به ناچار ناراحت می شوند، روحیه بدی دارند، بحث می کنند و معمولاً روزهای بدی خواهند داشت.
در عمل، شفقت، درک و آگاهی از نشانه های قطعی هوش هیجانی هستند.

آگاهی از حالات عاطفی دیگران و واکنش به آن نشان دهنده درک این موضوع است که همه انسان ها احساسات شدیدی
را تجربه می کنند و می گوید که احساسات یک فرد مهم است.

۲. گوش دادن به دیگران با احترام

آیا تا به حال به کنفرانسی رفته اید که به نظر می رسد همه در مورد یکدیگر صحبت می کنند و
سعی می کنند حرف آخر را بزنند؟

این تنها نشانه ای از تسلط بر نفس و عدم توجه به دیگران نیست. اینها همچنین نشانه هایی از
کمبود هوش هیجانی هستند.

وقتی افراد اجازه صحبت کردن دارند و دیگران بدون وقفه مداوم گوش می دهند، نشانه خوبی از EI است.
این نشان دهنده احترام متقابل بین طرفین است و به احتمال زیاد منجر به نتیجه گیری سازنده در جلسات می شود.

۳. انعطاف پذیر بودن

انعطاف پذیری یک اصطلاح مهم در سازمان های امروزی است. ایجاد انعطاف پذیری در نحوه عملکرد افراد می تواند
تفاوت بین حفظ بهترین کارگران و بیرون رفتن از درب باشد.

رهبران باهوش عاطفی نیازهای در حال تغییر دیگران را درک می کنند و به جای تلاش برای اعمال محدودیت های سفت
و سخت در مورد نحوه انجام کار افراد، آماده همکاری با آنها هستند.

آنها انتظار ندارند که همه در ساعات کاری خود کار کنند، اولویت های یکسانی داشته باشند یا دقیقاً با همان ارزش ها زندگی کنند.

در بهداشت و درمان

۱. صبور بودن با افراد آسیب دیده

در مراقبت های بهداشتی، انتظار می رود که پزشکان و پرستاران مجبور باشند افراد دردمند را مدیریت کنند.
هوش هیجانی نه تنها امکان مراقبت بهتر از بیمار را فراهم می کند، بلکه به مراقبت از خود نیز کمک می کند.

به عنوان مثال، اگر یک بیمار در حال شلاق زدن باشد، و فرد بتواند ببیند که درد دارد، کمتر احتمال دارد که
جنگجوی او را شخصاً درک کند و بهتر با او رفتار کند.

۲. عمل به عنوان رهبر موثر

در مراقبت‌های بهداشتی، وجود رهبران تأثیرگذار، محیطی قابل اعتماد با تیمی مفید، تفکر انتقادی و مراقبت
با کیفیت بیمار و خانواده‌محور ضروری است.

هوش هیجانی بالاتر به متخصصان مراقبت های بهداشتی اجازه می دهد تا بهتر به بیماران پاسخ دهند و واکنش
نشان دهند. مطالعات ارتباط بین هوش هیجانی و نتایج مثبت بیمار را نشان داده اند.

۳. واکنش بهتر به موقعیت های استرس زا

موقعیت های متعدد در مراقبت های بهداشتی شامل یک موقعیت اضطراری شامل سناریوی زندگی یا مرگ است.

پزشکان و پرستاران باید احساسات خود را بررسی کنند. حضور در مراقبت های بهداشتی یک حرفه بسیار احساسی
است و آگاهی از احساسات خود در هنگام بروز آنها کلید مراقبت از خود است.

تعامل با بیماران می تواند باعث شادی شدید یا غم و اندوه عمیق شود و این نوسانات می تواند کاملا خسته کننده باشد.

توانایی مقابله با این احساسات، استراحت کردن و درخواست کمک در مواقع نیاز نمونه دیگری از هوش هیجانی خوب
است که پرستاران باید تمرین کنند.

نکاتی برای بهبود EI

خودآگاه تر باشید

آگاهی از عواطف و پاسخ های عاطفی خود به دیگران می تواند هوش هیجانی فرد را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.

دانستن زمانی که فرد احساس مضطرب یا عصبانیت می کند می تواند به پردازش و انتقال آن احساسات به گونه ای
کمک کند که نتایج سالمی را به همراه داشته باشد.

احساس دیگران را تشخیص دهید

هوش عاطفی می تواند با خود بازتابی شروع شود، اما اندازه گیری نحوه درک دیگران از رفتار و ارتباطات ضروری است.
تنظیم پیام خود بر اساس نحوه دریافت، بخشی جدایی ناپذیر از هوش هیجانی بودن است.

گوش دادن فعال را تمرین کنید

افراد به صورت کلامی و غیرکلامی ارتباط برقرار می کنند، بنابراین گوش دادن و نظارت بر واکنش های بالقوه مثبت و منفی
ضروری است. وقت گذاشتن برای شنیدن دیگران همچنین نشان دهنده سطحی از احترام است که می تواند پایه ای برای روابط سالم باشد.

به وضوح ارتباط برقرار کنید

مهارت های ارتباطی قوی برای هوش هیجانی حیاتی است. دانستن اینکه چه چیزی را بیان یا بنویسید و چه زمانی باید
اطلاعات ارائه دهید برای ایجاد روابط قوی بسیار مهم است.

به عنوان مثال، به عنوان یک مدیر در یک محیط کاری، برقراری ارتباط با انتظارات و اهداف مورد نیاز است تا همه را در یک
صفحه نگه دارد.

مثبت بمان

نگرش مثبت فوق العاده مسری است. افراد باهوش عاطفی قدرت کلمات مثبت، ایمیل های تشویق کننده و حرکات دوستانه
را درک می کنند. هنگامی که فرد می تواند در یک موقعیت استرس زا نیز مثبت بماند، می تواند به دیگران کمک کند آرام بمانند.

همچنین می تواند حل مشکل و همکاری بیشتر را تشویق کند.

همدلی کنید

فکر کردن به اینکه دیگران چگونه ممکن است احساس کنند یک کیفیت اساسی هوش هیجانی است. این بدان معناست
که شما می توانید با احساساتی که ممکن است خود را احساس نمی کنید همدلی کنید و به گونه ای پاسخ دهید که
برای دیگران محترمانه و آرامش بخش باشد.

روشن فکر بودن

افراد باهوش عاطفی راحت هستند زیرا شنوندگان خوبی هستند و می توانند دیدگاه های دیگر را در نظر بگیرند و درک کنند.

آنها همچنین پذیرای یادگیری چیزهای جدید و پذیرش ایده های بدیع هستند.

به بازخورد گوش دهید

بسیار مهم است که از آن دسته افرادی باشید که می توانند بازخوردها را بشنوند، خواه این بازخورد در ارائه اخیر مثبت
باشد یا توصیه های انتقادی تر در مورد اینکه چگونه باید وظایف را به طور کارآمدتر انجام دهید.

پذیرا بودن از بازخورد به معنای پذیرفتن مسئولیت اعمال خود و تمایل به بهبود نحوه ارتباط با دیگران است.

تحت فشار آرام بمانید

برخورد با موقعیت های استرس زا با نگرش آرام و مثبت ضروری است. فشارها می تواند به سرعت تشدید شود،
در درجه اول زمانی که افراد تحت ضرب الاجل کار می کنند، بنابراین ثابت ماندن و تمرکز بر یافتن راه حل به همه کمک
می کند تا اهداف خود را تکمیل کنند.

 



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , ,

شرم در مقابل گناه

شرم در مقابل گناه

شرم در مقابل گناه

قبل از اینکه درباره چگونگی شروع احساس شرم کمتر صحبت کنیم، مهم است که تفاوت بین شرم و گناه را در نظر بگیریم.
در حالی که شرم اغلب با احساس گناه اشتباه گرفته می شود، اما در واقع دو چیز مجزا هستند.

احساس شرم در مقابل گناه معمولاً مربوط به کاری است که شما انجام داده اید. این به کار اشتباهی یا رفتاری اشاره دارد که
نسبت به آن احساس بدی دارید.

از سوی دیگر، شرم به چیزی در مورد شخصیت شما یا فردی که معتقدید غیرقابل قبول است، اشاره دارد.

شرم به معنای انجام کار اشتباه نیست. این در مورد احساسی است که وقتی درک می کنید که به اندازه
کافی خوب نیستید دارید.

به عبارت دیگر، احساس گناه مربوط به اعمال اشتباه است، در حالی که شرم ناشی از اشتباه بودن به عنوان یک شخص است.

اگر بتوانید بیاموزید که احساس گناه خود را از شرم جدا کنید، این یکی از اولین قدم ها برای احساس
شرم کمتر خواهد بود.

مقابله با شرم در مقابل گناه

آیا می دانید چگونه کمتر احساس شرم کنید؟ دو مرحله اصلی برای درمان شرم شما وجود دارد. اولین مورد این است
که به جای اجتناب از شرمتان، آن را بررسی کنید. دوم شفا و حرکت از شرم شماست.

در موردهای زیر به بررسی هر یک از این مراحل می پردازیم:

  • شرم در مقابل گناه خود را بسنچید.

اولین گام برای کنار آمدن از شرم این است که بفهمید موضوع چیست. این به این دلیل است که اگر شرم
را به همان شکلی که هست شناسایی نکرده باشید، شفای شرم برای شما غیرممکن خواهد بود.

دریافت دیدگاهی در مورد شرم و درک اینکه از کجا آمده است و چگونه بر تصمیمات فعلی شما
تأثیر می گذارد (از طریق خاطرات عاطفی) تا حد زیادی به جلوگیری از حاکمیت شرم بر زندگی شما کمک می کند.

آیا مطمئن نیستید که چگونه شرم خود را شناسایی و کشف کنید؟ یکی از راه‌های تشخیص شرم این است
که در موقعیت‌های مختلف به احساسات خود توجه کنید.

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

چه زمانی احساس می کنید که احساس شرم شما تحریک می شود؟ وقتی احساس شرم می کنید،
چه واکنشی نشان می دهید یا چه احساسی متفاوت دارید؟

اگر مطمئن نیستید، سعی کنید در مورد احساس شرم خود در یک مجله بنویسید . به‌ویژه، می‌توانید درباره وقایعی
از گذشته خود بنویسید که در آن احساس شرم کرده‌اید یا امروز در احساس شرم شما تأثیر می‌گذارد. هر احساس
یا افکاری را که دارید و نحوه واکنش خود به موقعیت گذشته را یادداشت کنید.

سپس، مدتی را صرف بررسی اینکه چگونه شرم گذشته هنوز بر حسب شرم فعلی شما را تحت تأثیر قرار می دهد،
بگذرانید. موقعیت‌های گذشته در مورد خودتان چه چیزی به شما آموختند؟ نشان دادن شرم به نور راهی
برای فرار از سایه انداختن آن بر خود فعلی شما خواهد بود.

  • شرم خود را بپذیرید.

اکنون که شرم در مقابل گناه خود را شناسایی و تصدیق کرده اید، زمان آن فرا رسیده است که برای پذیرش شرم خود کار کنید.
در حالی که این ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد، اما برای بهبودی از شرم، لازم است
آن احساسات را از دنیای درونی خود به روشنایی روز بیرون آورید.

طبیعی است که هنگام انجام این کار بخواهید دفاع و موانع ایجاد کنید. مهم این است که عشق و پذیرش خود را
نشان دهید و اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که همین کار را به شما نشان دهند.

شما به مکانی امن برای تعلق و گروهی نیاز دارید که شما را با عشق بی قید و شرط غرق کند. اگر قبلاً آن را
در زندگی خود ندارید، آن را از دوستان، خانواده یا حتی یک گروه پشتیبانی جستجو کنید.


برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.
اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

به یاد داشته باشید که وقتی احساس شرم می کنید، عشق شما به خودتان باید بی قید و شرط باشد.
با خود و با دیگران صادق باشید. از شرمی که احساس می کنید اجتناب نکنید.

بلکه در مورد احساسات خود صحبت کنید و آنها را در فضای امنی که ایجاد کرده اید به اشتراک بگذارید.
اجازه دهید رنج شما مشروع و عادی شود. این به شما کمک می کند تا دیدگاهی نسبت به شرم خود پیدا کنید.

اگر از انجام این کار به تنهایی احساس ناراحتی می کنید، با یک روان درمانگر صحبت کنید.

همانطور که این فرآیند را طی می کنید، مهم است که باورها و نگرش های خود را در مورد خودتان دوباره بررسی کنید.

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

این زمانی است که شروع به رد کردن باورهای قدیمی کنید مبنی بر اینکه مشکلی در شما وجود دارد.
در عوض، زمان آن رسیده است که واقعیت جدید خود را بپذیرید که همان طور که هستید قابل قبول و دوست داشتنی هستید.

علاوه بر این، شما این واقعیت را می پذیرید که ممکن است اشتباه کنید و این اشکالی ندارد. در طول این مدت، ممکن است بخواهید یک مربی یا شریک پاسخگویی پیدا کنید که می تواند به شما در تعیین اولویت ها و تصمیم گیری کمک کند.

اگرچه روند بهبودی شما بسیار شخصی است، سفر با شخص دیگری که درک می کند می تواند بسیار مفید باشد.

نشانه های خجالت کشیدن

آیا در مورد علائمی که نشان می دهد شخصی عمداً سعی دارد شما را شرمنده کند کنجکاو هستید؟
در متن زیر مواردی وجود دارد که باید مراقب آنها باشید.

  • آنها با صدای بیش از حد بلند صحبت می کنند

  • انگشتشان را به سمت شما نشانه می روند

  • آنها به شما خیره می شوند یا تماس چشمی شدید برقرار می کنند یا از برقراری تماس چشمی خودداری می کنند

  • آنها شما را مسخره می کنند یا شما را تحقیر می کنند

  • آنها شما را در حضور دیگران مسخره می کنند

  • آنها با حالتی پرخاشگرانه بالای سر شما می ایستند

در حالی که کودکی که توسط والدینش شرمنده می شود ممکن است در تشخیص این که این رفتار غیرقابل قبول است
مشکل داشته باشد، به عنوان یک بزرگسال می توانید شرمساری را همان طور که هست تشخیص دهید
و بپذیرید که طرف مقابل سعی دارد شما را شرمنده کند.

با این حال، مجبور نیستید آن شرم را درونی کنید یا اجازه دهید روی شما تأثیر بگذارد.
و همچنین می توانید با قاطعیت پاسخ دهید و از آنها بخواهید که با شما محترمانه رفتار کنند.

اگر کسی را شرمنده کرده اید چه باید کرد

اگر واقعاً شما فردی باشید که شخص دیگری را شرمنده کرده اید؟ در زیر اقداماتی وجود دارد که می توانید در صورتی که شخص
دیگری را شرمنده کرده اید و نسبت به آن احساس بدی دارید، انجام دهید.

  • صمیمانه از اقدامات خود عذرخواهی کنید
  • دلیل رفتار خود را توضیح دهید (در صورت وجود توضیح)
  • پیشنهاد بازپرداخت یا اصلاح کنید
  • پیشنهاد دهید چیزی به آنها بدهید یا کاری انجام دهید که آنها را خوشحال می کند

غلبه بر شرم در دراز مدت

شرم یک احساس پیچیده انسانی است که می تواند علل یا محرک های مختلفی داشته باشد و
برای غلبه بر آن نیازمند توجه و پذیرش است.

بسته به نوع خاص شرم شما، ممکن است راحت تر در مورد احساسات خود با یک متخصص صحبت کنید
تا اینکه بخواهید به تنهایی بر شرم خود غلبه کنید.

علاوه بر این، اگر نگرانی‌های دیگری در مورد سلامت روان دارید، یک متخصص سلامت روان می‌تواند همزمان با آن‌ها به شما کمک کند.

نکته مهم این است که شرم به این نیست که شما چه کسی هستید (مثلاً خوب یا بد هستید).

شرم یک تجربه درونی شده در مورد خودتان به عنوان یک شخص، در مورد برخی از جنبه های شخصیت شما،
یا در مورد اینکه چگونه کسی با شما رفتار کرده است (و به نوبه خود احساسی نسبت به خودتان در شما ایجاد کرده است).

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

با این حال، نیازی نیست که شرم همان چیزی باشد که تعیین می کند شما چگونه خودتان را ببینید.

در واقع، شما می توانید انتخاب کنید که شرم خود را شناسایی کنید، شرم خود را در آغوش بگیرید و سپس از آن حرکت کنید.

برای مثال، اگر در کودکی شما را رها کردند، ممکن است از اینکه والدینتان نمی‌خواستند بمانند، شرمنده شوید.
در این صورت، بهتر است آن شرم را شناسایی کنید و رها کنید تا اینکه به آن چنگ بزنید.

به همین ترتیب، اگر نسبت به جنبه خاصی از شخصیت خود، یا چیزی که دیگران شما را به خاطر آن قضاوت کرده اند،
شرمنده هستید، احتمالاً به مقدار زیادی عشق سالم به خود نیاز دارید.

برای اینکه بتوانید فردی ارزشمند باشید نیازی به تغییر خود یا شخصیت خود ندارید. زمانی که خود را بپذیرید،
کمتر احساس شرم خواهید کرد و می توانید به جلو حرکت کنید.

خلاصه

شرم یک احساس جهانی است، اما همه آن را به درجات مختلف تجربه می کنند. اگر شرم برای شما مشکل ساز است،
وقت آن است که روی تغییر افکار، باورها و نگرش خود نسبت به خودتان کار کنید.

هنگامی که شرم دیگر مسئله ای نیست، همچنین خواهید دید که پذیرفتن بخش هایی از وجودتان که قابل تغییر نیستند،
اما تغییر بخش هایی که می خواهید تغییر دهید، آسان تر است. از طریق این فرآیند، شما همچنین یاد خواهید
گرفت که دیگران می توانند به شیوه ای مثبت از شما حمایت کنند.

این به ویژه مفید خواهد بود اگر شرم شما نتیجه رفتار بدی با شما باشد. نتیجه نهایی شرم کمتر و عشق به خود بیشتر
خواهد بود که در تمام زمینه های زندگی شما نیز سرایت خواهد کرد.

 



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , ,

علائم و اثرات اعتیاد به بازی های ویدیویی

اعتیاد به بازی های ویدیویی

علائم و اثرات اعتیاد به بازی های ویدیویی

اعتیاد به بازی های ویدیویی استفاده اجباری یا کنترل نشده از بازی های ویدیویی است، به گونه ای که باعث ایجاد
مشکلاتی در سایر زمینه های زندگی فرد می شود.

اعتیاد به بازی های ویدیویی که اغلب به عنوان نوعی اعتیاد به رایانه یا اعتیاد به اینترنت در نظر گرفته می شود،
نگرانی فزاینده ای برای والدین بوده است، زیرا بازی های ویدیویی رایج تر شده اند و اغلب کودکان را هدف قرار می دهند.

بررسی اجمالی

بازی‌های ویدیویی شامل بازی‌های رایانه‌ای، بازی‌های کنسولی، بازی‌های ماشین‌های آرکید و حتی تلفن همراه و
بازی‌های ماشین‌حساب پیشرفته می‌شوند. بازی ها را می توان در سایت های شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک تعبیه کرد.

از دهه ۱۹۵۰، بازی به یک صنعت چند میلیارد دلاری تبدیل شده است. برخی از مردم در مورد اثرات طولانی مدت بازی های
ویدیویی، به ویژه در کودکان، نگران هستند.

نگرانی ها بر روی سوالات زیر متمرکز است:

  • “آیا بازی های ویدئویی مضر هستند؟”
  • “آیا بازی های ویدئویی خشونت آمیز باعث پرخاشگری می شود؟”
  • «آیا بازی‌های ویدیویی اعتیادآور هستند؟»

در حالی که تحقیقات بی نتیجه است، به نظر می رسد شواهدی وجود دارد که بازی های ویدیویی می توانند
مضر باشند، می توانند پرخاشگری را افزایش دهند و می توانند اعتیاد آور باشند.

با این حال، این اثرات به شدت فردی هستند و ممکن است عوامل بسیار بیشتری از صرف زمان صرف شده
برای بازی کردن را شامل شوند.

نشانه های اعتیاد

مطالعات تحقیقاتی نشان می‌دهد که ۱ تا ۱۶ درصد از بازی‌کنندگان ویدیویی معیارهای اعتیاد را دارند.

با این حال، تعریف رسمی اعتیاد به بازی های ویدیویی در سازمان های مختلف متفاوت است. با توجه به این موضوع،
به راحتی می توان در مورد اینکه آیا بازی شما یا شخص دیگری در بازه های متوسط ​​یا سنگین قرار می گیرد گیج شد.

مانند تمام اعتیادها، هنگام در نظر گرفتن امکان اعتیاد به بازی های ویدیویی، مهم است که صرفاً به مدت زمان
صرف شده برای بازی توجه نکنید، بلکه عملکرد آن را نیز در نظر بگیرید.

انجام بازی های رایانه ای، به عنوان یکی از طیف وسیعی از فعالیت های تفریحی، ممکن است مضر نباشد یا
نشان دهنده اعتیاد باشد.

زمانی که بازی اعتیادآور باشد، به عنوان راه اصلی کنار آمدن فرد با زندگی به خود می گیرد و در نتیجه سایر بخش
های مهم زندگی نادیده گرفته می شوند یا مختل می شوند.

آیا این یک اعتیاد واقعی است؟

مانند سایر اعتیادهای رفتاری ، اعتیاد به بازی های ویدیویی یک ایده بحث برانگیز است.

در حالی که تحقیقات بازی های ویدیویی برخی از اثرات آزاردهنده را نشان می دهد، به ویژه در بازیکنان جوان، تحقیقات
طولانی مدت و شواهد کافی برای نتیجه گیری قطعی وجود ندارد که استفاده بیش از حد از بازی های ویدیویی واقعاً یک اعتیاد است.

علاوه بر این، پیام‌های احتیاطی از سوی گروه‌هایی مانند انجمن پزشکی آمریکا، که معتقد است بازی‌های ویدیویی
به طور بالقوه مضر هستند، باید با بازاریابی تهاجمی صنعت بازی‌های ویدیویی رقابت کنند، که تحقیقات خود، بدون تعجب،
هیچ اثر بدی را نشان نمی‌دهد.

اختلال بازی اینترنتی در حال حاضر به عنوان یک شرط برای مطالعه بیشتر در راهنمای تشخیصی و
آماری اختلالات روانی (DSM-V)، مرجع “استاندارد طلایی” برای شرایط سلامت روان گنجانده شده است.

بنابراین، اگرچه هنوز به طور کامل به عنوان یک اختلال شناخته نشده است، معیارهای
پیشنهادی منتشر شده است .

شباهت به سایر اعتیادها

اعتیاد به بازی های ویدیویی از نظر میزان زمان صرف شده برای بازی، وابستگی عاطفی قوی به فعالیت و الگوهای
مشکلات اجتماعی که معتادان به بازی تجربه می کنند مشابه سایر اعتیادها است.

مانند سایر اعتیادها، معتادان به بازی مشغول بازی می شوند و خانواده و سایر زمینه های زندگی
مانند مدرسه را مختل می کند.

هر چه بچه‌ها بازی‌های ویدیویی را در سنین پایین‌تر شروع کنند، بیشتر احتمال دارد رفتارهایی شبیه به
وابستگی پیدا کنند.

مانند سایر رفتارهای اعتیاد آور، طیف وسیعی از پاسخ های متفاوت به فعالیت وجود دارد. در حالی که برخی از گیمرها
احساس می کنند نمی توانند زمان بازی را کاهش دهند، برخی دیگر اگر قادر به بازی نباشند، هوس نمی کنند.

درمان شناختی رفتاری برای اعتیاد

اثرات مضر

علاوه بر اعتیاد، اثرات مضر زیر نیز به استفاده از بازی های ویدیویی مرتبط است:

  • افزایش افکار پرخاشگرانه و رفتارهای پرخاشگرانه به ویژه در کودکان زیر ۱۰ سال.
  • افزایش خطر تشنج ناشی از نور، اختلالات اسکلتی عضلانی اندام فوقانی و افزایش سرعت متابولیسم.
  • کاهش رفتارهای طرفدار اجتماعی (تعاون) در تعاملات اجتماعی.

تحقیقات روی افرادی که به بازی های ویدیویی معتاد هستند نشان می دهد که آنها در مقایسه با افرادی
که اعتیاد به بازی های ویدیویی ندارند، سلامت روان و عملکرد شناختی ضعیف تری از جمله کنترل تکانه ضعیف تر
و علائم ADHD ضعیف تر دارند.

افرادی که به بازی‌های ویدیویی معتاد هستند، مشکلات عاطفی بیشتری از جمله افسردگی و اضطراب افزایش می‌دهند،
احساس می‌کنند از نظر اجتماعی بیشتر منزوی می‌شوند و احتمال بیشتری دارد که با استفاده از پورنوگرافی اینترنتی
دچار مشکل شوند.



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , ,

نشانه هایی که نشان می دهد شما در یک رابطه ناسالم هستید

رابطه ناسالم

نشانه هایی که نشان می دهد شما در یک رابطه ناسالم هستید.

روابط ناسالم می تواند تأثیر مخرب قابل توجهی بر سلامت، شادی و رفاه کلی شما داشته باشد.

مشکل این است که در حالی که برخی از روابط به وضوح سمی یا حتی توهین آمیز هستند، سایر الگوهای روابط ناسالم
می توانند بسیار ظریف تر و تشخیص آنها دشوار باشد.

در حالی که هیچ رابطه ای کامل نیست، مهم است که بتوانید علائم یک رابطه ناسالم را بشناسید و بدانید
که برای تغییر یا پایان دادن به آن چه باید کرد.

این مقاله برخی از ویژگی های مشترک روابط ناسالم و چگونگی تشخیص اینکه آیا در یک رابطه هستید بحث می کند.

همچنین مراحلی را که می‌توانید برای سالم‌تر کردن رابطه‌تان بردارید و اینکه چه زمانی به دنبال کمک حرفه‌ای باشید را
پوشش می‌دهد.

ویژگی های مشترک روابط ناسالم

هر رابطه ای متفاوت است و ممکن است در طول زمان تغییر کند. ویژگی های مهمی وجود دارد که روابط ناسالم را
مشخص می کند.

روابطی که با این پویایی ها و مشکلات مشخص می شوند، به تنش، درگیری و استرس بیشتر کمک می کنند.
این می تواند در مورد روابط عاشقانه صدق کند، اما انواع دیگر روابط نیز می تواند تحت تأثیر الگوهای ناسالم قرار گیرد،
از جمله روابط شما با اعضای خانواده، دوستان و همکاران.

۱.کنترل

در روابط ناسالم ممکن است یکی سعی کند زندگی دیگری را کنترل کند. این ممکن است از طریق ارعاب انجام شود،
اما می تواند انواع دیگری از دستکاری را نیز شامل شود.

گاهی اوقات ممکن است فرد رفتارهایی انجام دهد که به شدت محبت آمیز و محبت آمیز به نظر می رسد.

در واقع، این اقدامات به گونه‌ای طراحی شده‌اند که فرد دیگر را تحت نظر قرار دهد و از انجام کارها یا رفتن به مکان‌هایی که
خارج از کنترل شخص دیگر است جلوگیری کند.

کنترل رفتار همچنین می تواند شامل جداسازی فرد از دوستان و خانواده اش باشد. همچنین می تواند به معنای قطع ارتباط،
قطع دسترسی به امور مالی، یا سخت کردن ترک موقعیت باشد.

کنترل ممکن است به شکل مالکیت و حسادت نیز باشد. در حالی که هر دوی اینها احساسات عادی انسانی هستند
که افراد ممکن است گهگاه آن را تجربه کنند.

اما زمانی که شخصی سعی در کنترل کاری که شما انجام می دهید، زمانی که شما را ناراحت می کند
یا زمانی که شما را به خیانت متهم می کند، ناسالم هستند.

۲.عدم اعتماد

روابط ناسالم اغلب با کمبود اعتماد مشخص می شود. ممکن است احساس کنید که باید چیزهایی را از شریک زندگی خود
پنهان کنید، یا اغلب احساس می کنید که او چیزهایی را از شما پنهان می کند.

برای ایجاد اعتماد سالم، هر دو نفر در یک رابطه باید درگیر خودافشایی متقابل و متقابل باشند .

این شامل آشکار کردن چیزهایی در مورد خود در طول زمان و با عمیق شدن و رشد رابطه است.
فرآیند به اشتراک گذاری و گوش دادن به احساس صمیمیت عاطفی و نزدیکی کمک می کند.

اما اگر احساس می‌کنید نمی‌توانید به درونی‌ترین احساسات خود به طرف مقابل اعتماد کنید، احتمالاً احساسات،
افکار یا خاطرات خود را به او بگویید.

اینکه چقدر به شما و شریک زندگیتان اعتماد دارید، ممکن است تا حدی به سبک کلی دلبستگی شما شکل بگیرد.

این الگوهای رفتاری اغلب در دوران کودکی بر اساس تعاملات و تجربیات با مراقبین ایجاد می‌شوند،
اما همچنان نحوه واکنش شما را در روابط عاشقانه در بزرگسالی شکل می‌دهند.

اگر سابقه نداشته اید که نمی توانید به افرادی که باید بیشتر به آنها اعتماد کنید، اعتماد کنید، ممکن است برای شما
مشکل باشد که به شرکای عاشقانه خود اعتماد کنید.

۳.بی احترامی

بی احترامی می تواند در روابط ناسالم به اشکال مختلفی به خود بگیرد. گاهی اوقات ممکن است به این معنی باشد
که کسی نسبت به شخص دیگر بی اعتنایی می کند. در موارد دیگر، می‌تواند مستلزم تمسخر یا مسخره کردن
نظرات یا علایق طرف مقابل باشد.

این بی احترامی اغلب می تواند مانند طرد شدن باشد، که می تواند منجر به طیف وسیعی از احساسات از جمله
احساسات آسیب دیده، شرم، گناه، تنهایی، خجالت و اضطراب اجتماعی شود.

۴.ارتباط ضعیف

ارتباط خوب سنگ بنای هر رابطه سالم است. روابط ناسالم اغلب با الگوهای ارتباط ناکارآمد مشخص می شود. این ممکن است
شامل صحبت نکردن در مورد مشکلات، اجتناب از مسائل دشوار، انتظار از طرف مقابل برای خواندن ذهن، گوش ندادن،
حالت تدافعی یا سنگ اندازی به منظور جلوگیری از رویارویی با مشکلات در رابطه باشد.

نشان داده شده است که سبک ارتباطی پیش‌بینی‌کننده کلیدی طلاق است و بیشتر از تعهد، استرس و شخصیت در
موفقیت زناشویی تأثیر دارد.

نشانه هایی که نشان می دهد در یک رابطه ناسالم هستید

روابط اغلب رشد می کنند، تغییر می کنند، تغییر می کنند و گاهی اوقات به مرور زمان از هم می پاشند.

زمانی که همه چیز به خوبی پیش می رود، ممکن است یک رابطه سالم باشد، اما افزودن عوامل استرس زا می تواند
فشار ایجاد کند.

افراد ممکن است با عقب نشینی از مکانیسم های مقابله ای ناسالم یا با درگیر شدن در رفتارهایی که در نهایت برای
سلامت روابط آنها مضر است، پاسخ دهند.

رابطه ناسالم اغلب با موارد زیر مشخص می شود:

  • خیانت
  • سرزنش کردن
  • قلدری
  • کنترل
  • بی احترامی
  • بی صداقتی
  • نمایش
  • سوء استفاده عاطفی
  • ترس
  • عدم صداقت یا سوء استفاده مالی
  • روشنایی گاز
  • احساس گناه
  • خصومت
  • ارعاب
  • انزوا
  • حسادت
  • تنهایی
  • منفی بودن
  • آزار جسمی
  • ارتباط ضعیف
  • تمسخر
  • فشار
  • بدبختی
  • توهین کلامی

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.


در یک رابطه ناسالم، ممکن است احساس کنید که همیشه باید روی پوسته تخم مرغ اطراف طرف مقابل راه بروید.

یا ممکن است احساس کنید همیشه باید آنچه را که واقعاً فکر می کنید یا احساس می کنید پنهان کنید. حتی ممکن است
احساس کنید که باید چیزهایی را که واقعاً می خواهید کنار بگذارید تا طرف مقابل را راضی نگه دارید.

یکی دیگر از نشانه های یک رابطه ناسالم، احساس عدم تعادل در همه چیز است. روابط یک طرفه آنهایی هستند
که در آن یک فرد تلاش، انرژی و احساسات بیشتری را برای حفظ رابطه به کار می گیرد.

چنین روابطی می تواند ناسالم باشد و اغلب باعث می شود فردی که همه کارها را انجام می دهد احساس
بی حمایتی، انزوا و تخلیه کند.

گاهی اوقات رفتارهای ناسالم ممکن است در زمان استرس شدید ظاهر شوند. در موارد دیگر، الگوهای مداوم رفتارهای ناسالم
ممکن است در طول زمان بدتر شوند یا در مراحل مختلف یک رابطه ظاهر شوند.

در برخی موارد، این مسائل را می توان با استفاده از راهبردهای خودیاری یا با کمک یک متخصص بهداشت روان برطرف کرد.
اما اگر رابطه شما تحت تأثیر سوء استفاده قرار می گیرد، چه فیزیکی، چه کلامی یا جنسی، نگرانی اصلی شما
باید اطمینان از امنیت شما باشد.

چگونه یک رابطه ناسالم را تغییر دهیم

ارتباط اجتماعی و حمایتی که روابط فراهم می کند برای سلامت جسمی و عاطفی ضروری است. مطالعات نشان داده‌اند
که روابط سالم می‌تواند بر زندگی شما تأثیر مثبت بگذارد، از جمله کاهش خطر مرگ و محافظت از شما در برابر تنهایی و انزوا.

از آنجایی که روابط خوب برای رفاه شما بسیار ضروری است، ضروری است اقداماتی را برای محافظت از خود در برابر آنهایی
که می توانند به سلامت شما آسیب بزنند، بردارید.

اگر فکر می کنید که در یک رابطه ناسالم هستید، مهم است که اقداماتی را برای رفع مشکل انجام دهید.

تغییر در صورتی امکان پذیر است که هر دو نفر متعهد به رسیدگی به مشکلات باشند و آماده تغییر باشند.

تصمیم بگیرید که آیا رابطه قابل رفع است یا خیر

اولین قدم این است که تصمیم بگیرید آیا این رابطه ناسالم قابل ترمیم است یا خیر .

برای التیام آسیب و حرکت رو به جلو به گونه ای که برای هر دو فرد درگیر سالم باشد، لازم است مطمئن شوید که هر دو
طرف مایل به مشارکت در ایجاد رابطه هستند.

زمانی که یک نفر تمایلی به تغییر رفتار ناسالم خود ندارد، این رابطه احتمالاً قابل نجات نیست.

حفظ وابستگی متقابل

روابط سالم به جای هم وابستگی ، وابستگی متقابل را تشویق می کند . افرادی که به یکدیگر وابسته هستند،
فواید این را می‌دانند که می‌توانند در مواقعی که نیاز به حمایت دارند به شریک خود مراجعه کنند و ارزش و اهمیت حمایت از
شریک زندگی خود را درک می‌کنند.

در عین حال، آنها می توانند احساس خود را در خارج از شریک زندگی خود و رابطه خود با یکدیگر حفظ کنند.

وقتی هر دو نفر در یک رابطه برای وابستگی متقابل تلاش می‌کنند، می‌توانند تعادلی برقرار کنند که در آن صمیمیت
عاطفی ایجاد کنند و از نیازهای شریک خود حمایت کنند و در عین حال به طرف مقابل وابسته نباشند.

ایجاد یک ارتباط سالم

ایجاد ارتباط سالم با طرف مقابل، گامی کلیدی برای غلبه بر یک رابطه ناسالم است.

هنگامی که الگوهای ناسالم یا سمی را که برای رابطه شما مضر بوده اند را تشخیص دادید، مهم است که برای غلبه
بر آنها و ایجاد یک ارتباط سالم تر و حمایتی تر با یکدیگر همکاری کنید، می توانید این کار را با انجام مراحل زیر انجام دهید.

برای شناسایی و اجتناب از الگوهای ناسالم در رابطه خود با یکدیگر همکاری کنید :

اولین قدم برای ایجاد یک ارتباط عاطفی سالم، شناخت الگوهای مشکل آفرینی است که برای هر دوی شما مشکل ساز بوده است
یا هر رفتار مخربی که شما را به این نقطه از قطع ارتباط رسانده است.

نیازهای عاطفی را که برای شما مهم هستند فهرست کنید :

شما نمی توانید از شریک زندگی خود انتظار داشته باشید که نیازهای عاطفی خود را که شما برای او روشن نمی کنید
برآورده کند، بنابراین ضروری است که این اهداف عاطفی را برای رابطه خود به اشتراک بگذارید تا درک عاطفی واقعی
و ارتباط عاطفی بین شما وجود داشته باشد.

از شریک زندگی خود حمایت عاطفی کنید :

برای اینکه ارتباط عاطفی بین شما و طرف مقابل برقرار شود، هر دوی شما باید
مایل به ارائه حمایت عاطفی به شیوه ای مثبت باشید که عاری از گناه یا دستکاری باشد.

وقتی همسرتان صحبت می کند فعالانه گوش دهید :

ارتباط کلامی بخش مهمی از ارتباط عاطفی است، بنابراین اطمینان حاصل کنید که حمایت می کنید و این ارتباطات را از
طریق گفتگوی معنادار که نشان دهنده علاقه، درک و حمایت عاطفی است، تقویت کنید.

از دستکاری عاطفی خودداری کنید:

مهم است که از ارتباط عاطفی به عنوان راهی برای دستکاری طرف مقابل برای انجام کاری که نمی‌خواهد استفاده نکنید،
این فقط به رابطه شما آسیب بیشتری می‌زند و ارتباط عاطفی بین شما را کاهش می‌دهد.

استراتژی های دیگری که می تواند کمک کند:

  • مرزهای سالم را حفظ کنید
  • اهداف شخصی داشته باشید و به دنبال آنها ادامه دهید
  • از کوچک کردن خود برای جلب رضایت دیگران بپرهیزید
  • روی خود واقعی خود بودن تمرکز کنید
  • زمانی را صرف یادگیری در مورد آنچه دوست دارید و آنچه برای شما مهم است بگذرانید
  • انتظار داشته باشید دیگران با شما محترمانه رفتار کنند و به آنها احترام بگذارند
  • روابط خود را با افراد دیگر خارج از رابطه حفظ کنید

چه زمانی به دنبال کمک باشیم؟

کارهایی وجود دارد که می توانید به تنهایی برای تقویت رابطه خود انجام دهید، اما گاهی اوقات ممکن است از
مراجعه به یک متخصص بهداشت روان برای کمک سود ببرید.

زوج درمانی می تواند به حل مسائل فردی و متقابلی که ممکن است در یک رابطه وجود داشته باشد کمک کند.

به عنوان مثال، یک درمانگر می‌تواند به درمان بیماری‌های زمینه‌ای سلامت روان کمک کند که ممکن است تأثیر منفی بر نحوه
ارتباط افراد با یکدیگر در یک رابطه داشته باشد.

یک درمانگر همچنین می تواند در مواردی که افراد انتظارات متفاوتی از آنچه امیدوارند از یک رابطه به دست آورند کمک کند.

به عنوان مثال، در روابط یک طرفه ناسالم، ممکن است یک نفر بیشتر کار را انجام دهد زیرا متعهدتر است در حالی که
شخص دیگر سرمایه گذاری کمتری دارد.

یک متخصص بهداشت روان همچنین می تواند به زوج ها کمک کند تا روی مهارت های ارتباطی ناسالم کار کنند که می تواند
باعث ایجاد مسمومیت و درگیری در رابطه شود.

یک درمانگر همچنین می تواند به هر فرد کمک کند تا مهارت هایی را توسعه دهد
و تمرین کند که می تواند به او کمک کند تا با تعارض به طور مؤثرتری برخورد کند.

اجتناب از تعارض ممکن نیست یا حتی توصیه نمی شود – حتی روابط سالم نیز با اختلاف نظر و تعارض مواجه می شوند.

نکته کلیدی این است که بدانیم چگونه آن را به طور موثر اداره کنیم. وقتی به خوبی مدیریت شود، به افراد اجازه می دهد تا به
مشکلات رسیدگی کنند و تغییراتی ایجاد کنند که در نهایت برای سلامت رابطه مفید است.

چه زمانی به یک رابطه ناسالم پایان دهیم

هر رابطه ای ارزش پس انداز کردن را ندارد. اگر سهم خود را انجام داده اید، اما طرف مقابل مایل به تغییر یا کمک نیست،
ممکن است زمان آن رسیده باشد که کنار بروید و تلاش خود را در روابط سالم تر و حمایتی تر با افراد دیگر سرمایه گذاری کنید.

اگر طرف مقابل علاقه ای به تغییر ندارد یا اگر وضعیت به هر شکلی شامل سوء استفاده می شود، پایان دادن به رابطه
اغلب بهترین راه برای محافظت از رفاه شما است.

همه روابط متفاوت هستند و هیچ یک از آنها ۱۰۰٪ کامل نیست. همه روزهایی دارند که در آن احساس تحریک پذیری،
تندخویی یا خستگی می کنند، و قابل درک است که گاهی اوقات این احساسات به روابط آنها سرایت می کند.

اما مهم است که به خود یادآوری کنید که شایسته داشتن رابطه ای هستید که در آن احساس سلامتی، حمایت و شادی کنید.

شما سزاوار این هستید که با افرادی که از شما و علایق شما حمایت می کنند رابطه داشته باشید.

اگر مشکوک هستید که ممکن است درگیر یک رابطه ناسالم شده باشید، مدتی را به تأثیر آن بر زندگی خود توجه کنید،
آیا این مسائل را می توان برطرف کرد و آیا ممکن است زمان پایان دادن به رابطه فرا رسیده باشد.



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , ,

نکاتی برای تعیین هدف

هدف

نکاتی برای تعیین هدف

راه های زیادی برای کار بر روی خودسازی و خودسازی وجود دارد، اما تعیین اهداف و هدف های خاص برای رشد شخصی می تواند
احتمال موفقیت شما را افزایش دهد.

هنگامی که زندگی با موانعی روبرو می شود، مانند اغلب اوقات، داشتن هدفی که مرتباً به آن مراجعه می کنید،
به شما کمک می کند که دوباره تنظیم کنید، متعهد شوید و دوباره شارژ کنید.

همچنین به شما انگیزه و مسئولیت پذیری می دهد تا متمرکز بمانید و برنامه های خود را دنبال کنید. تعیین اهداف گاهی اوقات می تواند
مانند یک کار دلهره آور به نظر برسد .

به همین دلیل است که داشتن یک نقشه راه برای راهنمایی شما در این مسیر مفید است.

تئوری هدف گذاری

دکتر لاک، همراه با دکتر گری لاتام، پنج اصل برای تعیین هدف موثر ارائه کردند. این اصول که شامل وضوح، چالش، تعهد،
بازخورد و پیچیدگی کار است، اجزای ضروری هنگام تعیین، تلاش برای رسیدن به هدف و دستیابی به هدف هستند.

وضوح : اهداف باید واضح و به خوبی تعریف شده باشند.

چالش : اهداف باید دست یافتنی باشند اما برای شما چالش برانگیز باشند.

تعهد : باید به طور کامل به اهداف خود برای رسیدن به آنها متعهد باشید.

بازخورد : شما باید به طور منظم اهداف خود را ارزیابی کرده و در مورد آنها فکر کنید تا در مسیر خود بمانید.

پیچیدگی کار : باید به خود زمان و فضا بدهید تا به اهداف پیچیده برسید.

علاوه بر این، تحقیقات انجام شده توسط استاد روانشناسی دکتر گیل متیوز به ارتباط بین نوشتن اهداف و موفقیت نهایی
به جای فرموله کردن و حفظ آنها در ذهن شما اشاره می کند.

چقدر انگیزه دارید؟

اگر تا به حال هدفی تعیین کرده اید و قبل از دیدن هر نتیجه ای آن را رها کرده اید، به خوبی می دانید که برای ایجاد تغییر نیاز
به اراده بیشتر است.

کاترین جکسون، روانشناس دارای مجوز، می گوید تعیین و دستیابی به اهداف نیازمند انگیزه، تفکر از
طریق برنامه و راه هایی برای عبور از چالش های احتمالی است.

تحقیقات نشان می دهد که سه عامل برای دستیابی به اهداف وجود دارد:

  • انگیزه تغییر
  • تمایل به نظارت بر رفتار
  • اراده برای تحقق آن
  • تعیین اهداف شما

شما می توانید در هر بخشی از زندگی خود هدف گذاری کنید . برخی از حوزه های رایج تر عبارتند از بهداشت، شغل،
مالی و آموزش.

این دسته بندی های گسترده تر، زمینه را برای اهداف کوچکتری که سالانه، ماهانه و روزانه روی آنها
کار خواهید کرد، آماده می کنند.

در حالی که برخی از اهداف شما ممکن است در این دسته بندی ها قرار گیرند، مهم است که بدانید اهداف خودسازی
شامل مواردی مانند یادگیری نقاشی، یادگیری گلف و کمک به جامعه شما می شود.

لازم نیست خود را به بدیهی ترین بخش های زندگی خود محدود کنید.

کمی وقت بگذارید و به علایق و علایق خود فکر کنید. ایده هایی در مورد چیزهایی که شما را هیجان زده می کند،
طوفان فکری کنید.

به گذشته فکر کنید و سعی کنید تشخیص دهید که آیا کاری وجود دارد که همیشه می خواستید انجام دهید،
اما ترس از ناشناخته ها – یا ترس از شکست – شما را از ریسک کردن باز می دارد.

ایده‌هایی که از این فعالیت‌های طوفان فکری ایجاد می‌کنید، مانند سرنخ‌هایی هستند که می‌توانند به شما در محدود کردن
تمرکز و تعیین اهداف خاص‌تر کمک کنند.


برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.


از خود بپرسید چرا؟

قدم بعدی که می خواهید بردارید این است که از خود بپرسید “چرا” آن هدف برای شما مهم است. برای مثال، اگر می‌خواهید
مدرک دانشگاهی خود را به پایان برسانید، تعیین اهداف کوچک‌تر که حول محور «چرا» می‌چرخد، به شما کمک می‌کند سریع‌تر به آن برسید.

برای تعریف دلیل خود، این سه سوال را از خود بپرسید:

  • چرا تمام کردن مدرک برای من مهم است؟
  • چرا این دلیل مهم است؟
  • چرا من به شدت نسبت به این دلیل احساس می کنم؟

هنگامی که ایده بهتری درباره “چرا” خود پیدا کردید، وقت آن است که یک ارزیابی دیگر از خود انجام دهید.
برای دستیابی به اهداف کوچکتر و قابل دستیابی تر این سوالات را به کار ببرید، پاسخ دادن به سوالات زیر برای تعیین اینکه
آیا واقعاً آماده این تعهد هستید جواب دهید.

  • آیا از نظر عاطفی آماده هستید که به چیزی متعهد شوید که ممکن است از نظر جسمی و یا احساسی ناراحت کننده باشد؟
  • آیا حاضرید در مورد اینکه در کجا هستید و به کجا می خواهید بروید با خودتان صادق باشید؟
  • وقت داری؟ آیا می توانید به چیزهایی که با هدف شما تداخل دارند، «نه» بگویید؟

اکنون که دو فعالیت مختلف برای روشن شدن دلایل خود انجام داده اید، باید مشخص باشد که آیا انگیزه ایجاد تغییر دارید یا خیر.

اگر اینطور است، شما آماده هستید تا با فرآیند تعیین هدف پیش بروید.

نکات و راهکارهایی برای رسیدن به اهداف

تعیین و تلاش برای رسیدن به یک هدف به چیزی بیش از یک تکه کاغذ و مداد نیاز دارد. همچنین مهارت‌های خاصی وجود دارد
که باید هنگام هدف‌گیری از آن داشته باشید.

اول از همه، باید بتوانید مراحل رسیدن به هدفتان را برنامه ریزی کنید. و هنگامی که برنامه در جای خود قرار گرفت،
این تعهد و تمرکز است که به شما کمک می کند تا به سمت نتیجه ای که می خواهید حرکت کنید.

اما، البته، جایی در وسط، خودانگیختگی و انعطاف پذیری نهفته است. در اینجا چند نکته و استراتژی دیگر وجود دارد
که به شما در رسیدن به اهدافتان کمک می کند.

اهداف را با لحن مثبت بیان کنید.

هنگام تعیین هدف، سعی کنید از وسوسه بیان خواسته خود به شیوه ای منفی اجتناب کنید.

به عنوان مثال، “من آنقدر شکایت نخواهم کرد.” به صورت مثبت بیان مجدد بیشتر شبیه این است:
“من سه چیز مثبت در مورد روزم پیدا می کنم و قبل از اینکه بخوابم آنها را یادداشت می کنم.”

روی فرآیند تمرکز کنید، نه نتیجه.

این یکی از سخت ترین بخش های تعیین و دستیابی به اهداف است. به دلیل ماهیت یک هدف، شما با هدف شروع می کنید.

جکسون می‌گوید برای شروع کار با پای راست، ایده خوبی است که در مورد آنچه تاکنون به دست آورده‌اید فکر کنید
و خودتان را ببخشید و پشیمانی برای آنچه اتفاق نیفتاده را رها کنید.

در حالی که روی پاک کردن بی نظمی از ذهن خود کار می کنید، ایده بدی نیست که همین کار را با خانه و محل کار خود انجام دهید.

آنچه را که می خواهید تجسم کنید.

جکسون می‌گوید: «تجسم و تمرینات ذهنی بسیاری از شبکه‌های عصبی مشابهی را تحریک می‌کنند که مقاصد مغز را به بدن متصل
می‌کنند، بنابراین، قبل از شروع به تعیین اهداف، کمی زمان بگذارید تا افکار خود را به درستی آموزش دهید.

این به شما کمک می کند تا اهداف خود را هدفمند و عمدی تصور کنید که به نتیجه می رسند.

یک برنامه مشخص بسازید.

هدف یا اهداف خود و مراحلی را که برای دستیابی به آنها نیاز دارید فهرست کنید. سپس، جکسون می‌گوید این موارد را به مراحل
کوچک قابل دستیابی با ضرب‌الاجل‌های واقعی تقسیم کنید.

او توضیح می‌دهد: «وقتی قبل از شروع هر هفته زمانی را برای نوشتن چیزهای خاصی که می‌خواهید در هفته بعد انجام دهید
که شما را به هدف نزدیک‌تر می‌کند، اختصاص دهید، آسان‌تر است.

به دنبال پشتیبانی باشید.

جستجوی حمایت از عزیزان می تواند به اطمینان خاطر و مسئولیت پذیری کمک کند. به چند دوست یا اعضای خانواده
از برنامه های خود بگویید تا بتوانند شما را تشویق کنند و در صورت نیاز بازخورد ارائه دهند تا به شما کمک کنند در
مسیر رسیدن به هدف خود بمانید.

آن را قابل مشاهده نگه دارید.

ایده خوبی است که اهداف خود را با مراحل و ضرب الاجل در جایی قرار دهید که بتوانید اغلب آن را ببینید.
جکسون توضیح می‌دهد:

«دیدن اهداف و گام‌هایی که باید بردارید، انگیزه و ثبات شما را برای ادامه کار برای رسیدن به آن حفظ می‌کند.

توصیه او؟ هر هفته یا بهتر است هر روز به آن نگاه کنید.

به خودتان پاداش دهید

همانطور که مراحلی را به سمت هدف خود انجام می دهید، مطمئن شوید که در این راه به خودتان پاداش می دهید.
پاداش ها باید ساده، ثابت، به دست آوردن آسان و سالم باشند.

به عنوان مثال، ممکن است در پایان یک روز کاری سخت یا بعد از انجام یک مرحله خاص در برنامه تغییر خود،
با یک پیاده روی طولانی با سگ خود به خودتان پاداش دهید.

بازنگری و ارزیابی مجدد اهداف

آخرین مورد قبل از اینکه مشغول تعیین اهداف خود شوید ، برنامه ریزی کنید که چندین بار اهداف خود را قبل از رسیدن
به آنها مرور و ارزیابی کنید، به خصوص اگر آنها اهداف بلندتری هستند.

می‌توانید این را به‌صورت هفتگی، دو هفته‌ای، ماهانه یا دو ماهانه تنظیم کنید، اما بررسی سریع برای تمرکز شما بر روی هدف
و بررسی پیشرفتتان مفید است.

این واقعاً به معیارهایی که تعیین می‌کنید و مدت زمانی که برای رسیدن به هدفتان وقت گذاشته‌اید بستگی دارد.

صرف نظر از اینکه چند بار برای انجام این بررسی می نشینید، مهم ترین چیز این است که ارزیابی کنید که آیا
اهداف شما – و گام هایی که برمی دارید – هنوز مرتبط و واقع بینانه هستند یا خیر.

ناگفته نماند، این جلسات بررسی به شما فرصتی می دهد تا تغییراتی را انجام دهید و موفقیت هایی را که به دست آورده اید جشن بگیرید، که هر دو در این فرآیند بسیار مهم هستند.



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , , ,

میگرن و سلامت روان چگونه به هم مرتبط هستند؟

میگرن

میگرن و سلامت روان چگونه به هم مرتبط هستند؟

اگر تا به حال میگرن را تجربه کرده اید یا شخص دیگری را می شناسید که میگرن دارد، می دانید که چقدر ناراحت کننده،
دردناک و ناتوان کننده است.

با توجه به اینکه چگونه میگرن می تواند بر عملکرد فیزیکی فرد تأثیر بگذارد، مهم است که نگاهی به تأثیر این
نوع سردرد بر سلامت روان بیندازیم.

این مقاله به بررسی تأثیر میگرن بر سلامت روان، چگونگی تأثیر درمان میگرن بر جوامع BIPOC می‌پردازد، و چرا عدم درک
تأثیر میگرن ممکن است به انگ آن کمک کند. راه هایی برای کمک به مدیریت چالش های ناشی از میگرن نیز ارائه شده است.

میگرن چیست؟

میگرن باعث سردردهای ضربانی یا ضربانی متوسط ​​تا شدید می شود.

این نوع سردردها ممکن است با حالت تهوع و استفراغ همراه باشد. ناراحتی مرتبط با میگرن با فعالیت بدنی، نور، صدا و
غیره تشدید می شود و ممکن است ساعت ها یا روزها ادامه داشته باشد.

میگرن و سلامت روان

با توجه به ارتباط بین سلامت روان و میگرن، یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ میگرن را به عنوان “یک اختلال عصبی پیچیده که
با حملات سردرد شدید اپیزودیک مشخص می شود، که به طور قابل ملاحظه ای عملکرد فرد را مختل می کند و کیفیت زندگی
را کاهش می دهد” تعریف کرد.

به نوبه خود، میگرن به خطر بیشتر نگرانی های مربوط به سلامت روان کمک می کند و نه تنها تأثیر فیزیکی بر زندگی
افراد بلکه بر سلامت روان آنها نیز نشان می دهد.

تاثیر میگرن 

با توجه به ناراحتی ناشی از میگرن، به راحتی می توان تصور کرد که چگونه برخورد منظم با میگرن می تواند
بر رفاه و تجربیات فرد تأثیر منفی بگذارد.

اثرات میگرن بر سلامت روانی و جسمی

در یک مقاله ژورنالی در سال ۲۰۱۲، یک بررسی سیستماتیک از مشکلات روانی اجتماعی مرتبط با میگرن نشان داد
که شایع‌ترین آنها عبارتند از:

  • مشکلات عاطفی
  • کاهش نشاط
  • درد
  • افزایش ناتوانی
  • مشکلات کار، سلامت روحی و جسمی و عملکرد اجتماعی

این تحقیق نشان می‌دهد که میگرن می‌تواند به روش‌های ناتوان‌کننده‌ای بر روی فولکس تأثیر بگذارد که ممکن است
بر کیفیت زندگی فرد تأثیر منفی بگذارد.

ارتباط میگرن با استرس، اضطراب و افسردگی

یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ بیش از ۲۵۰۰ فرد تحت تاثیر میگرن را مورد بررسی قرار داد و دریافت که “استرس ناشی از
سردردهای میگرنی مکرر ممکن است به ایجاد بیماری‌های همراه پزشکی و روانی کمک کند و ممکن است بخشی از
یک رابطه چرخه‌ای باشد که در آن استرس هم علت و هم معلول اجتماعی است. و اختلالات پزشکی ناشی از میگرن.”


خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.


به عبارت دیگر، استرس می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر میگرن و همچنین مسائل مربوط به سلامت روان داشته باشد،
که می‌تواند برای افرادی که اغلب تحت تأثیر هر دوی آنها هستند، ناتوان کننده باشد.

در یک مطالعه تحقیقاتی مبتنی بر علائم در سال ۲۰۱۷ روی ۷۸۲ بیمار، اضطراب با افزایش خطر میگرن بیشتر از افسردگی مرتبط بود.
دشواری در مدیریت نگرانی و چالش ها با آرامش، و همچنین علائم فیزیکی افسردگی با تجربه میگرن مرتبط بود.

با توجه به این ارتباطات، به راحتی می توان فهمید که چگونه نگرانی در مورد میگرن می تواند استرس را افزایش دهد،
که آنها را تحریک می کند و منجر به چالش های افسردگی فیزیکی می شود.

 ارتباط بین میگرن و حملات پانیک

یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ نشان داد که میگرن مزمن با توجه به تأثیر آن بر توانایی کار و نیاز به استراحت،
با انگ بیشتر از صرع مرتبط است.

اگرچه هر دو بیماری غالباً مزمن و اپیزودیک در نظر گرفته می شوند، بیمارانی که میگرن را تجربه کردند
با تأثیرات منفی بیشتری بر کیفیت زندگی خود روبرو شدند.

به این ترتیب، با توجه به انتظارات از بهره‌وری در جامعه، افرادی که میگرن را تجربه می‌کنند، و بنابراین کمتر
قادر به کار هستند و نیاز به استراحت بیشتری دارند، ممکن است بیشتر تحت تأثیر انگ قرار بگیرند.

درمان میگرن در جوامع BIPOC

یک مقاله ژورنالی در سال ۲۰۱۸ نیاز به رویکردهای درمان میگرن متقاطع مبتنی بر عدالت را برای خدمت بهتر به BIPOC folx و
سایر افرادی که به حاشیه رانده شده‌اند، بر اساس عوامل تعیین‌کننده اجتماعی سلامت، روشن کرد.

افرادی که مجبورند روزانه با ظلم و ستم مقابله کنند، احتمالاً با نگرانی‌های سلامتی بیشتری سروکار دارند،
اما اغلب در مطالعات درمان میگرن گنجانده نمی‌شوند، بنابراین اگر نیازهایشان در نظر گرفته نشود، کمتر سود خواهند برد،
که می‌تواند یک چرخه معیوب باشد. .

مدیریت چالش های میگرن

میگرن منجر به چالش هایی در عملکرد فیزیکی می شود و سلامت روان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.

انگ مرتبط با میگرن عواقب منفی برای کسانی که با آن سروکار دارند نیز به همراه دارد. درمان و آموزش در مورد میگرن
از طریق کار حمایتی می تواند به کاهش این چالش ها کمک کند.

درمان پذیرش و تعهد

درمان پذیرش و تعهد (ACT) از دهه ۱۹۸۰ به طور فزاینده ای رایج شده است، زیرا می تواند مزایایی را در زمانی که فرد
با تجربیات منفی که ممکن است خارج از کنترل آنها باشد سروکار دارد، ارائه دهد.

رویکردهای ACT تمایل به مشاهده چالش ها را در حین کار برای مقابله با آنها از طریق فعالیت معنادار ترویج می کند.

یک مقاله در ژورنال در سال ۲۰۱۵ نشان داد که چگونه بیماران در هنگام احساس انزوا یا افسردگی با مشکل مواجه می شوند،
به همین دلیل است که محققان از “مقابله مبتنی بر پذیرش تجربیاتی که به راحتی قابل تغییر نیستند (مانند میگرن، درد)
و تشویق به تغییر رفتار در مناطقی که شخصاً معنادار و مهم هستند (مثلاً تعامل با خانواده).

به این ترتیب، کشف فعالیت‌هایی که لذت می‌برند، به ویژه با توجه به اینکه درمان میگرن چقدر دشوار است،
می‌تواند برای فرد مفید باشد.

درمان رفتاری

بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۸، مهارت‌های رفتاری درمانی از جمله مدیریت استرس، بهداشت خواب و مراقبت از
خود می‌تواند اثربخشی مداخلات پزشکی را برای کمک به بیماران برای مدیریت میگرن به حداکثر برساند.

در نتیجه، فرد ممکن است از استراتژی‌های رفتاری یکسانی برای مدیریت میگرن و مسائل مربوط به سلامت روان
بهره‌مند شود، که اغلب می‌توانند به هم مرتبط باشند.

این تحقیق همچنین نشان داد که “کسانی که در درمان رفتاری شرکت نکردند به جنبه های دیگر سیستم مراقبت
های بهداشتی دسترسی داشتند.

اکثریت قریب به اتفاق (بیش از ۸۰٪) با یک پزشک مراقبت های اولیه مشورت کرده بودند، بیش از ۴۰٪ به اورژانس مراجعه کرده بودند.
بخش برای سردرد، و بیش از ۴۰ درصد در مورد سردرد با چشم پزشک مشورت کرده بودند.

این داده‌ها نشان می‌دهد که فرد ممکن است با موانع بیشتری برای دسترسی به درمان‌های رفتاری در مقایسه
با درمان‌های پزشکی برای مقابله با میگرن‌های خود مواجه شود، به همین دلیل است که این درمان‌ها به میزان بیشتری مورد بررسی قرار می‌گیرند.

به عنوان مثال، اگر فردی قادر به مرخصی گرفتن از شغل و پرداخت هزینه مشاوره برای کار بر روی مهارت های مقابله ای
مانند مدیریت استرس نباشد، زیرا اضطراب اغلب ممکن است محرک میگرن باشد، بعید است که توصیه های درمانی رفتاری را دنبال کند.



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای رزرو وقت به صورت آنلاین و حضوری کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , ,

درمان وسواس فکری-اجباری

درمان وسواس فکری-اجباری (OCD)

وسواس فکری-اجباری (OCD)

شما یک روز طولانی را سپری کرده اید و تصمیم می گیرید برای شب بازنشسته شوید، که ناگهان متوجه می شوید
که ممکن است درب ورودی را باز گذاشته باشید. مضطرب میشی و برو چک کن که قفل هست یا نه.

هنگامی که از قفل بودن آن اطمینان حاصل کردید، استراحت کرده و به رختخواب باز می گردید. این اضطراب منظم برای شما خوب
است زیرا تضمین می کند که در مورد محیط خود هوشیار هستید.

با این حال، گاهی اوقات، این افکار می توانند تکرار شونده و مزاحم باشند. ممکن است بروید در را چک کنید و مطمئن
شوید که قفل است، اما وقتی به رختخواب برگشتید، دوباره نگران آن می شوید. دوباره می روی در را چک می کنی
و به رختخواب برمی گردی اما نگرانیت همچنان پابرجاست.

این افکار تکرار شونده که باعث می شوند شما همیشه مضطرب باشید و در این فرآیند بر زندگی روزمره
شما تأثیر بگذارد، به عنوان وسواس شناخته می شوند.

وسواس می تواند متفاوت باشد. برخی از افراد وسواس زیادی به نظافت دارند و ممکن است نگران باشند که
دست هایشان آلوده به میکروب باشد حتی اگر کمتر از یک دقیقه قبل آنها را شسته باشند.

افراد مبتلا به OCD اضطراب و پریشانی شدیدی را تجربه می کنند. برای رهایی از این اضطراب، برخی از اعمال
تکراری را انجام می دهند که به عنوان اجبار شناخته می شود.

اجبار به افرادی که از OCD رنج می برند، تسکین موقتی می دهد. در موارد شدید، تمایل به انجام مکرر چنین اقداماتی
می تواند به شدت فعالیت های زندگی روزمره فرد را مختل کند. وقتی این رخداد چرخه‌ای وسواس‌ها و به دنبال آن
رفتار اجباری شروع به مختل کردن توانایی فرد برای کنار آمدن با زندگی روزمره می‌کند، ممکن است یک مورد از OCD باشد.

علائم وسواس فکری-اجباری (OCD) چیست؟

OCD را می توان با مشاهده رفتار اجباری یک فرد تشخیص داد. شایع ترین انواع علائم عبارتند از:

  • پاکیزگی: افرادی که دائماً از آلودگی می ترسند. بارها دست های خود را می شویند و خانه را تمیز می کنند.
  • نظم: برخی افراد وسواس زیادی به تقارن و نظم دارند. برای تسکین اضطراب آنها می توان آنها را دید که مرتباً کتاب ها
    ،کارد و چنگال ها را مرتب می کنند یا فرش ها، بالش ها و کوسن ها را مرتب می کنند.
  • احتکار: افرادی که دور انداختن چیزی را غیرممکن می دانند. آنها روزنامه ها، لباس ها، پست ها و سایر اشیاء قدیمی
    را بدون هیچ دلیل مشخصی جمع آوری می کنند.
  • شمارش: چنین افرادی به طور مکرر وسایل خود و سایر اشیایی که در زندگی روزمره استفاده می شوند، مانند تعداد
    پله های راهرو یا تعداد چراغ های راهرو را می شمارند. اگر شمارش را از دست بدهند، برمی گردند و دوباره شروع می کنند.
  • ایمنی: برخی از مردم ترس های غیرمنطقی در مورد ایمنی دارند. آنها دائماً بررسی می کنند که آیا درها و پنجره ها
    ایمن هستند، آیا اجاق گاز خاموش شده است یا خیر و غیره.

اگر چنین رفتاری را در فردی که می‌شناسید مشاهده کردید، می‌توانید سعی کنید با او صحبت کنید و او را تشویق کنید
تا برای کمک با یک متخصص سلامت روان ملاقات کند.

چه چیزی باعث OCD می شود؟

 اگرچه مشخص نیست که چه چیزی باعث OCD می شود، برخی از عوامل شناخته شده عبارتند از:

  • عوامل ژنتیکی: OCD گاهی اوقات می تواند از والدین به ارث برسد.
  • عوامل بیولوژیکی/عصبی: برخی تحقیقات ایجاد OCD را با عدم تعادل شیمیایی سروتونین در مغز مرتبط می‌دانند.
  • زندگی تغییر می کند: گاهی اوقات تغییرات اساسی در زندگی مانند شغل جدید یا تولد فرزند مسئولیت
    بیشتری را بر دوش فرد می گذارد. این می تواند OCD را تحریک کند.
  • عوامل رفتاری: افرادی که بسیار منظم، منظم، دقیق هستند و کسانی که دوست دارند از سنین پایین
    مسئول باشند، گاهی اوقات در معرض خطر ابتلا به OCD هستند.
  • تجربه شخصی: شخصی که ضربه شدیدی را تجربه کرده است احتمالاً به OCD مبتلا می شود.
    به عنوان مثال، ابتلا به راش شدید با لمس سم موش در خانه، می تواند به اجبار شستن دست ها منجر شود.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.


دریافت درمان برای OCD

درمان OCD بسیار موثر است و اکثر افرادی که تحت درمان قرار می گیرند به طور کامل بهبود می یابند.
بسته به شدت OCD، درمان ها از انواع داروها تا درمان ها را شامل می شود. در موارد خفیف، مشخص
شده است که درمان هایی مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) به تنهایی کافی است. در موارد شدیدتر،
دارو تجویز می شود. داروهای ضد افسردگی معمولا برای کمک به تسکین اضطراب تجویز می شوند.

گزینه هایی برای درمان OCD

مطالعات طولانی مدت نشان می دهد که ۳۲ تا ۷۰ درصد از افراد مبتلا به OCD بهبودی علائم را تجربه می کنند
که نشان می دهد بهبودی یک هدف واقعی و قابل دستیابی برای برخی از افراد مبتلا به این بیماری است.
تعدادی از رویکردهای مختلف در درمان OCD استفاده می شود.

دارو

تعدادی دارو وجود دارد که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) برای درمان OCD تایید شده است.
بیشتر این داروها به دسته ای از داروهای ضد افسردگی به نام مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)
تعلق دارند. با این حال، یکی از این داروها، آنافرانیل، متعلق به دسته ای از داروها به نام ضد افسردگی های سه حلقه ای (TCAs) است.

اگرچه این داروها ضد افسردگی نامیده می شوند، اما در درمان اختلالات اضطرابی مانند OCD نیز موثر هستند.
تصور می شود که این داروها با افزایش میزان سروتونین موجود در مغز کار می کنند. مشکلات سروتونین ممکن
است یکی از دلایل مهم OCD باشد.

اگر داروهای استاندارد OCD را امتحان کرده اید و موفقیت آمیز نبوده اید، درمان تقویتی می تواند کمک کننده باشد.
درمان تقویتی یک استراتژی است که برای بهبود شانس تسکین علائم OCD هنگام درمان OCD با دارو استفاده
می شود. درمان تقویتی شامل استفاده از ترکیبی از داروها، به جای یک دارو، برای حداکثر اثر است.

روان درمانی

روان درمانی برای اختلال وسواس اجباری برای کاهش فراوانی و شدت علائم OCD موثر است. دو نوع اصلی درمان
روانشناختی برای OCD عبارتند از درمان شناختی رفتاری (CBT) و یک نوع درمان رفتاری به نام درمان مواجهه و
پیشگیری از پاسخ (ERP). بیش از دو سوم افرادی که هر یک از درمان‌های OCD را تکمیل می‌کنند، متوجه کاهش
قابل توجهی در فراوانی و شدت علائم خود می‌شوند.

اگرچه CBT انفرادی برای اختلال وسواس اجباری بسیار مؤثر است، اما می تواند بسیار گران باشد. برای کاهش هزینه‌ها،
اگر درمان OCD را از طریق بیمارستان یا سایر بخش‌های مراقبت‌های بهداشتی دریافت می‌کنید، اکنون به احتمال زیاد گزینه
دریافت CBT گروهی برای علائم OCD را خواهید داشت. اگرچه یک تنظیم گروهی در ابتدا می تواند ترسناک باشد،
در واقع مزایای زیادی برای شرکت در CBT گروهی برای OCD وجود دارد.

اگر CBT و ERP را بررسی کرده‌اید و به نظر نمی‌رسد با شما مطابقت داشته باشد، به درمان پذیرش و تعهد (ACT) نگاهی بیندازید.
ACT یک درمان روانشناختی نسبتاً جدید برای اختلال وسواس فکری-اجباری است که در درمان اختلالات اضطرابی از
جمله OCD امیدوارکننده است. فلسفه اصلی ACT این است که اضطراب بخشی از زندگی است و بنابراین این واکنش ما
به تجربه اضطراب است که می تواند مشکل واقعی باشد.

سایر درمان ها

تخمین زده شده است که بین ۲۵ تا ۴۰ درصد از افراد به گزینه های درمانی شرح داده شده در بالا پاسخ نمی دهند.
همچنین گزینه های درمانی بالقوه دیگری برای OCD وجود دارد که کمتر رایج هستند. برخی از این گزینه ها عبارتند از
درمان تشنج الکتریکی (ECT)، تحریک عمیق مغز، و تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال مکرر.

مطالعات نشان داده اند که درمان هایی که مدارهای خاصی را در مغز هدف قرار می دهند می تواند در کاهش علائم OCD
در میان افرادی که به درمان های خط اول پاسخ نمی دهند مفید باشد. تحریک عمیق مغز ممکن است چنین درمانی را ارائه دهد.

تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال مکرر یا rTMS نیز به عنوان یک درمان جایگزین احتمالی برای کاهش علائم OCD مورد
توجه قرار گرفته است. با این حال، تا به امروز، شواهد با توجه به اینکه آیا rTMS یک درمان موثر است مخلوط شده است.

جراحی مغز و اعصاب نیز یک گزینه است، از جمله تکنیک‌های جراحی مغز و اعصاب مانند کپسولوتومی و سینگولوتومی
که شامل ایجاد ضایعات در نواحی مورد نظر مغز است. چنین رویه‌هایی معمولاً تنها زمانی استفاده می‌شوند که دیگر
گزینه‌های درمانی نتوانند تسکین کافی را ارائه دهند.

 



 

تماس با ما

جهت اخذ نوبت و مشاوره حضوری در زمینه :
مشاوره خانواده، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره فردی، مشاوره گروهی، مشاوره کودک و نوجوان،
مشکلات شخصیتی، استرس، اضطراب، وسواس و …
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم راحله صادقی (متخصص امور خانواده و ازدواج) تماس حاصل فرمایید.

برای تعیین وقت کلیک کنید.

خانم دکتر راحله صادقی متخصص در امور خانواده و سکس تراپی در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج
در این راستا می تواند با استفاده از متدهای بسیار کارآمد راهگشای مشکلات شما عزیزان باشد.

اگر به دنبال مشاوره خانواده تلفنی و آنلاین برای ایرانیان خارج از کشور هستید
می توانید از طریق لینک تماس با ما و یا شماره تماس ۰۹۱۹۲۱۳۶۰۲۳ با خانم دکتر راحله صادقی در تماس باشید.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , ,